فصل سوّم : آثار حياء
در اين فصل به نتايج و فوائد اخلاقى و تربيتى كه اين شجره طيبه از خود به جاى مى گذارد، اشاره مى كنيم :
الف) عفت :
83- عن امير المومنين : الحياء قرين العفاف (غرر الحكم : 152/1)
«حياء و شرم همنشين عفت است.»
84- عن امير المومنين : ثمره الحياء العفه (غرر الحكم : 326/3)
«فايده و حاصل حياء ، عفت است.»
85- عن امير المومنين : سبب العفه الحياء (غرر الحكم : 122/4)
«علت و سرچشمه عفت حياء است.»
86- عن امير المومنين : على قدر الحياء تكون العفه (غرر الحكم : 312/4)
«به تناسب اندازه حياء، عفت هم موجود مى شود.»
اينجا مناسب است تعريفى هم براى عفّت بيان كنيم ؛ گر چه تحقق آن بحث طولانى مى طلبد. عفّت عبارت است از خود نگهدارى از تمايلات غير شايسته و شهوات نفسانى ؛ بنابراين قوام و استوارى عفّت را بايد در بستر شهوت ملاحظه نمود.
87- عن الامام الجواد عن آبائه عن امير المومنين : (بحار الانوار: 81/75 از كشف الغمه : 140/3)
«فضيلت و برترى ها چهار گونه است : يكى حكمت است كه اصل و استوارى آن در تامل و انديشه است. دوم عفّت است كه قوام و پايه اش در شهوت است. سوم نيرو و توان است كه پايدارى و قوامش در خشم و غضب است ، چهارم عدل و برابرى است كه درستى آن در تناسب و ميانه روى نيروهاى نفس است.»
و چون بيشتر تمايلات شهوانى مربوط به شكم و فرج است عفّت هم غالباً در همين دو مورد اطلاق مى شود. (61)
88- عن الامام الباقر : ما عبداللّه بشى افضل من عفه بطن و فرج (كافى : 79/2)
«خداوند به چيزى برتر از عفت و خود نگهدارى نسبت به شكم و فرج ، بندگى و عبادت نمى شود.»
همچنين عفت ، در خصوص فرج و عمل چنسى كاربرد زيادى دارد. (62)
و چون دنباله روى از شهوات و تمايلات ناشايست حيوانى خلاف مقام و شرافت انسان است ، رابطه عفت با حياء به عنوان فايده و نتيجه آن روشن مى شود.
89- عن امير المومنين : العفاف يصون النفس و ينزهها عن الدنايا (غرر الحكم : 106/2)
«عفيف بودن ، نفس را در امان مى دارد و آن را از پستى و فرومايگى دور و پاك مى كند.» (63)