نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: وسواس در نوجوانی

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,835
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,976 در 11,462
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض وسواس در نوجوانی

    به نام خدا

    وسواس در نوجواني

    نوجواني دوره اي است که در آن دانش آموز بيش از هر زمان ديگر نياز به راهنمايي و مشاوره دارد. نوجوان ضمن مشورت با اوليا و مربيان، دست کم بايد بداند که چگونه خود را بهتر بشناسد و از برخوردهاي زيان بخش در محيط خانه و مدرسه پرهيز کند.
    «چهارراه نوجواني» روايتگر تجربه هاي اوليا ومربياني است که به ندرت فرصت مي يابند فنوني را که طي سال ها در خويش دروني ساخته اند، بررسي کرده، به روشني درباره آن سخن بگويند.
    بديهي است که خلاقيت و ابتکار فردي معلمان و اولياي خانه، با توجه به تفاوت هاي فردي کودکان و نوجوانان، نقش سازنده اي در امر مشاوره خواهد داشت.
    وقتي که ديکته احمد را به او دادم، اشک در چشمانش حلقه زد. سرش را پايين انداخت و در حالي که دفترچه اش را زيربغل مي زد، رفت و سرجايش نشست. بچه ها با اشاره دست به من فهماندند که او دوباره دارد گريه مي کند و من هم با اشاره سر به بچه ها حالي کردم که متوجه گريه احمد هستم.
    اين بار اولي نبود که احمد به خاطر آن که بيست نگرفته بود، گريه مي کرد. اين کار تقريباً براي من وهمه بچه هاي کلاس عادي شده بود. اما آن روز تصميم گرفتم که ديگر تسليم خواست ها و گريه هاي غيرعادي او نشوم و هيچ گونه گذشت وارفاقي نسبت به نمره او نداشته باشم.
    با آن که بارها در سر کلاس درباره اين که تنها نمره ملاک درس خواندن نيست و آن چه اصل است تلاش و سعي دانش آموز در درک مطالب درسي است، صحبت کرده بودم، با اين همه اين حرف ها چندان اثري روي احمد و حساسيت او نسبت به نمره هاي درسي اش نداشت.
    آن روز احمد تا آخر ساعت، توجه چنداني به درس نداشت. در تمام مدت با بغضي که درگلو داشت و چشماني که از گريه سرخ شده بود، به تخته سياه نگاه مي کرد.
    تا آن جا که من مي دانم، معلمان کلاس اول و دوم احمد نيز با همين مشکل روبه رو بوده اند. شايد اگر در سال اول يا دوم برخوردي اصولي با مشکل احمد مي شد و راه حلي عملي از طرف مدرسه و معلمان درباره او اعمال مي گرديد، حل مسئله او در سال سوم تا اين اندازه دشوار نبود.
    فرداي آن روز، چون احمد را در سر کلاس نديدم، دلم به شور افتاد. به همين دليل در زنگ تفريح شماره تلفن احمد را از آقاي ناظم گرفتم و به منزلشان زنگ زدم. مادرش گوشي را برداشت. وقتي که از حال احمد و غيبت او جويا شدم، گفت: " حالش خوب نيست، کمي کسالت دارد. اما سعي مي کند فردا خدمت شما برسد."
    از لحن صحبت مادر احمد احساس کردم که مشکل احمد جدي تر از آن است که من تصور مي کردم. موقع خداحافظي ايشان گفتند:" من هم همراه احمد خدمت شما خواهد رسيد؛ مي خواهم درباره موضوعي با شما مشورت کنم. " به ايشان گفتم:" هرساعتي که تشريف بياوريد درخدمت شما خواهم بود.
    فرداي آن روز اول وقت، مادر احمد در دفتر مدرسه حضور پيدا کرد. خانمي بود تقريباً ميانسال با چهره اي مضطرب. وقتي که سراغ مرا از همکاران مي گرفت، لرزشي خاص در صدايش احساس مي شد. او را راهنمايي کردم تا در گوشه دفتر مدرسه روي صندلي بنشيند.
    مادراحمد ضمن بيان درد دل ها و حرف هايش به من گفت که او و شوهرش هر دو کارمندند و به جز احمد، دختري دارند که بزرگ تراز احمد است و در کلاس دوم راهنمايي درس مي خواند. حرف هاي مادر احمد که به اين جا رسيد، مکثي کوتاه کرد و درحالي که نفسي عميق مي کشيد، گفت: " احمد بچه دوم من است. او در اين سه سالي که به مدرسه مي رود به اندازه سي سال من و پدرش را پير کرده است. او خيلي در گرفتن نمره وسواس دارد. درکلاس اول و دوم معدل هر سه ثلث او بيست شد. ولي چه فايده؟! چون همين تلاش و وسواسي که او براي گرفتن نمره بيست دارد باعث شده که هم خودش از لحاظ روحي صدمه ببيند وهم حسابي دل ما را خون کند. نمي دانيد از ديروز که نمره اش نوزده شده چه الم شنگه اي در خانه به راه انداخته، نه شب شام خورده و نه صبح، صبحانه!"
    از مادراحمد پرسيدم:" وضع تحصيلي دخترتان چطور است؟" او گفت:" به خاطر تشويق پدرش، او هم شاگرد ممتازي است. پدرش خيلي دوست دارد بچه ها شاگرد اول بشوند. ريحانه هم اتفاقاً در دوره دبستان اخلاقش شبيه احمد بود، اما من خيلي با او حرف زدم و نصيحتش کردم تا کم کم روحيه اش عوض شد. اما احمد اصلاً حاضر نيست از بيست دست بردارد ديشب او به قدري ناراحت بود که حتي درخواب هم کلافه و ناآرام به نظر مي آمد. شما فکر مي کنيد براي اين که او تا اين اندازه روي نمره اش حساس نباشد، چه کاري مي توانيم برايش انجام دهيم؟ من به عنوان يک مادرکه بيش تر از درس نگران روحيه فرزندم هستم، درحل اين مشکل وامانده ام. درضمن، احمد علاوه بر وسواس درسي، دست هايش را هم زياد مي شويد. شب ها چند بار قبل از خواب در اتاق را امتحان مي کند و تا مطمئن نشود دراتاق را قفل نکرده ايم، خوابش نمي برد. نمي دانم با او بايد چه رفتاري داشته باشم."
    مادر احمد خيلي نگران بود. او به عنوان يک مادر دلسوز که هم درخانه زحمت مي کشيدم و هم مشغله اجتماعي داشت، دلش مي خواست فرزندش سالم و طبيعي رشد کند و به تحصيلش ادامه دهد. به او گفتم:" شما تشريف ببريد. من با احمد در اين زمينه صحبت خواهم کرد." اين پيش نهاد در حقيقت فرصتي بود که بتوانم راه حلي مناسب و اساسي دست پيدا کنم. راه حلي بيش از صحبت کردن و نصيحت هاي متداول که کم تر راه گشاست.

    نوجوان وسواسي چه ويژگي هايي دارد؟
    نوجوان وسواسي، فردي است که خصوصيات بارز و مشخصي مثل نظم و ترتيب شديد، کمال طلبي و پاکيزگي افراطي و خسيس بودن را از خود بروز مي دهد. افکار و اعمال اين قبيل نوجوانان تکراري ، دست و پاگير و کليشه اي است ونوجوان خودش را ناگزير از انجام آن ها مي داند، مانند امتحان کردن مکرر کليد برق و دستگيره در اتاق يا شستن تکراري يکي از اندام هاي بدن. در انجام اعمال و افکاروسواسي، نوجوان نسبت به اختلال خود هوشيار و آگاه است، ولي آن را تحميل شده احساس مي کند و خود را در محاصره مي داند. وارسي کردن، لمس کردن، افکار آزار دهنده و تکراري معمولاً با اضطراب همراه است.

    علل
    1- فرد وسواسي به تدريج ياد گرفته است که با استفاده از مکانيسم هاي دفاعي ميزان اضطراب خودش را کاهش دهد. اين عامل رواني – اجتماعي که نوعي ياد گيري است، " يادگيري شرطي" ناميده مي شود. پدران و مادران کمال طلب که بيش از حد توان فرزندشان از او توقع دارند، به تدريج سبب مي شوند که فرزندشان دچار وسواس شود. هرچند رفتار وسواسي و رفتارهاي بي اختيار غالباً با يکديگر همراه اند، اما در پاره اي از موارد رفتارهاي بي اختيار با اضطراب توام نيستند.
    2- عوامل بيولوژيکي ( زيستي ) مثل کاهش ترشح هررمون رشد، سابقه ضربه مغزي، بالا بودن ميزان ناهنجاري هاي الکتروانسفالو گرافي ( درنوارمغزي مشخص است) و بعضي از مشکلات عصبي موجب بروز اختلال وسواس در نوجوانان مي شود.
    3- وراثت تا حدي در وسواسي بودن نوجواناني که بستگان درجه اول آن ها داراي بيمارهاي روان رنجوري بوده اند، مي تواند نقش داشته باشد. در صد نقش ورا ثت را دراختلال وسواس بين 4 تا 8 درصد تحقيق کرده اند.

    پيشگيري و درمان
    1- بايد در صورت امکان کشف کرد که چه عامل يا عواملي نوجوان را مضطرب ساخته است تا شدت يافتن اضطراب منجر به افکار آزاردهنده و وسواسي نشود.
    2- ايجاد يک رفتار تازه و خوشايند به جاي رفتار وسواسي تا به تقويت و نگه داري ر فتار مطلوب منجر شود. درحقيقت بايد رفتارتازه يا افکار نو و خوشايند را جايگزين رفتار و فکر وسواسي کرد.
    3- با توجه به اين که افکار و رفتار وسواسي علل و زمينه هاي مختلف تربيتي، اکتسابي و زيستي دارد و درمان آن نيازمند بررسي هاي باليني است، توصيه مي شود براي درمان نوجوان وسواسي از مشاوره با مشاوران با تجربه يا روان شناسان باليني بهره مند شويم.

    منبع : ماهنامه پيوند
    تبيان
    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  2. تشكر

    parsa (19-03-2010)

  3.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi