صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 48

موضوع: ◄*♥*◄ملاک صدق و کذب در قضایا(تخصصی فلسفی)◄*♥*◄

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض ◄*♥*◄ملاک صدق و کذب در قضایا(تخصصی فلسفی)◄*♥*◄












    ملاک صدق و کذب در قضایا


    گرچه هیچ است اما ، تقدیم به تو صاحب دلها ...



    پیش گفتار:

    بارها از بزرگان شنیده ایم ، طلبگی به تحصیل است و به تهذیب و طلبه یارای اوج گیری را نخواهد داشت مگر دو بال تحصیل و تهذیبش را با هم بگشاید.

    کمی پیش تر جمله ای از رهبر بزرگوار انقلاب مشاهده نمودم که دغدغه های ایشان را در مورد نیاز های طلبه امروز نشان می داد ایشان راجع به جایگاه طلبه می فرمودند : طلبه بی مطالعه و بی بحث و بی تحقیق معنای خود را از دست می دهد.


    همانگونه که مشهود است ایشان پویایی و بالندگی را در سیر طلبگی در احتمام به امر تحقیق و پژوهش و تفقه عمیق علمی می دانند و باید به خاطر داشت که این سخنان از جانب شخصی است که ژرفای مسائل را در تاربود عصر حاضر خوب درک کرده و می شناسد ، از این روست که می طلبد هر طلبه ای به حد وسع خود برای قرار گرفتن در این مسیر تلاش کند و به این امور احتمام ورزد از آن باب که سربازی کارامد و امین باشد برای صاحب حقیقی عالم امکان و همچنین نائب ایشان.

    ان شاء الله

    محمد محسن حسن خواه

    مدرسه علمیه حقانی







    امضاء

  2. تشكرها 5


  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    چکیده:

    انسان کلی است.ایرانیان مردمانی دیندار هستند.امسال همه طلاب به کربلا عازم شدند.


    کدام یک از این قضایا صادق وکدام یک کاذب می باشد؟ملاک صدق وکذب در قضایا چیست؟این قضایا چه تفاوتی باهم دارند؟


    مجموعه سولات فوق و سوالاتی از این دست می طلبد تا انسان با سیری منطقی راه رافتن این سولات را بجوید. بنابر این قبل از بیان هر مطلبی باید تعریف صحیحی از صادق یا کاذب بودن ارائه کرد ، قدمای علم منطق قضیه صادق را همانا قضیه ای می دانستند که با واقع و نفس الامر مطابق باشد.



    امضاء

  5. تشكرها 6


  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    بنابراین تعریفِ از صدق، یک سوال پیش می آید و آن این است که واقع و نفس الامر یعنی چه؟


    در پاسخ باید گفت:

    نفس الامر در واقع همان ظرف ثبوت هر چیز است به حسب خودش یعنی مثلا ظرف ثبوت "گلهای این باغ زیبا اند" همان باغ و واقعیت عینی است که در آن محقق شده اند ،

    ولی گویی واقع از برای هر کدام از سه قضیه مطرح شده در فوق با هم فرق داشته باشد و این مطلب همانا نیازمان را به تقسیم قضیه به حسب ظرف تحققش نشان می دهد،

    پس قضیه ها را به حسب ظرف ثبوتشان به سه قسمِ خارجیه (مثل مثال سوم)،
    حقیقیه (مثال دوم)
    و ذهنیه ( اولین مثال) تقسیم می کنیم.



    ویرایش توسط مولاتی یا فاطمه الزهرا(س) : 28-12-2013 در ساعت 22:53
    امضاء

  7. تشكرها 5


  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    اما چگونگی مطابقت یافتن هر کدام از این قضایا با واقع.


    در مورد قضایای خارجیه بحث خیلی پیچیده نیست، زیرا در این قضایا حکم بر افراد محقق الوجود بار می شود یعنی اگر همه طلاب مدرسه در همان سال معهود به کربلا مشرف شده باشند قضیه صادق و در غیر این صورت کاذب خواهد بود.


    اما قضایای حقیقیه ؛ جان کلام در این قضایا بار شدن حکم بر طبیعت افراد است چه محقق الوجود باشند چه مقدره الوجود یعنی، هر زمان فردی در ایران باشد او دین دار است و در این مثال دیگر به افراد حاضر اشاره نداریم بلکه به طبیعت ایرانیان اشاره داریم.


    ولی قسم آخر قضایا که همان قضیه های ذهنیه باشند کمی تفاوت در نوع ساختارشان وجود دارد زیرا ما قضایایی را که ظرف تحققشان ذهن است را قضیه ذهنیه می دانیم و در ضمن می خواهیم یک قضیه ذهنیه را با واقعش که دوباره در خود ذهن است مطابقت دهیم و اینجاست که ممکن است این شبهه پیش آید که ، در این قضایا حاکم و محکی یکی می باشد


    و پاسخ به این سوال را اینگونه مطرح می کنیم که فرآیند ذهن در مورد این قضایا چیزی شبیه به این روش است که ذهن مثلا کلی بودن انسان را در طرفی قرار می دهد و سایر داده هایش را در سویی دیگر و شروع به تحلیل آنها می کند ،

    حال دیگر حاکی و محکی یکی نیست بلکه ذهن یک قضیه را با عینی در خودش مطابقت می دهد ، بدین شکل این مشکل نیز برطرف می گردد.



    حال دریافتیم صداقت یک قضیه ، در مطابقت آن قضیه با واقع است ، اما به حسب خودش ، گاهی مطابقت دارد با نفس الامرش و گاهی با طبیعتِ موضوعِ خود و گاهی هم با عین وخارج مطابق است.
    امضاء

  9. تشكرها 5


  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    مقدمه:

    فرض کنید کودکی در مورد فلان خوراکی سوالی بپرسد ، مادر در پاسخ می گوید تمام شده است و فورا کودک اظهار می دارد که این مطلب صحت ندارد.


    اگر کمی در این مثال دقت کنید خواهید یافت که انسان از همان سنین کودکی متوجه می شود که برخی از مسائل صحیح است و برخی نا صواب اما چه ملاک و معیاری وجود دارد برای صادق بودن یک گزاره؟

    چگونه کودکی در سن پایین درمیابد که فلان قضیه صادق است و فلان قضیه کاذب وخلاف واقعیت.



    مسئله فوق مطلع کلام بود من باب مقدمه برای آغاز سیری در راستای بدست آوردن پاسخ این سوال مهم که ملاک صدق و کذب در قضایا چه می باشد و به طبع آن ، این مسائل جانبی نیز در ذهن تداعی می شود که کدام اندیشه واقعیت دارد؟ اصلا تعریف واقعیت چیست؟ و...
    امضاء


  11. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    فصل اول


    • کلیات تحقیق
    • مسائل
    • اهمیت طرح این موضوع
    • روش گردآوری اطلاعات
    • پیشینه
    • تعریف گزاره ها

    کلیات:

    در ابتدای امر قصد بیان مطالبی کلی ذیل عنوان این تحقیق را داریم.


    مسئله تحقیق:

    همانگونه که در مقدمه نیز به اجمال بیان شد در این نوشتار به دنبال یافتن پاسخ این سوال اساسی هستیم که همانا ملاک صدق و کذب در قضایا چیست؟ لکن ناگزیریم تا سلسله ای از مسائل فرعی ذیل این مسئله را نیز بررسی کنیم مثل اینکه ؛ "ملاک" خود به چه معنا است؟ صدق و کذب یعنی چه؟ قضیه چیست و چه اقسامی دارد؟
    اهمیت طرح این موضوع:

    انسان ناطق است.شیعه واقعی همواره در انتظار بسر می برد.امسال همه طلاب عازم کربلا شدند.


    کدامیک از این قضایا کاذب و کدام یک صادق می باشد؟چگونه می توان ادعا کرد که این قضایا حقیقت دارند ؟


    اما من باب بیان اهمیت انجام این پژوهش باید دانست که نتیجه این نوشتار همانا مقدمه ای برای بحثهای معرفت شناسی است در در راه یافتن نقطه تمییز بین معرفتهای صادق و کاذب بسیار اهمیت دارد و این بدین معناست که چگونه امری صادق است و چه عاملی موجب کاذب بودن امری می شود.


    روش گرداوری اطلاعات:

    تبار این گونه نوشتار را متخصصان فن ، کتابخانه ای و از نوع توصیفی می دانند زیرا که در این پژوهش اطلاعات اولیه از کتاب و نوشتارهای مختلف گرد هم آمده و سپس با تحلیل و پرسش از اساتید جمع بندی شده است.
    امضاء

  12. تشكرها 5


  13. Top | #7

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    پیشینه تحقیق:


    در کتب بسیاری ، قبل از شروع به بحثهای پیچیده ابتدا به این مطلب پرداخته شده است اما آنچه که در این پژوهش به تفصیل از آن یاد شد بررسی تعاریف حقیقت در اقسام قضیه بود که به این صورت در چند منبع همچون شرح مبسوط منظومه شهید مطهری و کتاب آموزش فلسفه استاد مصباح یزدی به آن اشاره شده است و بعد از این منابع در سالهای اخیر نیز کتب زیادی به این بحث به عنوان مقدمه ابحاثشان اشاره داشته اند مثل انواع کتابهای معرفت شناسی و کتابهای جدید فلسفی.

    تعریف گذاره های عنوان این اثر:

    در این بخش ابتدا به بیانی مجمل ، برخی از گذاره های عنوان را توضیح خواهیم داد و بعد از آن بصورت تفصیلی در بخشهای دیگر این اثر برخی از آنها را با ذکر اقسامشان مطرح می سازیم.


    ملاک : نکته مهم در بیان مراد از واژه "ملاک"این است که حیثیت بحثملاک صدق و کذب قضایا از بحث "ملاک تشخیص صدق و کذب"جدا است و باید بدانیم که صدق و کذب دون مسائل منطق است که به معیار تشخیص صحیح از غلط می پردازد و ما نیز در این نوشتار در سددیم تا با سیری روان ملاک صدق و کذب را در انواع قضایا بررسی نماییم.


    اما واژه ملاک از نظر لغوی جمع مکسر است از ریشه ملک و در زبان فارسی آن را به کسر میم می خوانند اما در واقع مفتوح المیم است و در کتاب لسان العرب[1]در بیان معنای آن آمده:

    «مِلاكُ الأَمر الذي يُعْتَمَدُ عليه، و مَلاكُ الأَمر و مِلاكُه ما يقوم به»
    و ما نیز همان گونه که فوقا اشاره شد به همین معنا اشاره داریم.


    اما مفاهیم "صدق و کذب"و "قضیه"را در بخشهایی مجزا در فصل بعدی بیان خواهیم کرد.

    امضاء


  14. Top | #8

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    فصل دوم


    • بخش اول
    • مراد از صدق و کذب
    • تعاریف حقیقت
    • نفس الامر
    • بخش دوم
    • قضیه شناسی
    • تعریف قضیه
    • اقسام قضیه
    • قضیه خارجیه
    • قضیه حقیقیه
    • قضیه ذهنیه

    بخش اول : مراد از صدق و کذب

    شايد مهمترين واژه اي كه در عنوان به چشم مي خوردصدق و كذب باشد ، بايد دانست بین مفاهیم «حقيقت و خطا» و «صدق و كذب» و «صحيح و غلط» تفاوت ماهوي وجود ندارد و فقط به لحاظ محل استعمال به تناسب از هر كدام استفاده مي شود[2]، ليكن ما در اين قسمت "حقيقت"را معرفي خواهيم نمود.
    امضاء

  15. تشكرها 5


  16. Top | #9

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    تعاریف حقیقت:


    حقیقت از دید لغت از ریشه "حقق" می باشد و کتاب لسان العرب نیز در بیان آن می گوید:

    «الحَقِيقة: ما يصير إليه حَقّ الأمر و وجوبه. و بلغت حَقِيقة هذا: أي يقين شأنه... و حَقِيقة الرجل: ما لزمه الدفاع عنه من أهل بيته، و الجميع حَقَائِق.»
    [3]



    اما از حیث اصطلاحی تاکنون تعارف بسیاری در مورد حقیقت صورت گرفته است كه هر كدام ناظر به حيثيتی از آن اند مثلا

    پراگماتیست ها
    [4]حقیقت را فکری مي دانندكه در زندگی عملی انسان مفید باشد ،
    همچنین نسبیین حقیقت را شناختی مقتضای دستگاه ادراکی برمی شمرند ،
    درحالی که گروهی نیز حقیقت را چیزی جز اذعان همگان در یک زمان واحد بر یک موضوع نمي دانند
    و همچنین است که جمعی دیگر حقیقت را شناختی می دانند که قابل اثبات با تجربه حسی باشد.
    [5]



    اما در پس همه این تعاریف می توان نوعی آشفتگی را دریافت، گویی همه این بیان ها به نوعی از اصلی ترین تعریف واقعیت که قدمای منطق آن را مطرح کرده اند فرار می کنند و آن تعریف همانا حقیقت را انديشه مطابق با واقع و نفس ‏الامر می داند و به طَبَع این آن خطا را همان اندیشه هایی می دانند که با واقع نفس الامری منطبق نباشند ؛ اما چرا متاخرین سعی کرده اند تا از حقیقت تعاریف جدیدی ارائه دهند؟
    امضاء

  17. تشكرها 5


  18. Top | #10

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    در پاسخ به سوال فوق در اين بخش به این میزان اکتفا می کنیم که تعریف ارائه شده توسط قدما در شناختی که مطابق باواقع خارجی باشد کافی است اما گويي قضایای متافیزیکی که ماهیتِ غیر عینی دارند از دایره این تعریف خارج می شوند یعنی گروهی از متاخرین با مشکلاتی مواجه شده اند که برای حل و فصل چاره را در تغييرتعریف حقیقت ديده اند ،


    مثلا آنها بر این عقیده اند که اين تعريف در باب رياضيات صادق نيست؛ حداكثر در باب تجربيات صادق است،براى اينكه معانى رياضى لزوما در خارج یافت نمی شود.


    اگر شما به عنوان مثال، براى دايره يا براى خط حكمى ذكر ‏كنيد اين خط يا دايره چيزى است كه شما در ذهن آن را فرض كرده‏ايد و حكمى را نیز بر آن بار نموده اید و لکن ممکن است دايره به مفهوم رياضى‏اش در خارج وجود نداشته باشد ، پس اين تعريف در آنجا صادق نيست.



    ديگر اينكه گفته‏ اند اين تعريف درباره قضاياى تاريخى هم صدق نمى‏كند، چون قضاياى تاريخى مربوط به گذشته است و گذشته معدوم است، پس اين با تعريف حقيقت سازگار نيست چرا كه برای تطابق دو چیز باید آن دو وجود داشته باشند تا بگوييم بر يكديگر منطبق هستند، وقتى كه واقعيت معدوم شده است ديگر تطابق معنى ندارد.
    امضاء

  19. تشكرها 5


صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi