صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 39

موضوع: عدالت‌زدگی بدون ولایت (متن کامل سخنرانی حجت‌الاسلام پناهیان در بیت رهبری)

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    مالک اشتر گاهی بر سرِ رعایت عدالت از علی‌بن ابیطالب(ع) سؤال کرده



    این امتحانی که ما داریم با هم از آن صحبت می‌کنیم، امتحان فوق‌العاده پیچیده، دقیق و قابل تأملی است. تک تک ما هم در معرضش هستیم، هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که این حرف مال من نیست. مالک اشتر گاهی بوده سرِ عدالت داشتن و رعایت عدالت از علی‌بن ابیطالب(ع) سؤال کرده. گفته: «آقا! این عدالت است ابن عبّاس را شما گذاشتی؟ فامیل گذاشتی آقا؟!»

    آقای مالک!

    حضرت هم برای مالک اشتر توضیح دادند. فرمودند:

    اولاً من که حسن و حسینم، یا فرزندان برادرم جعفر یا عقیل را که نگذاشتم، فامیل درجه یک آن‌جوری که تو فکر می‌کنی که نیست،

    ثانیاً حالا من از ابن عبّاس بهتر مگر سراغ دارم؟ و توضیحات دیگری دادند که به تفصیل به جای خودش باید بحث بشود.

    (قَالَ لَمَّا وَلَّى عَلِیٌّ ع بَنِی الْعَبَّاسِ... فَهَلْ وَلَّیْتُ حَسَناً أَوْ حُسَیْناً أَوْ أَحَداً مِنْ وُلْدِ جَعْفَرٍ أَخِی أَوْ عَقِیلًا أَوْ أَحَداً مِنْ وُلْدِهِ... وَ بَعْدُ فَإِنْ عَلِمْتَ أَحَداً هُوَ خَیْرٌ مِنْهُمْ فَأْتِنِی بِهِ)(شرح‌ابن‌ابی‌الحدید/15/99) ببینید ما کارمان دارد به کجا می‌رسد، رشد جامعه‌ی ما دارد ما را به چه دقت‌هایی در تاریخ می‌رساند.



    امضاء

  2. تشكرها 2



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #22

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض










    خوارج به‌خاطر عدالت به امیرالمؤمنین اعتراض می‌کردند




    از اینجاها شروع می‌شود، تا اینکه خوارج گیر می‌دادند به علی‌بن ابیطالب(ع) که شما فلان‌جا عدالت را رعایت نکردید؛ این کیست اشعث پیش شماست؟ اشعث یک منافق حرفه‌ای است، اصلاً آدم ویژه‌ای است؛ بعد از رسول خدا هم کافر شده بود، بعد دوباره برگشت مسلمان شد.


    کسی است که دخترش در قتل امام حسن مجتبی(ع) دخالت داشته، فرزندانش در کربلا جنایت کردند. اشعث آدم ویژه‌ای است. آن‌وقت خوارج گیر می‌دادند به امیرالمؤمنین(ع)، یکی از دلایل ناراحتی‌شان از حضرت، اشعث بود.

    (نامه‌ی رئیس خوارج به امیرالمؤمنین(ع): ...فلما حمیت الحرب و ذهب الصالحون عمار بن یاسر و أبو الهیثم بن التیهان و أشباههم اشتمل علیک من لا فقه له فی الدین و لا (له) رغبة فی الجهاد، مثل الأشعث بن قیس و أصحابه و استنزلوک حتى رکنت إلى الدنیا حین رفعت لک المصاحف مکیدة، فتسارع إلیهم الذین استنزلوک)(انساب‌الاشراف/2/370) (موسعة‌التاریخ‌الاسلامی/5/240) (ابن‌ابی‌الحدید در مورد نقش ویژه‌ی اشعث: کُلُّ فَسَادٍ کَانَ فِی خِلَافَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ کُلُّ اضْطِرَابٍ حَدَثَ فَأَصْلُهُ الْأَشْعَثُ)(شرح‌ابن‌ابی الحدید/2/278) (برای توضیحات بیشتر در مورد شخصیت اشعث، رک: مکاتیب‌الائمة/1/226)



    امضاء

  5. تشكرها 2


  6. Top | #23

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    موسی بر سر عدالت به خضر اعتراض کرد




    این قصّه همه‌جا هست، خیلی باید مراقبت کرد. این دوتا مفهوم را کمی با همدیگر مقایسه بکنیم. تا می‌رود به آن اوج که می‌رسد، یک‌دفعه‌ای می‌بینی حضرت موسی‌بن عمران با خضر همراه است، همین‌جور سؤال‌ها را از خضر می‌کند.

