رسول خدا باز ضمانت داد به علیبن ابیطالب، بله علیجانم! تو آن موقع بر نماز خواهی بود، تو آن موقع بر دین خواهی بود. (فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا یُبْکِیکَ؟ فَقَالَ: یَا عَلِیُّ أَبْکِی لِمَا یُسْتَحَلُّ مِنْکَ فِی هَذَا الشَّهْرِ کَأَنِّی بِکَ وَ أَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّکَ ... فَضَرَبَکَ ضَرْبَةً عَلَى قَرْنِکَ فَخَضَبَ مِنْهَا لِحْیَتَکَ. قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ ذَلِکَ فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِی؟ فَقَالَ ص: فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِکَ)(امالیصدوق/93)
حالا شما فکر میکنید امیرالمؤمنین دیگر خیالش راحت شد و دیگر بحث نگرانی از عاقبت بهخیری از مجموعهی سرفصلهای مناجاتهای امیرالمؤمنین خارج شده باشد؟ تا ضربت ابنملجم ملعون به فرق علی اصابت کرد، صدا زد «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ»(مناقبابنش رآشوب/2/119) این فزتُ، ما گاهی ترجمه میکنیم در زبانحالها میگوییم «راحت شدم»، بله معلوم است امیرالمؤمنین از غم دنیا راحت شد، ولی فزتُ یعنی فائز شدم، سعادتمند شدم، الحمدلله، سرِ نماز بودم.
علیجان، یعنی تو تا لحظهی آخر نگران عاقبت بهخیریِ خودت بودی؟ ما چهکار باید بکنیم؟ هر کسی نگرانیِ از عاقبت بهخیریاش نداشته باشد، در روایات هست او حتماً دچار مکر الهی شده.(تحفالعقول/364) اصلاً خودِ این نگرانی عیبهای این آدم را میآورد جلوی چشم آدم. ائمه فرمودهاند نگران باش، آرامش نداشته باش برای عاقبت.