قرآنزدگی خوارج مانند عدلتزدگی خوارج
کمیل دنبال امیرالمؤمنین داشت میرفت، ایستاد برای یک مناجات قرآنی نیمهشب، آقا فرمود:
کمیل! ایستادی؟ برویم آقا. گفت آقا! نگاه کن چه قرآنی است. دلم را برده، نیمهشب دارد گریه میکند قرآن میخواند. چه صفایی.
آقا فرمود:بیا برویم!
بعدها حضرت یکی از کشته شدههای خوارج را حضرت نشان دادند، فرمودند: «این را میشناسی؟ آن صدای قرآن آن شب مال این بود»
(فَوَصَلَ فِی الطَّرِیقِ إِلَى بَابِ رَجُلٍ یَتْلُو الْقُرْآنَ فِی ذَلِکَ الْوَقْتِ وَ یَقْرَأُ قَوْلَهُ تَعَالَى «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ» بِصَوْتٍ شَجِیٍّ حَزِینٍ. فَاسْتَحْسَنَ کُمَیْلٌ ذَلِکَ فِی بَاطِنِهِ وَ أَعْجَبَهُ حَالُ الرَّجُلِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَقُولَ شَیْئاً. فَالْتَفَتَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ آلِهِ إِلَیْهِ وَ قَالَ: یَا کُمَیْلُ لَا تُعْجِبْکَ طَنْطَنَةُ الرَّجُلِ. إِنَّهُ مِنْ أَهْلِ النَّارِ وَ سَأُنَبِّئُکَ فِیمَا بَعْدُ.... وَ مَضَى مُدَّةٌ مُتَطَاوِلَةٌ إِلَى أَنْ آلَ(رسید) حَالُ الْخَوَارِجِ إِلَى مَا آلَ وَ قَاتَلَهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ.... فَالْتَفَتَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع إِلَى کُمَیْلِ بْنِ زِیَادٍ... فَوَضَعَ رَأْسَ السَّیْفِ عَلَى رَأْسٍ مِنْ تِلْکَ الرُّءُوسِ وَ قَالَ: یَا کُمَیْلُ «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً»)(ارشادالقلوب/2/226)
خوب شد سه مرتبه برای عاقبت بهخیریمان دعا کردیم. و الّا رفقا! هر خوبیای که داریم سنگ راه ما خواهد شد.
اول انقلاب داشتیم کسانی مبارز بودند، مبارز بودند، ضدّ آمریکا بودند، همین مبارزهی ضدّآمریکاییشان شد سنگ راهشان شدند ضدّ امام. همه چیز میتواند سنگ راه باشد. ما الحمدلله امشب دعا کردیم، یک چند دقیقهای است نگران نیستیم، اما از این جلسه بیرون رفتیم باز هم باید دعا کنیم.