صفحه 7 از 7 نخستنخست ... 34567
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 68 , از مجموع 68

موضوع: شیرزنی از قبیله خورشید {ویژه نامه وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام}

  1. Top | #61

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,276
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,412 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    خونه ی من که خونه ی مراده

    خدا بهم اینجا علی رو داده

    چار تا غلام آوردم اینجا واسه

    دو تا خانوم و دو تا آقا زاده



    برا دو خورشیدش یه ماه آوردم

    برای خیمه تکیه گاه آوردم

    روزی که عباسم و دید علی گفت

    برای دختراش سپاه آوردم



    اما زدند آینه رو شکستند

    دلای سنگی سرش و شکستند

    دلیل داره اگه زمین می خورم

    آخه عصای پیریم و شکستند



    میگن که خیمه ها کفن ها شدند

    با سیلی غرقِ خون دهن ها شدند

    یه چند تا دخترام رسیدن ولی

    دیدم شبیهِ پیر زن ها شدند



    اَمون از این موهای خاکستری

    از این همه گُلای نیلوفری

    عباسم و حسینم و گرفتند

    نه مادرم نه حتی نامادری



    دست رو دلم نذار دلم کبابه

    شبیه روی سوخته ی ربابه

    تا وقت مردنش همش می پرسید

    چرا نذاشتن پسرم بخوابه



    ربابه و روضه ی ما سه شعبه

    میگه زدید ولی چرا سه شعبه؟

    فرقی داره شیر خواره با علمدار

    فرقی نداره نیزه با سه شعبه؟



    دست رو دلم نذار دلم شکسته

    رو مشکِ پاره لخته خون نشسته

    خونَش خراب شه خونم و خراب کرد

    هر کی به نیزه ها سرت رو بسته



    غلام آقات شدی ابالفضل

    سایه سادات شدی ابالفضل

    هر کسی سهمی از تو رو کند و برد

    بد جوری خیرات شدی ابالفضل



    تیر و چطور با زانوهات کشیدی

    فاطمه رو به قتلگات کشیدی

    چطور با دستی که نداشتی مادر

    چادرشو و روی چشات کشیدی



    عاقبت انتظار تو سر اومد

    سرت زمین نخورده مادر اومد

    نذاشت که روی نیلی رو ببینی

    تیری که از پشت سر تو اومد



    حسن لطفی


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #62

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,276
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,412 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اگر بوسم غبار پای او را با جبین ،،بهتر
    که پیدا شد میان خاک پایش از نگین بهتر

    برای عزت شاگردی او مریم آماده است
    برای خدمتش از حضرت روح الامین بهتر

    اگر خوانده است زینب مادرش قطعا بدین معناست
    ندیده بعد زهرا مادری از او زمین بهتر

    دم عیساییش باب الحوائج سازد از عباس
    کجا پیدا شود از سفره ی ام البنین بهتر

    زمین گیرش شدم با لقمه ای نان و نمک دیگر
    مرا رفتن نمی آید از این خانه،، ،همین بهتر


    حسین واعظی

  4. Top | #63

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,276
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,412 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مادرم در گوش من خوانده است:”یا ام البنین”
    ذکر من تا روز محشر هست:”یا ام البنین”

    هرکسی که توبه اش در محضر ربّ شد قبول
    قبل از آن در زیر لب گفته است:«یا ام البنین»



    مستجاب الدعوه شد هرکس که در این روزگار
    بر گدایان درت پیوست یا ام البنین!

    ما همیشه محضر تو عرض حاجت کرده ایم…
    …هرکجا خوردیم بر بن بست یا ام البنین!

    هفت پشتم را نظر کردم تماماً بوده اند
    نوکر عباس تو دربست یا ام البنین!

    در حمایت از غریب کربلا ، عباس تو
    دست داده تا بگیرد دست یا ام البنین!

    فرق او را با عمودی تا دم ابرو شکافت
    آن «حکیم بن طُفِیلِ» پست یا ام البنین!

    خون چکید از چشمهایش روی نیزه تا که دید
    دست زینب را کسی می بست یا ام البنین!

    بعد عباست برای غارت اهل حرم
    حرمله با شمر شد همدست یا ام البنین!

