چگونه انسان از خلیفهاللّهی سقوط کرده و مفسد فی الارض میشود؟
حالا این فسادی که ملائکه در این آیه مورد بحث، بیان کردند «أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ »، چیست؟ بیان کردیم که خداوند در آیات قبلی هم فرموده بود که خصوصیّت منافقین همین است که به فسق و فجور میپردازند و بعد هم فساد میکنند.
لذا در مرحله نخست معلوم میشود کسانی که فساد دارند، شعور این قضیّه را ندارند که درک کنند بنده خدا هستند.پس یک دلیل، همین تهی بودن از عقل و تفکّر صحیح است.
چون قرآن هم بیان فرمود: «إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُون»[19]. چرا؟ در آیه بعد دلیل آن را میفرماید: «خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيم»[20].
آنهایی هم که به ظاهر میخواهند خدعه کنند، به این دلیل است که در قلبهایشان مرض است، «في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً»[21]. بعد هم به آنها میگویند: فساد نکنید، میگویند: ما مصلح هستیم، «وَ إِذا قيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُون أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُون»[22]. یکی از علّتها هم این است که وقتی به این مفسدان گفته میشود: مانند مردم، ایمان بیاورید؛ اینها خودشان را برتر از دیگران دیده و مردم را سفیه دیدند «وَ إِذا قيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُون»[23].
لذا این خودبینی، أنانیّت، خودبزرگبینی، تکبرّ و همه رذایل، سبب میشود که انسان ترفیع درجه نگیرد. وقتی رذایل باشد، انسان، خلیفهالله نمیشود. پس باید در اینها تأمّل کنیم.