    آقای خضر هم می‌گوید: آقای موسی‌بن عمران! مگر بهت نگفتم سؤال نکن؟ آخر سر هم موسای نازنین که نتوانست سؤال نکند. گفت: «آخر تو زدی یک بچه‌ای را کُشتی!» موسی عدالت‌گرایی‌اش را چه‌‌کار کند؟ یک‌دفعه‌ای متوقف شد. آقای موسی...، آقای خضر هم فرمود خداحافظ شما.(کهف/66-78)





    اصلاً این خودش یک امتحان است عزیز دل من! عدالت را آدم دوست دارد، عاشقش است؛ یک‌جاهایی، یا نمی‌شود عدالت را اجرا کرد، باید با ولایت همراه باشی، یک‌جاهایی اصلاً آن چیزی که تو فکر می‌کنی عدالت نیست و باید همراه باشی.

    امضاء

  7. تشكرها 2


  8. Top | #24

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    معاویه هم مشکلش با علی‌بن ابیطالب بر سر عدالت بود



    معاویه هم مشکلش با علی‌بن ابیطالب عدالت بود. برگشت گفت قاتلین عثمان را به من تحویل بده، من خودم را تسلیم تو می‌کنم، من با تو بیعت می‌کنم.

    (فَأَمْکِنِّی مِنْ قَتَلَةِ عُثْمَانَ حَتَّى أَقْتُلَهُمْ وَ أُسَلِّمَ الْأَمْرَ لَکَ وَ أُبَایِعَکَ أَنَا وَ جَمِیعُ مَنْ قِبَلِی مِنْ أَهْلِ الشَّامِ)(مستدرک‌الوسائل/7/123 و بحارالانوار/33/143) این پیغام را ابودرداء و ابوهریره از جانب معاویه برای علی‌بن ابیطالب(ع)آوردند. بعد حضرت پاسخ می‌دهند.



    دقت کنید! آقای معاویه می‌گوید من ولیّ خون عثمان هستم، می‌خواهم قصاص کنم. بیعت ما با شما باشد بعد از اجرای عدالت. شما اول قاتلین عثمان را تحویل ما بده. البته همه‌ی شما بزرگواران می‌دانید که چقدر امیرالمؤمنین مخالفت می‌کردند با آن شورشی که علیه عثمان شد، به‌ویژه با قتل عثمان مخالفت می‌کردند، ولی مردم سخن علی‌بن ابیطالب(ع) را گوش ندادند.


    لذا معاویه اگر می‌توانست می‌گفت شما قاتل هستی. ولی نمی‌چسبید این حرف. لذا می‌گفت عدالت را اجرا کن. آن‌وقت ببینید حضرت چه دقتی در این کلام دارند؛ می‌فرمایند:


    امضاء

  9. تشكرها 2


  10. Top | #25

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    پاسخ امیرالمؤمنین(ع) به معاویه: اول ولایت بعد عدالت


    «والْوَاجِبُ فِی‏ حُکْمِ‏ اللَّهِ‏ وَ حُکْمِ الْإِسْلَامِ عَلَى الْمُسْلِمِینَ بَعْدَ مَا یَمُوتُ‏ إِمَامُهُمْ‏؛ آن چیزی که واجب است در حکم خدا و حکم اسلام، بعد از اینکه امام‌شان فوت می‌کند یا کشته می‌شود، چه آن امام مقتول خوب باشد یا بد ـ برای یک همچین عدالت مهمی؛ یعنی موضوع اجرای عدالت یک چیز خیلی مهمی است ـ


    أَنْ لَا یَعْمَلُوا عَمَلًا وَ لَا یُحْدِثُوا حَدَثاً وَ لَا یُقَدِّمُوا یَداً وَ لَا رِجْلًا وَ لَا یَبْدَءُوا بِشَیْ‏ءٍ قَبْلَ أَنْ یَخْتَارُوا لِأَنْفُسِهِمْ إِمَاماً عَفِیفاً عَالِماً وَرِعاً عَارِفاً بِالْقَضَاءِ وَ السُّنَّةِ یَجْمَعُ أَمْرَهُمْ؛

    هیچ‌کس نباید هیچ کاری بکند، ـ قتل اتفاق افتاده، از این بالاتر؟ اما هیچ‌کس نباید هیچ کاری بکند ـ اول باید با یک امام بیعت کنند. اول باید وضع آن امام جامعه را تثبیت کنند. (همان‌منبع)



    آینجاست که من عرض می‌کنم ولایت بر عدالت مقدم است و مبادا تو یک‌دفعه‌ای بهانه کنی عدالت را علیه ولایت بشوری. «أَنْ لَا یَعْمَلُوا عَمَلًا» وقتی امر ولایت تثبیت شد، بعداً.


    الان چه وقتِ از عدالت دم زدن است؟ البته حضرت در جاهای دیگر کلمات دیگری هم دارند که فرصت نیست. ابوهریره و ابودرداء را هم فرصت نیست که معرفی می‌کنم. اما بعد از اینکه حضرت همین کلام را توضیح می‌دهند، اینها ساکت شدند.


    امضاء

  11. تشكرها 2


  12. Top | #26

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    حتی حضرت در فراز بعدی، جملاتی دارند که طولانی می‌شود اگر بخواهم برای شما بخوانم. می‌فرمایند:

    این امامی که مردم باهاش بیعت می‌کنند که استقرار ولایت بر اجرای عدالت مقدم است، این امام از طرف خدا انتخاب شده باشد، یا مردم خودشان جمع شده باشند و این امام را انتخاب کرده باشند، فرقی نمی‌کند.

    حتی این بحث مال امام معصوم هم نیست.

    (إِنَّ أَوَّلَ مَا یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِینَ .....أَنْ یَخْتَارُوا إِمَاماً إِنْ کَانَتِ الْخِیَرَةُ لَهُمْ ... وَ إِنْ کَانَتِ الْخِیَرَةُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَى رَسُولِهِ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ کَفَاهُمُ النَّظَرَ فِی ذَلِکَ وَ الِاخْتِیَارَ)(همان‌منبع) بعد فرمودند:

    حالا معاویه کدام را قبول دارد؟ من را هم مردم انتخاب کردند هم خدا. پس معاویه اول باید تکلیفش با ولایت را مشخص کند، بعد برویم سراغ عدالت.

    (فَإِنْ کَانَ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ جَعَلَ الِاخْتِیَارَ إِلَى الْأُمَّةِ ... فَقَدْ تَشَاوَرُوا فِیَّ وَ اخْتَارُونِی بِإِجْمَاعٍ مِنْهُمْ، وَ إِنْ کَانَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ هُوَ الَّذِی یَخْتَارُ وَ لَهُ الْخِیَرَةُ، فَقَدِ اخْتَارَنِی لِلْأُمَّةِ وَ اسْتَخْلَفَنِی عَلَیْهِمْ...)(همان‌منبع)


    ابودرداء و ابوهریره همان‌جا گفتند شما راست می‌گویید. رفتند پیش معاویه پاسخ امیرالمؤمنین را به او هم گفتند؛ معاویه هم حرفی نزد و سؤال‌های دیگری کرد. آن دو نفر هم گفتند پس ما دیگر رفتیم، خداحافظ. حرف علی حق بود.


    ولایت بر عدالت مقدم است، و اول باید ولایت در جامعه تثبیت شود. اشتباهات را من دیگر ریز و درشتش را برشمردم دیگر. در تاریخ مراجعه می‌کنیم.


    امضاء

  13. تشكرها 2


  14. Top | #27

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    در صلح حدیبیه به بهانه عدالت مقابل پیامبر ایستادند



    اولین جایی که جلوی پیامبر اسلام ایستادند، در صلح حدیبیه، طرف بلند شد که حالا اسمش را نمی‌برم، گفت:


    آقا! یعنی چی شما صلح را قبول کردید؟ خدا دستور داد بیعت بکنند، تحت‌الشّجره. آقا!


    مردم تا آن آدم معترض را راضی نکردند کسی با پیغمبر اکرم بیعت نکرد. چقدر غریب بود حضرت. (تفسیرقمی/2/309)


    امضاء

  15. تشكرها 2


  16. Top | #28

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    ابن زهیر در تقسیم غنایم، به عدالت پیامبرخدا اعتراض کرد


    در داستان غزوه‌ی حنین، در تقسیم غنایمی که بعدش رخ داد، پیامبر گرامی اسلام به مصلحت‌هایی غنایم را زیاد و کم تقسیم می‌کردند، آن‌وقت یک‌نفر به نام ابن‌زُهیر برگشت گفت: «آقا! این عدالت است؟»


    ببین! دارد به پیغمبر می‌گوید: «این عدالت است؟»(أَقْبَلَ رَجُلٌ ... بَیْنَ عَیْنَیْهِ أَثَرُ السُّجُودِ، فَسَلَّمَ وَ لَمْ یَخُصَّ النَّبِیَّ ص، ثُمَّ قَالَ: قَدْ رَأَیْتُکَ وَ مَا صَنَعْتَ فِی هَذِهِ الْغَنَائِمِ. قَالَ ص: وَ کَیْفَ رَأَیْتَ؟ قَالَ: لَمْ أَرَکَ عَدَلْتَ. فَغَضِبَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ قَالَ: وَیْلَکَ إِذَا لَمْ یَکُنِ الْعَدْلُ عِنْدِی فَعِنْدَ مَنْ یَکُونُ؟)(ارشاد مفید/1/148 و ارشاد با ترجمه محلاتی/1/135)

    می‌چسبد آقا! می‌چسبد آدم با کلمه، مفهوم و حتی مصداق عدالت بخواهد با مقام منیع ولیّ خدا و ولایت دربیفتد. ما باید از این امتحان‌ها عبور کنیم.