    گرچه قدّت تا شده از غصه ی زینب ولی
    حرمتت با کعب نی نشکست یا ام البنین


    مهدی علی قاسمی

  5. Top | #64

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,276
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,412 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مثل زهرا مادرم هستی و نامت فاطمه است
    پس از این بابت به تو حس قرابت می کنم

    قوم و اجدادم همه عبد و غلامت بوده اند
    بین مردم افتخار از این اصالت می کنم

    تا ابد با دشمنان تو عداوت می کنم
    تا ابد با نوکران تو رفاقت می کنم

    نوکری زیر علم میرفت و گفتی ای جوان
    روز محشر از تو من حتما شفاعت می کنم

    ارمنی ها بی شمار از معجزاتت گفته اند
    گاهی از اوقات بر آنها حسادت می کنم!

    یا أبافاضل دخیلک…ذکر هر روز و شبم
    حل مشکل های خود با این عبارت می کنم

    چای ریز و نوکر دربست فرزند تو أم
    چای می ریزم ولی دارم عبادت می کنم

    هر کجا که روضه ی عباس باشد می روم
    من میان روضه احساس سعادت می کنم

    التماست می کنم جانِ حسین فاطمه
    تا جواز کربلای خویش را حتمی کنم

    در دلم افتاده بی بی کربلایم می بری
    در دلم افتاده سقا را زیارت می کنم

    در میان روضه چشمانم اگر گریان نشد
    بعد هیأت تا سحر خود را ملامت می کنم

    مردک پستی عمود خویش بالا برد و گفت
    من خیال شمر از عباس راحت می کنم

    دختری گریان صدا می زد میان خیمه ها
    عمه سقا رفت…من فکر اسارت می کنم


    علی سپهری

  6. Top | #65

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,276
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,412 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    گمان مکن پسرت ناتنی‌برادر بود

    قسم به عشق، کنارم حسین دیگر بود

    منال ام بنین و ببال از عباس

    تو شیرمادر و شیر تو شیرپرور بود

    سقوط قلعه‌ی خیبر اگر به نام علی‌ست

    فرات، خیبر دیگر؛ یل تو حیدر بود

    ز شام تا به سحر دور خیمه‌ها می‌گشت

    که ماه هاشمیان بود و مهرپرور بود

    به لرزه بود از او پشت هفت‌پشت ستم

    یل تو یک‌تنه یک تن نبود، لشگر بود

    به جای دست روی چشم خویش تیر گذاشت

    ببین که تا به چه حدی مطیع رهبر بود

    اگر فتاد روی خاک می‌شود پرپر

    ولی گل تو روی شاخه بود و پرپر بود



    علی انسانی



  7. Top | #66

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,276
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,412 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    خون قلبم نه ز داغ پسرم ریخت حسین

    آسمان از غم تو روی سرم ریخت حسین

    زینب آن نیست که پیش از سفر از پیشم رفت

    از غم موی سپیدش جگرم ریخت حسین

    خواهرت گفت که از نیزه دهانت خون شد

    ناگهان بند دل از این خبرم ریخت حسین

    من شنیدم بدنت زیر سم اسبان رفت

    تنت انگار که پیش نظرم ریخت حسین

    گفت راوی که جگر گوشه اَت ارباً ارباست

    از دلم سختیِ داغ پسرم ریخت حسین

    در ره یاری ارباب پسر یعنی چه؟

    شکر ، پیش قدمِ تو قمرم ریخت حسین

    مادر آن است که یار غم زهرا بشود

    پس چه بهتر که به پایت ثمرم ریخت حسین

    پسرانم همه بودند سپرهای حسین

    سپر من همه در حفظ حرم ریخت حسین

    آب اگر ریخت ز مشک پسرم ، شرمنده...

    آبرو بود که از چشم ترم ریخت حسین

    مرغ باغ ملکوتِ تو شده عباسم

    او به پرواز شد و بال و پرم ریخت حسین

    مادرت آمد و دست پسرم را بوسید

    عرق شرم ز روی پسرم ریخت حسین

    محمود ژولیده



  8. Top | #67

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,276
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,412 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    گویند فقیری به مدینه به دلی زار

    امد به در خانه ی عباس علمدار

    زد بوسه بر ان درگه و استاد مؤدب

    گفتا به ادب با پسر حیدر کرار

    کی صاحب این خانه یکی مرد فقیرم

    بیمار و تهیدست و گرفتار و دل افکار

    هر سال در این فصل از این خانه گرفتم

    بر خرجی یکساله ی خود هدیه ی بسیار

    گفتا به زنان ام بنین مادر عباس

    با سوز دل سوخته و دیده ی خون بار

    کز زیور و زر هر چه که دارید بیارید

    بخشید بر این مرد فقیر از ره ایثار

    خود سائل هر ساله ی عباس من است این

    عباس دل ازرده شود گر برود زار

    دادند بدو زیور و زر هر چه که می بود

    از لطف و کرم عترت پیغمبر مختار

    سائل که نگاهش به زر و سیم بیفتاد

    بگذاشت ز غم چهره به دیوار

    گفتند همه هستی این خانه همین بود

    ای مرد عرب اشک میفشان تو به رخسار

    آن سائل دلباخته چنین گفت :

    کی در همه جا بوده به خیل ضعفا یار

    بر من در این خانه گدائیست بهانه

    من عاشق عباسم ، نه عاشق دینار

    من امده ام بازوی عباس ببوسم

    من در پی گل روی نهادم سوی گلزار

    هر سال زدم بوسه بر ان دست مبارک

    هر بار شدم محو رخ صاحب این دار

    یک لحظه بگوئید که عباس بیاید

    باشد که برم فیض از ان چهره دگر بار

    ناگاه زنان شیونشان رفت به گردون

    گفتند : فروبند لب ای مرد گرفتار

    ای عاشق دلسوخته ای محو رخ دوست

    ای سائل دلباخته ، ای طالب دیدار

    دستی که زدی بوسه جدا گشت ز پیکر

    ماهی که تو دیدی به زمینگشت نگونسار

    ان دست کزو خرجی یکساله گرفتی

    شد قطع ز تیغ ستم دشمن خونخوار

    سر بر سر نی ، دست جدا ، تن به روی خاک

    لب تشنه ، جگر سوخته ، دل شعله ای از نار

    این طایفه هستند در این خانه سیه پوش

    این خانه بود در غم عباس عزادار

    این مادر پیری که قدش گشته خمیده

    سر تا به قدم سوخته چون شمع شب تار

    این مادر دلسوخته ی چهار شهید است

    گردیده دو تا قامتش از ماتم آن چهار

    این مادر عباس همان ام بنین است

    دادند بنینش همه جان در ره دادار

    سوگند به ان مادر و ان چهار شهیدش

    بگذر ز گناه همه ای خالق غفار


    غلامرضا سازگار


  9. Top | #68

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    وفات جانگداز اسوه مـاندگار مهرو محبت

    بـانوی دوم خـانه مـولا علی علیه السـلام

    مادر دلسوز یتیمان فاطمه سلام الله علیها

    بانوی مرد آفرین ,مادر چهار شهید کربلا

    حضرت ام البنین علیه السلام تسلیت بـاد









    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

صفحه 7 از 7 نخستنخست ... 34567

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

فاطمه کلابیه, فرزندان ام البنين, فرزندان ام البنین, قمر بني هاشم, ماجرای کامل معجزه حضرت أم البنين با کودکی به نام سجاد, مادر ماه, مادر سقای کربلا, متن و ترجمه زیارتنامه حضرت ام البنین علیه السلام, چگونگی ازدواج با حضرت علی, نسب ام البنين, همسر علی (ع), وفات حضرت ام البنین, وفات حضرت ام‌البنين (س), ویژه نامه وفات خانم ام البنين, گالری تصاویر ویژه شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها, پژوهشی در زندگی و شخصیت ام ‏البنین(س), البنین, السلام عليک ياام العباس, ام البنين, ام البنين سلام الله عليها, ام البنین, ام البنین مادر حضرت عباس, ام البنین همسر مولا علی, ام البنین علیهاالسلام, ام البنین(س) و تاریخ کربلا, ام الشهداء, بانوی مردآفرین, بررسی تاریخچة زندگانی ام البنین ( س ) در تاریخ اسلام, توسل به حضرت ام البنین علیها السلام, حضرت ام البنين, حضرت ام البنین, حضرت ام البنین (س), دانلود مداحی و روضه خوانی وفات حضرت ام البنین (س), رفتار ام البنین با یادگاران فاطمه (س), سوگ نشين نهرعلقمه

نمایش برچسب‌ها

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi