37. اصل تنوع در قرآن
يكي از ويژگيهاي قرآن تنوع در بيان است كه حلاوت و شيريني خاصّي به سخن ميدهد و آن را جذّاب ميسازد... به همين دليل سخنوران سعي دارند گفتار خود را با استخدام واژههاي زيبا، متنوع و دلنشين سازند. در اينجا به نمونه از تنوّعات قران اشاره ميشود.
«وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمي وَ الْبَصِيرُ وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ...»
[2]
و يكسان نيستند كور و بينا و نه تاريكيها و روشنايي و نه سايه و سوزش گرما و يكسان نيستند مردگان و زندگان...
جالب اين كه در تشبيهات چهارگانه كه در آيات فوق آمده است تعبيرات كاملاً متفاوتي ديده ميشود مثلاً «اعمي» و «بصير» و «ظل» و «حرور» به صورت مفرد آمده در حالي كه «احياء» و «اموات»، هر دو به صورت جمع است و «ظلمات» و «نور» يكي مفرد و ديگري به صورت جمع آمده است
[3] از نظر محتوا نيز متنوع آمده است و چنين نيست كه به صورت موضوعي بحث كند؛ بلكه شيوه قرآن شيوة تركيبي و تلفيقي است كه اين سبك در اكثر سورههاي قرآن رعايت شده است.