صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11

موضوع: ··▪▪••●●:: عوامل انکار خدا ::●●••▪▪··

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض ··▪▪••●●:: عوامل انکار خدا ::●●••▪▪··










    عوامل انكار خدا

    چرا با اينکه برخي از مردم به خدا علم دارند، باز هم خداوند را نفي مي کنند؟



    امضاء

  2. تشكرها 5


  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    در پاسخ به اين سوال بايد توجه داشت که برخلاف آنچه در يک بينش سطحي به نظر مي رسد ، تمام معتقدات انسان ها همواره متکي بر دليل و منطق نيست.


    چه بسا انسان به دلايلي – که به ذکر پاره اي از آنها خواهيم پرداخت – دانسته يا ناداسته از عقل و منطق فرار کرده و از حقيقت روي مي گرداند.


    اما براي اينکه گريز خود را از نظرعقلي موجه جلوه دهد و وجدان خويش را آسوده نمايد ، دست به خود فريبي مي زند و سعي مي کند به تمام افکار و اعمال خود لباس عقل و منطق بپوشاند تا آنجا که حتي آنان که خرافات را مي پذيرند نيز حاضر نيستند اين عمل خود را دور از عقل و منطق بدانند.


    در ادامه به برخي از عوامل انکار خداوند با وجود علم به او را بيان مي کنيم.




    امضاء


  5. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    1-خود پرستي به جاي حق پرستي:

    از عوامل مهمي که سبب گريز از حقايق شده و سبب گم کردن راه مي شود ، پيروي از خواهش هاي نفس و مقدم داشتن آنها بر حقيقت است.


    بدين معنا که در موارد زيادي ، چون پذيرفتن حقيقتي با منافع شخصي و گروهي و يا انواع تعصبات انسان برخورد پيدا مي کند ، از پذيرفتن آن طفره مي رود و در عمل حقيقت را فداي هواهاي نفساني خود مي گرداند.


    اينجاست که سقوط انسان از مرتبه حق پرستي آغاز مي گردد و راه تکامل به روي انسان بسته مي شود.




    امضاء


  6. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    2-انحرافات اخلاقي:


    عامل ديگر روي گرداني انسان از خالق ، فرورفتن در انحرافات اخلاقي است. اين امر چنان خانه دل او را آکنده از آلودگي ها مي گرداند که ديگر جايي براي تابش نور معرفت و خداپرستي در آن باقي نمي ماند. در اين صورت است که ديده دل از دريافت حقايق ، بازمانده و قادر به درک بديهي ترين امري مانند خالق جهان نمي شود.

    قرآن مجيد در مورد اهل باطل و اينکه چرا از خدا و حقيقت روي بر مي تابند ، در آيات بسياري سخن به ميان آورده است. از جمله در سوره نجم آيه 23 مي فرمايد :

    إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ ؛ [آنان

    ] جز گمان و آنچه را كه دلخواهشان است پيروى نمى‏كنند.

    بي ترديد کسي که در لجن زار شهوات غوطه ور مي شود هرگز نمي تواند به ارزشهايي ئالا چون اعتقاد به خدا و روز حساب تن دهد.


    چگونه مي توان هم خدا را پذيرفت و هم تسليم بي بندوباري ها شد؟


    چگونه مي توان هم آخرت را پذيرفت و هم دست به انواع ظلم ها و خيانت ها زد؟


    هر يک از آلودگي هاي روحي و اخلاقي در حکم چنگالي است بر دامن روح انسان که او را به همين عالم فاني و لذات و هوس هاي آن گرفتار کرده و نمي گذارد به طرف حقيقت حرکت کند.(رک.جهان بيني و معارف تطبيقي/ يحيي کبير/ ص 65-60)






    امضاء

  7. تشكرها 3


  8. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    3-معرفي غلط و ناقص خدا :


    خدايي كه برخی ادیان تحریف شده به نام مبدأ هستي و آفريدگار جهان به مردم معرفي كرده اند خدايي است كه نه تنها دانشمندان علوم طبيعي، بلكه هر عاقلي از او وحشت داشته و حاضر نیست حتي او را پديد آورنده موجود ساده اي بداند تا چه رسد به اين كه اين همه نظم عميق را در سرتاسر جهان هستي از پرتو وجود او بداند.


    خدايي كه افعالش آشاميدن، خوابيدن، كشتي گرفتن، گردش كردن و صفاتش جهل، غضب، حسد، بخل و ... باشد، اين موجود ، شايسته پرستش نيست و هرگز يك دانشمند طبيعي نمي تواند باور كند كه چنين موجود ضعيف و ناتواني مبدأ اين همه آثار با عظمت و با شكوه است.



    بديهي است براي يك دانشمد، با آن قدرت علمي و نبوغ فكري اعتقاد به چنين خدايي قابل تحمل نيست و خواه ناخواه از زير بار آن شانه خالي مي كند.



    براي نمونه جمله‎اي از اعتقادات ارباب كليسا و يهود را نسبت به خدا نقل مي كنيم تا معلوم شود هيچ جاي تعجب نيست كه يك دانشمند طبيعي به چنين خدايي ايمان نداشته باشد.


    الف در باب سيم، سفر پيدايش تورات، آيه هشتم چنين مي خوانيم «و آواز خداوند را شنيدند كه در هنگام وزيدن نسيم بهار در باغ مي خراميد و آدم و زنش خويشتن را از حضور خداوند در ميان درختان باغ پنهان كردند! و خداوند آدم را ندا در داد و گفت كجا هستي؟!»


    در اين آيات، خداوند مانند انسان، موجود ضعيفي معرفي شده كه هنگام صبح در باغ مي خرامد و از حوادثي كه در چند قدمي او مي گذرد بي خبر است.




    امضاء

  9. تشكرها 2

    فاطیما (20-02-2014), شهاب منتظر (19-02-2014)

  10. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    4-سنجش همه چيز با مقياس علوم مادي:


    ديگر موضوعي كه مي توان آن از علل انحراف دانشمندان طبيعي شمرد، طرز تفكر آنهاست، زيرا نيروهاي دماغي و مغزي انسان در هر قسمت كه بيشتر كار كند در همان قسمت ورزيده و نيرومند شده و به همين دليل ساير موضوعات در فكر او، اصالت خود را از دست داده و به صورت يك رشته امور فرعي نسبت به موضوع تخصصي مزبور جلوه گر مي شود؛ به همين جهت مي خواهد هر چيز را با همين عينك و از همان دريچه ببيند و با آن قضاوت كند.


    شايد روي همين جهت بوده كه منجمين سابق تمام پديده ها و حوادث عالم را معلول اوضاع كواكب و طرفداران كمونيسم تمام حوادث اجتماعي، علمي، هنري، فلسفي و ... را مربوط به اقتصاد مي دانستند، همان طور كه سياستمداران امروز همه چيز را به علل سياسي اسناد مي دهند و سرانجام هر كدام مي خواهند با اساس مكتب خود، پديده هاي جهان هستي را تفسير و با افكار خود منطبق سازند.



    بديهي است كه دانشمندان طبيعي چون تمام نيروهاي فكري و نبوغ خود را در علوم حسي به كار مي اندازند و همه چيز را با مقياس علوم طبيعي و حسي مي سنجند، فكر آنها از فعاليت در غير محسوسات، يك نوع حالت ناآشنايي و خمودي به خود مي گيرد تا آنجا كه تصور امور غير محسوس و غير مادي (باآنكه تصورمحال ، محال نيست) براي آنها مشكل و محال به نظر مي رسد.



    چنانكه در بعضي كلمات آنها به صورت آشكار ديده مي شود كه مي گويند «تصور چيزي كه خارج از حدود زمان و مكان باشد ممكن نيست.»








    امضاء

  11. تشكرها 3

    taraneh bahar (17-02-2014), فاطیما (20-02-2014), شهاب منتظر (19-02-2014)

  12. Top | #7

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    5-بحث هاي انتقامي:


    موضوع ديگري كه جمعي از دانشمندان طبيعي را از ايمان به خدا بازداشت و سبب شد به تمام مقدسات مذهبي پشت پا بزنند همان رفتار بيرحمانه و وحشيانه كشيش ها و پاپ ها با بعضي از دانشمندان علوم طبيعي در آغاز نهضت علمي اخير اروپا بود،


    زيرا اين موضوع چنان وانمود كرد كه افكار علمي با اصول مذهب، سازش ندارد و بايد از نظر مذاهب، نظريات علمي را كوبيد.


    اين طرز رفتار سبب شد كه كينه و دشمني آشتي ناپذيري در دل اين گروه از دانشمندان طبيعي به وجود آيد و از خدا، مذهب و طرفداران آن بيزار شوند و براي پيشبرد مقاصد علمي خود با افكار مذهبي بجنگند و خود را در مقابل مسئوليت مذهبي – كه مانع از كار آنهاست – قرار ندهند، زيرا تا به اعتقادات مذهبي پايبند بودند دچار اين گونه موانع و ناراحتي ها بودند!




    امضاء

  13. تشكرها 2

    فاطیما (20-02-2014), شهاب منتظر (19-02-2014)

  14. Top | #8

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    6-غرور بيجا!


    عامل ديگري كه در طرز تفكر مادي ها نسبت به خدا و جهان ماوراء طبيعت سهم بسزايي داشت اين بود كه جمعي از مادي مذهب ها – تصور مي نمودند كه همه چيز رافهميده، هيچ مجهولي در عالم براي آنها باقي نمانده و علل طبيعي پديده ها را كشف كرده و دريافته اند كه هر حادثه اي علت مادي دارد.



    بنابراين اعتقاد به وجود خدا براي حل معماهاي جهان هستي لزومي ندارد!


    البته نتيجه اين طرز تفكر و غرور علمي اين است كه آنها به همه چيزي بي اعتنا شده و به طور كلي به آنچه از پيشينيان به يادگار مانده بود پشت پا بزنند.


    حس غرور در گروهي از آنان به اندازه اي شديد بود كه تصور كردند با اين موفقيت هاي علمي ناچيز – كه در برابر اسرار و رموز جهان آفرينش، حكم قطره و دريا را داشت – تمام اسرار هستي را درك كرده اند و به قول خودشان (كاملا معماي آفرينش و خلقت، براي آنها حل شده است.)





    امضاء

  15. تشكر

    فاطیما (20-02-2014)

  16. Top | #9

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    7-دانشمندان شرمگين!


    موضوع قابل توجه ديگر آن است كه بسياري از مادي گراها به طور غير مستقيم به آفريننده جهان ايمان دارند و تنها اختلاف آنها با خداپرستان در تعبير و نامگذاري است، زيرا ما مي بينيم كه وقتي آنها در مطالعات خود به يك موجود تازه يا اثر نويني از آثار طبيعت برخورد مي كنند با يك جديت مخصوص براي رسيدن به فايده و نتيجه آن مشغول به تفحص و جستجو شده و گاهي اوقات وقت بسياري صرف مي كنند تا گمشده خود را بجويند.




    اينان عملا براي هر چيزنتيجه و فايده اي جستجو مي كنند و غالبا تا هدف و منظور خود را نيابند آرام نمي گيرند.


    اين تلاش و تكاپو حكايت از اين مي كند كه آنان براي موجودات، هدف و منظوري معتقدند، گر چه در مقام گفتار به آن معترف نمي‎شوند، ولي عملا ثابت مي كنند كه در پيدايش موجودات و جهان، هدف و نقشه اي در كار است كه با پيشروي علم، پرده از روي آنها برداشته خواهد شد.





    امضاء

  17. تشكر

    فاطیما (20-02-2014)

  18. Top | #10

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    گاهي مي گويند ‏‏طبيعت، فلان موجود را براي فلان منظور ساخته است. طبيعت براي پيشگيري از اين بيماري، فلان كار را كرده است. طبيعت اين عضو را براي فلان منظور در اختيار آن جانور گذارده است.


    خلاصه اين كه براي طبيعت، منظور، هدف، علم، نقشه، هوش سرشار و ... قائل هستند.


    اين جملات و امثال آن در كلمات آنها فراوان است و همان طور كه گفته شد اختلاف آنها با خداپرستان تنها در تعبير و نامگذاري است، يعني مادي ها، (طبيعت) مي گويند و خداپرستان (خدا)، وگرنه هرگز علل طبيعي كور و كر و فاقد اراده و شعور چنين اوصافي را ندارند.


    اين موضوع در نهاد و فطرت هر كس وجود دارد كه هر موجودي در اين سازمان وسيع جهان هستي، طبق نقشه معيني ساخته شده و در مسير و هدف مشخصي سير مي كند و اين نقشه دقيق، وسيع و عمومي، حكايت از يك مبدأ فوق العاده بزرگ علم و قدرت مي كند.







    امضاء

  19. تشكر

    فاطیما (20-02-2014)

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi