خبر متواتر و واحد
حدیث از نظر «تعداد راویان» در هر طبقه، به متواتر و واحد تقسیم میگردد: واژه متواتر از ریشه «وتر» به معنای واحد است و «تواتر» به معنای پی در پی یا یکی پس از دیگری است. «تترا» در ایه شریفه «ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا»[1] به همین معناست.[2]
روایت متواتر در اصطلاح «خبری است که سلسله راویان آن در هر طبقه به اندازهای باشند که امکان توافق آنان برکذب بهطور عادی محال باشد و خبر آنها موجب علم گردد.» [3]
روایات متواتر گرچه کم هستند اما غالبا بیانگر محتوا و خبر مهمیاند؛ مانند: روایت غدیر که تنها در طبقه صحابه بیش از 100 نفر آن را روایت نمودهاند.
اقسام خبر متواتر
متواتر از یک نظر به «تواتر لفظی و معنوی» تقسیم میشود:
متواتر لفظی آن است که «همه راویان مضمون آن را با الفاظ واحدی نقل کنند.»[4] مثل حدیث «من کذب علیّ متعمّدا فلیتبوّء مقعده من النار.» [5] که جمع کثیری از صحابه این حدیث را نقل کردهاند و شمار آنان را از چهل تا حدود شصت نفر دانستهاند. [6]
متواتر معنوی آن است که «همه راویان مضمون واحدی را با عبارات مختلف نقل کنند که تطابق در آن معنا با دلالت تضمنی یا التزامی دانسته شود.»[7]
برای حدیث متواتر تقسیم دیگری نیز وجود دارد و آن «تواتر تفصیلی و اجمالی» است. تواتر تفصیلی شامل تواتر لفظی و معنوی میباشد، اما تواتر اجمالی در صورتی است که چند روایت در یک موضوع وارد شود و از نظر دلالت همسان نباشد ولی آن روایات از قدر مشترک برخوردار باشند که از مجموع آنها به صدور یکی از آنها قطع حاصل شود، مانند اخبار روایت شده در مورد حجیت خبر واحد. [8]
خبر واحد «روایتی است که راویان آن در تمامی طبقات به حد تواتر نرسیده باشد.» [9] اینگونه روایات به تنهایی مفید علم نیستند، بلکه با کمک قرائن دیگر میتوان حجیت آنها را به اثبات رساند. از این رو اگر روایتی در چند طبقه به حد تواتر برسد اما تنها در یک طبقه به تواتر نرسیده باشد، متواتر نبوده و خبر واحد به شمار میآید؛ زیرا نتیجه تابع اخص مقدمات است.
اعتبار و حجیت خبر واحد
خبر واحدِ محفوف به قرائن که حکایت از صدور روایت از سوی معصوم(ع) دارد، نزد همه علما و محدثان دارای حجت است. قرائن حجیت از نظر امامیه بدین شرح است:
- وجود حدیث در چندین اصل از اصول اربعمأه؛
- وجود حدیث در اصلی که جامع آن از اصحاب اجماع باشد، مانند اصولی که زراره جمع کرده است؛
- وجود حدیث در کتابی که بر معصوم(ع) عرضه شده و امام آن را ثنا نموده باشد؛ نظیر کتاب عبیدالله حلبی که بر امام صادق(ع) عرضه نمود؛
- وجود حدیث در کتب مورد اعتماد شیعه؛ مانند: کتاب علی بن مهزیار؛
- موافقت حدیث با ادله عقلیه، نص کتاب، سنت قطعیه، اجماع علمای شیعه. [10]