    امضاء

  17. تشكرها 2


  18. Top | #29

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    مراقب باشیم شیرینی عدالت ما را بر علیه ولایت نشوراند


    هرکس از این مرحله عبور کرد، دیگر من بعید می‌دانم دیگر مرحله‌ی دیگری باقی بماند، امتحانی سخت‌تر از این باقی بماند. عدالت امری است که شیرینیِ فوق‌العاده‌ای دارد، حضرت زهرای اطهر(س) می‌فرمایند:

    عدالت را خدا واجب کرده، «تسکیناً لِلقلوب» مایه‌ی آرامش دل‌هاست. (فَرَضَ اللهُ ... و العَدلَ تَسکینا لِلقُلوبِ)(من‌لایحضره‌الف قیه/3/567)


    امام صادق(ع) می‌فرماید: عدالت از آب گوارا برای آدم تشنه، لذیذتر است. (الْعَدْلُ أَحْلَى مِنَ الْمَاءِ یُصِیبُهُ الظَّمْآنُ)(کافی/2/146)

    امام صادق(ع) در کلام دیگری می‌فرماید: عدالت مانند شهد عسل برای انسان، شیرین است. (العَدلُ أحلى مِنَ الشَّهدِ)(کافی/1/385) قرآن هم شیرین است، نماز هم برای اهل نماز شیرین است. ولی همه‌ی این شیرینی‌ها را باید مواظبت کرد.



    جامعه‌ای که بصیرت داشته باشند، عموم مردم یا خواص جامعه که بصیرت داشته باشند، خودشان را به سرعت ان‌شاءالله می‌رسانند به وجود حضرت. چیزی نیست فلسفه‌ی انقلاب ما، جز اینکه محیطی، کارگاهی پدید آمده، به تاریخ نگاه کنیم، درس و عبرت بگیریم برویم جلو. و تا حالا هم همین‌جور بوده، مِن‌بعد هم همین‌جور خواهد بود.




    امضاء

  19. تشكرها 2


  20. Top | #30

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    از «عدالت‌زدگی منهای ولایت» باید فرسنگ‌ها فاصله بگیریم


    از آن‌طرف عدالت‌زدگی ـ‌من یک کلمه‌ی زدگی را اجازه بدهید استفاده کنم‌ـ منهای ولایت، کار را به جاهای خیلی ناجوری می‌رساند. خوارج نمونه‌ی عجیب و غریب این نوع عدالت‌زدگی در تاریخ هستند. من این مثال را می‌زنم، تا همه‌ی خوبان هزاران فرسنگ از این بدی فاصله بگیرند.


    آخر بعضی از بدی‌ها هستند همین‌که انجام ندادی کافی است. ولی بعضی از بدی‌ها را باید ازشون فاصله گرفت. اینها ذوق بنده نیست. طراحی‌های قرآن است. مثلاً یک‌جایی می‌فرماید:

    «وَلا تَقرَبوا مَالَ الیَتِِیم»(انعام/152) به مال یتیم اصلاً نزدیک نشو. ببین! فاصله بگیر، برو آن‌طرف‌تر، برو آن‌طرف‌تر. اصلاً کلمه‌ی ورع یعنی همین. تقوا یعنی گناه نکن، اما ورع یعنی فاصله بگیر. در توصیف اصحاب حضرت، گفته‌اند اینها اهل ورع هستند.



    ما برای چه داریم این بدی‌ها را در جامعه‌ی خودمان می‌گوییم؟ واقعاً مردم ما، نخبگان و خواص جامعه‌ی ما از این بدی‌ها بری هستند. ولی بحث سر فاصله است‌. الان دشمن سانت گذاشته فاصله اندازه بگیرد. اگر شما فاصله‌ات را از هزار کیلومتر بکنی نهصد کیلومتر، او رویش حساب می‌کند. خوارج این عدالت‌گراییِ عجیب را داشتند، البته می‌دانید خوارج قرآن‌زدگی هم داشتند؛ چه قرآنی می‌خواندند!




    امضاء

  21. تشكرها 2


صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi