حسين بن علوان مى گويد: در مجلسى براى كسب علم و دانش نشسته بوديم، و هزينه ی سفر من تمام شده بود.
يكى از دوستان از من پرسید: به چه كسى اميد دارى؟
گفتم: به فلانى.
گفت: بنابراين، سوگند به خدا به اميد و آرزويت نمى رسى!
گفتم: چرا؟!
گفت: امام صادق (علیه السلام) فرمود که خداوند مى فرمايد:
«به عزّت و جلالم سوگند، كه رشته ی آرزوى هر كسى را كه به غير من اميدوار گردد، قطع مى كنم، و لباس خوارى در نزد مردم برقامت او مى پوشانم، و او را از مقام تقرّب خود و از فضل و كرمم دور مى سازم.
آيا او در گرفتارى ها به غير من دل مى بندد؟ با اينكه گرفتارى ها و رفع آنها در دست من است؟
آيا او در فكر خود، دربِ خانه ی غير مرا مى كوبد؟ با اينكه كليدِ همه ی درهاىِ بسته نزد من است، و درِ خانه ام به روى همه باز مى باشد...»
منبع: اصول کافی، جلد 2، ص66، باب التويض الى الله، حدیث7