نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: آیا به راستی جانم فدای عمر؟؟؟

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کارشناس افتخاری سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2479
    نوشته
    929
    تشکر
    1,108
    مورد تشکر
    4,595 در 919
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض آیا به راستی جانم فدای عمر؟؟؟

    اگر به سایت های اهل سنت و وهابیون رجوع شود عبارتی نوشته شده است با این عنوان که "جانم فدای عمر"

    البته باید دید که انسان جانش را فدای چه شخصیتی می کند،مسلم است که اگر کسی بدون تحقیق و دلیل این عبارت را بگوید،این شخص مصداق این آیه قرآن می شود که:

    وَ إِذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ (سوره بقره آیه 170) و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد!» مى‏گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى‏نماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمى‏فهميدند و هدايت نيافتند (باز از آنها پيروى خواهند كرد)؟!

    البته در کتب اهل سنت و وهابیون هم احادیثی درباره فضیلت خلفای سه گانه نقل شده است،که با توجه به نکات زیر یک انسان منصف یقین می کند که خلفا با توجه به اعمالی که انجام دادند از مسیر حق خارج شدند و اصلا شایسته مدح نبودند

    نکته اول:


    عمر کسی است که نسبت هذیان به پیامبر اکرم داد،آیا با این وجود این شخص شایسته مدح و ستایش است

    حدیث قلم,حدیثی است متواتر که حتی در کتب مشهور اهل سنت و وهابیون هم وارد شده است:

    ان النبي صلّى اللَّه عليه وسلّم قال في مرضه: ائتوني بدواة أكتب لكم كتاباً لا تضلّون بعدي، فقال عمر: إنّ الرجل ليهجر حسبنا كتاب اللَّه، فلغط الناس، فقال: اخرجوا عني، لا ينبغي التنازع لدي‏
    فرمود :کتابی بیاورید تا برای شما ینویسم کتابی که بعد از آن هرگز گمراه نشوید.عمر گفت این مرد هذیان می گوید پس – کسانی که در آنجا بودند – تنازع کردند،پیامبر به آنان فرمود از نزد من بیرون روید که تنازع نزد من سزاوار نیست(1)

    آیا عمر این آیه قرآن را نخوانده بود که"وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏، إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى‏ (نجم آیات 3و4) پیامبر هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‏گويد، آنچه مى‏گويد چيزى جز وحى كه بر او نازل شده نيست‏

    چطور عمر حاضر شد چنین جسارتی به پیامبر مهربانی ها بکند

    نکته دوم:


    چطور کسانی که حاضر شدند خانه فاطمه زهرا را به آتش بکشند،شایسته مدح هستند؟

    ان ابابكر بعد ما اخذ البيعة لنفسه من الناس بالارحاب و السيف و القوة ارسل عمر، و قنفذاً و جماعة الى دار على و فاطمه(عليهما السلام) و جمع عمر الحطب على دار فاطمة(عليها السلام) و احرق باب الدار
    هنگامى كه ابوبكر از مردم با تهديد و شمشير و زور بيعت گرفت ، عمر ، قنفذ و جماعتى را به سوى خانه على و فاطمه (عليها السلام) فرستاد ، و عمر هيزم جمع كرد و درِ خانه را آتش زد(2)

    مگر در حدیثی معتبر نداریم که پیامبر اکرم خطاب به فاطمه زهرا فرمود:

    أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِي
    فاطمه پاره تن من است هر که او را به خشم در آورد من را به خشم آورده است(3)

    با توجه به این روایت مگر در قرآن نمی خوانیم که:
    إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ‏ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهيناً (احزاب آیه 57) آنها كه خدا و پيامبرش را آزار مى‏ دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنيا و آخرت دور ساخته، و براى آنها عذاب خواركننده‏اى آماده كرده است.

    نکته سوم:


    چگونه می شود کسانی که خلافت را که امری الهی است غصب کردند مورد مدح و ستایش قرار گیرند؟

    هرکسی اندکی اهل تدبر باشد با رجوع به قرآن و کتب تاریخی به این نتیجه می رسد که خلیفه باید از طرف خدا انتخاب شود نه مردم

    يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَليفَةً فِي الْأَرْضِ(ص آیه 26)اى داوود! ما تو را خليفه خود در زمين قرار داديم
    اين بیانگر این مطلب است كه حكومت در زمين بايد از طرف خدا نشات گيرد و هر حكومتى از غير از این باشد حكومتى است ظالمانه و غاصبانه

    يا اينکه حضرت موسي (عليه السلام) از خداوند تقاضا مي کند:

    وَ اجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي*هَارُونَ أَخِي(طه آیه 30-31) --و وزيرى از خاندانم براى من قرار ده.برادرم هارون را!

    در آیه می فرماید: « وَاجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي * هارُونَ أَخِي» حضرت موسى از خداوند درخواست مى کند تا برادرش هارون را وصى او قرار دهد و خداند نيز خواسته او را اجابت مى کند، اين جمله یعنی این که وصايت و وزارت انبياء، امرى است الهى که با نصب خداوند امکان پذیر است

    و.........

    هرکسی که اهل تحقیق و پیمودن راه حق باشد با رجوع به منابع تاریخی به این نتیجه می رسد که خلفا شایسته مدح و ستایش نیستند

    والسلام علی من اتبع الهدی

    پی نوشت ها:

    [1 ] صحیح بخاری ج 4 ، ص31 ح 3053 ، كتاب الجهاد والسير ،‌ باب 776 - ج5 ، ص137 ، ح4431 - ج 4 ، ص66 ، ح3168 - ج 1 ، ص36 ، ح114 - ج7 ، ص9 ، ح5669 - ج8 ، ص61 ،‌ ح7366 ، صحیح مسلم،ج، 3، ص:1259 و.................
    [2 ] الامامة و الخلافة، مقاتل بن عطيه ، ص۱۶۰ و ۱۶۱-- العقد الفريد، ج ۵، ص ۱۲،السقیفة و الخلافة، عبدالفتاح عبدالمقصود، ص ۱۴--انساب الاشراف، البلاذری، ج ۱، ص ۲۵۲ و...........
    [3 ] صحیح بخاری ج 3 ص 1361 ،صحیح مسلم ج 4 ص 1902 و.......

  2. تشكرها 4


  3.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. از الغدیر چه می دانید ؟؟؟
    توسط حسنعلی ابراهیمی سعید در انجمن ادبيات
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-07-2019, 20:58
  2. چی میخوریم ؟؟؟ چی بخوریم ؟؟ چی نخوریم ؟؟؟
    توسط izadi78 در انجمن تازه هاي علوم پزشكي (اخبار)
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 27-07-2013, 10:47
  3. مردان حق را با مردن چه کار؟؟؟
    توسط parsa در انجمن افلاكيان خاك نشين
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 13-09-2010, 04:36
  4. محکومین به جهنم چه کسانی هستند ؟؟؟
    توسط ملکوت* گامی تارهایی * در انجمن برزخ ،دوزخ٬ بهشت، قيامت،رجعت
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 29-08-2010, 16:17
  5. چگونه فرشته شویم ؟؟؟
    توسط ملکوت* گامی تارهایی * در انجمن در محضر عرفا و صلحا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 29-08-2010, 15:50

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi