صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 48

موضوع: عید امسال پر از بوی گل یاس شده است ❀ اشعار ویژه نوروز فاطمی ❀

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض عید امسال پر از بوی گل یاس شده است ❀ اشعار ویژه نوروز فاطمی ❀





    عید امسال پر از بوی گل یاس شده است
    و پر از خاطره ی گندم و دستاس شده است

    همه ی دشت گواهند که با بوی بهار
    عطر یک خانه ی آتش زده احساس شده است


    چینش سفره امسال تفاوت دارد
    سین هر سفره ، سلامی است که بر یاس شده است

    روضه ی چادر خاکی همه جا پیچیده
    سیب ها طعم خوش کوثر و اخلاص شده است

    ابر ،در هیات یک مستمِع مداحی است
    بس که می گرید و دل نازک و حساس شده است

    جان گل های جهان پیشکش یاسی که
    زخمی سیلی باد و ستم داس شده است ...

    مریم سقلاطونی





    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 15-03-2014 در ساعت 15:46
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    دلیلی هست اگر بی تاب و گریان کسی هستم
    که من عمری ست در این خانه مهمان کسی هستم

    برای گریه می میرم، به پای گریه می سوزم
    که شمع روضه ی شام غریبان کسی هستم

    در این قحطی کبوتر می شود گاهی نم اشکی
    به گریه سایه بان بیت الاحزان کسی هستم


    مریضی دارد این خانه، بهار امسال پاییز است
    پریشان حال داغ برگ ریزان کسی هستم

    کسی این جا دعا خوانده: خدایا، جان زهرا را...
    کنار بستری حیرانِ طفلان کسی هستم


    بیا ای عید! اما شادی من را نخواهی دید
    مریضی دارد این خانه، پریشان کسی هستم ...


    سید علی رکن الدین




    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 15-03-2014 در ساعت 15:47
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    عید ما امسال توام با عزاست
    فاطمیه موسم شور و نواست

    جابه جای خطه ایران زمین
    زین مصیبت خیمه ماتم به پاست


    در عزای زهره زهرا بتول
    هر کجا رو می‌کنی ماتم‌سراست

    عید ما امسال توام با عزاست
    فاطمیه موسم شور و نواست


    شیعیان رخت عزا در بر کنید
    از سرشک دیده دامن‌تر کنید

    پا به پای مهدی صاحب زمان
    ناله‌ای جانکاه از دل سر کنید


    بر عزاداران بود عشرت حرام
    خون به جای باده در ساغر کنید

    عید ما امسال توام با عزاست
    فاطمیه موسم شور و نواست


    با عزا توام شده نوروز ما
    خیزد از دل ناله‌ی جانسوز ما

    در غم زهرای اطهر این زمان
    تیره همچون شام گشته روز ما


    جای آن دارد که خاکستر شود
    عالمی از آه عالم سوز ما

    عید ما امسال توام با عزاست
    فاطمیه موسم شور و نواست


    قیصر اصفهانی




    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 15-03-2014 در ساعت 15:48
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض






    هر بهاری كه خزان غارت گلها می‌كرد
    ناله از سوز جگر بلبل شیدا می‌كرد


    این حكایت به مثل گفتم و دیدم كه درست
    با دل زار علی رابطه پیدا می‌كرد

    همسرش فاطمه آن نوگل بوستان رسول
    كز حیا فخر به صد مریم عذرا می‌كرد

    شد چنان عرصه بر او تنگ كه از شدت درد
    مرگ خود ز خداوند تقاضا می‌كرد

    بود در بستر بیماری و با حال نژند
    بهر دیدار علی دیده ز هم وا می‌كرد


    اشك در دیده او آینه بندان می‌گشت
    وندر آن آینه صد گونه تماشا می‌كرد

    در هیاهوی ستم از نفس افتاد دریغ
    آنكه خود با نفسش كار مسیحا می‌كرد


    جرمش این بود بهین دخت رسول مدنی
    كه حمایت ز علی همسر و مولا می‌كرد

    كنج بیت الحزن از فرقت مادر همه شب
    تا سحر زینب غمدیده خدایا می‌كرد


    آنچه با قلب علی كرد ندانم به خدا
    ناله‌هایی كه اثر در دل خارا می‌كرد

    یاد می‌آمدش از رنگ كبود گل یاس
    هر زمانی كه نظر بر رخ زهرا می‌كرد

    علی آن دفتر پر خاطره فاطمه را
    با نم اشك ورق می‌زد و امضاء می‌كرد

    خاك شد مدفن آن طایر قدسی كه مدام
    سیر در كنگره عرش معلا می‌كرد

    وای قیصر اگرش بغض گلوگیر نبود
    دامن از اشك در این واقعه دریا می‌كرد

    قیصر اصفهانی






    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  6. تشكرها 2


  7. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض






    عيد جديدي آمد و آغاز سالي‌ ست
    آقاي من! امسال هم جاي تو خالي ‌ست


    وقتي که لب مي‌خندد و دل غرق آه است
    يعني که بي تو عيدهاي ما خيالي ‌ست

    ما غائبيم از محضرت که روسياهيم
    آثار با خورشيد پيوستن زلالي ‌ست

    چشمان تو از غصه هاي ما پر از اشک
    اوقات ما از ياد تو اما چه خالي‌ ست!

    ماه رُخت را در شب گيسو مپوشان
    در شام هجران بي‌گمان صبح وصالي‌ ست

    دل هاي بيدار و ... جهاني چشم در راه
    در انتظارت جمعه هاي ما سؤالي ‌ست

    این روزها در کوچه های فاطمیه
    سهم تو و چشمان تو آشفته حالی ‌ست


    چشم انتظارت مانده چشمان کبودی
    برگرد، با تو شوکت مولي الموالي‌ ست

    یوسف رحیمی





    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  8. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض






    نوروز ما مثل شب تار است یاران
    چشم بهار از گریه خونبار است یاران

    جایی كه اشك مرتضی از دیده جاریست
    گل هم به پیش چشم ما خار است یاران

    تبریك در ماه غم زهرا حرام است
    مهدی از این تبریك بیزار است یاران


    بی معرفت باشم اگر تبریك گویم
    وقتی كه پیغمبر عزادار است یاران

    تبریك چون گویم كه دخت مصطفی را
    خون جگر جاری به رخسار است یاران

    راه گلستان را به روی خود ببندید
    زهرا میان درب و دیوار است یاران

    زهراست ما را مادر و باید بدانیم
    مادر به ما، در حشر غمخوار است یاران


    بلبل شده در بوستان همناله باگل
    زیرا كه در گلزار، گلزارست یاران

    ما چون خریدار غم زهرا نباشیم
    زهرا غم ما را خریدار است یاران

    روزی كه از فرزند مادر می‌گریزد
    زهرا برای دوستان یار است یاران

    دریایی از خون جاری از چشم تر ماست
    نوروز نه، روز عزای مادر ماست ...

    غلامرضا سازگار (میثم)




    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  9. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    دلم گرفته خدایا، چگونه عید بگیرم؟
    رسیده ماتم زهرا، چگونه عید بگیرم؟

    به یاد ماتم مادر، شکسته شد دل مهدي
    در این مصیبت عظمی، چگونه عید بگیرم؟


    عزیز جان پیمبر، انیس و مونس حیدر
    شدي فسرده ز غمها، چگونه عید بگیرم؟

    زدند آتش کین بر در سراي تو دو نان
    تو سوختی ز غم آنجا، چگونه عید بگیرم؟


    شدي شهیده و بعد از تو دشمنان تو گفتند
    علیست بیکس و تنها، چگونه عید بگیرم؟

    حسن ز غصه پریشان، حسین غمزده گریان
    به ناله زینب کبري، چگونه عید بگیرم؟


    محمد حسن زاده




    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  10. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض






    دل مرا ز غم ای شیعیان بهاری نیست
    مرا ز غصه كنون با بهار كاری نیست

    بپا شده است به عالم عزای دخت نبی
    كه شیعه را به دل از این عزا قراری نیست

    شكستن در و آن حرمت حریم رسول
    به یادم آمد و بر اشكم اختیاری نیست

    همیشه در همه جا حضرت علی می‌گفت
    مرا چو فاطمه یاری و غمگساری نیست


    چو دیده‌ی حسنین و علی و زینب، آه
    برای دخت نبی چشم اشكباری نیست

    چگونه عید بگیرم كنون كه چون مهدی
    ز داغ فاطمه محزون و سوگواری نیست

    لباس مشكی خود را به تن كن ای راضی
    كه از تو غیر عزا داری انتظاری نیست

    راضی اصفهانی





    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  11. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    در این بهار كه با فاطمیه گشته قرین
    نسیم و سبزه و گل سوگوار فاطمه‌اند

    فقط نه یاس لباس كبود كرده به تن
    كه لاله‌های جهان داغدار فاطمه‌اند

    كبوتران حرم سر به زیر پر، خاموش
    چو بلبلان چمن غمگسار فاطمه‌اند

    به قطره قطره شبنم چو بنگری بینی
    كه شاخه شاخه‌ی گل اشكبار فاطمه‌اند


    ز جان و دل همه‌ی شیعیان به شورو نوا
    بیاد رنج و غم بی‌شمار فاطمه‌اند

    سخا سعادت عالم نصیب آنهاییست
    كه عاشق علی و دوستار فاطمه‌اند


    سخا




    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  12. Top | #10

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    رسیده عید و دلها شاد و خرم
    همه در فکر دیدارند با هم

    همه آماده اند سفره بچینند
    به فکر سفره های هفت سینند

    منم در سفره دارم هفت سین را
    ولی توام شده با داغ زهرا

    بود سین نخستین ، سیلی کین
    به روی مادرم با دست سنگین

    ببین بر سفره سین دومم را
    که سویی نیست در چشمان زهرا

    بگویم سین سوم تا بسوزی
    که مادر سوخت بین کینه توزی

    از این ماتم دل حیدر غمین است
    که سین چهارمم سقط جنین است

    به روی سفره سین پنجم اینست
    سر سجاده اش زینب حزین است

    شده سفره پر از اشک شبانه
    ششم سین مانده سوت و کور خانه

    چه گویم ای عزیز از سین آخر
    بود آن سینه ی مجروح مادر ... ؟








    امضاء


صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi