صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 68

موضوع: (¯`•.*~.*._.*.~*ويژه نامه ولادت فرخنده يازدهمين خورشيد آسمان امامت و ولايت*~.*._.*.~*.•´¯)

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    287
    نوشته
    962
    تشکر
    1
    مورد تشکر
    7 در 5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : (¯`•.*~.*._.*.~*ويژه نامه ولادت فرخنده يازدهمين خورشيد آسمان امامت و ولايت*~.*._.*.~*.•´¯)



    معجزات وكرامات امام عسكرى(ع)


    خداى تعالى پيامبران و اوصياى ايشان (ع) را با معجزاتى كه ديگر افراد بشر از آوردن نظير آنها عاجزند، يارى كرده است تا گواه راستين بر درستى خير و هدايتى باشد كه از طرف خدا براى مردم آورده‏اند، كه اگر اين يارى خدا نبود، آنان در انجام رسالت خود سست مى‏شدند و كسى گفته‏هاى آنان را تصديق نمى‏كرد. از جمله امدادهاى الهى آن است كه آنچه در باطن مردم مى‏گذشت و در اعماق دلهاشان پنهان داشتند و آنچه را كه در آينده اتفاق مى‏افتاد از همه آنها آگاه مى‏فرمود، خداى تعالى اين عنايت را به ائمة هدى (ع) از جمله به امام بزرگوار ابو محمد (ع) فرموده بود كه ما به برخى از موارد مهمى كه از آن حضرت رسيده است اشاره مى‏كنيم:

    1- حسن نصيبى نقل كرده، مى‏گويد: در دلم گذشت كه آيا عرق جنب پاك است، يا نه؟ به در منزل امام ابو محمد، حسن عسكرى (ع) آمدم تا از آن حضرت بپرسم، شبانگاه به منزل او رسيدم و در آن جا اقامت كردم چون سفيده صبح دميد امام (ع) از منزل بيرون شد، ديد من خوابيده‏ام، مرا بيدار كرد و فرمود:

    «اگر عرق جنب از حلال باشد، آرى پاك است و اگر از حرام باشد، نه.»1
    2- اسماعيل بن محمد عباسى روايت كرده، مى‏گويد: از حاجتى كه داشتم خدمت ابو محمد (ع) شكايت كردم و قسم ياد كردم كه نه يك درهم و نه بيشتر، هيچ مبلغى نزد من نيست، امام رو به من كرد و فرمود:

    «آيا به دروغ سوگند مى‏خورى، در حالى كه دويست دينار در زير زمين پنهان كرده‏اى؟ البته اين حرف را بدان جهت نمى‏گويم كه چيزى ندهم! (آن وقت رو به غلامش كرد و فرمود:) آنچه همراهت هست به اين مرد بده».
    غلام، صد دينار به من داد، سپس رو به من كرد و فرمود:
    «تو آن پولهايى را كه دفن كرده‏اى با وجود نياز شديدى كه دارى از دست خواهى داد.»
    اسماعيل مى‏گويد: بعدها احتياج پيدا كردم هر چه جستم نيافتم پيگيرى كردم ديدم پسرم جاى آنها را يافته و آنها را دزديده و فرار كرده است .2

    3- محمد بن حجر، در خدمت امام ابو محمد (ع) از ظلم و جور عبدالعزيز و يزيد بن عيسى شكايت كرد، امام عليه السلام در پاسخ وى نوشت:

    «اما عبدالعزيز را من كفايت كردم و اما يزيد، در برابر خداى عزوجل تو با او بايد بايستيد».
    چند روزى بيش نگذشت كه عبدالعزيز هلاك شد و اما يزيد، كه محمد بن حجر را به قتل رساند كه در پيشگاه خدا (براى رسيدگى به حسابشان) بايد حاضر شوند!3

    4- از ابوهاشم نقل كرده‏اند،كه گفت: خدمت امام ابو محمد (ع) از تنگناى زندان و سنگينى كنده و زنجير شكايت كردم ،امام (ع) به من نوشت: امروز نماز ظهر را در منزلت خواهى خواند و همين طور شد، از زندان موقع ظهر آزاد شد و نماز را در منزلش به جا آورد. 4

    5- ابو هاشم نقل كرده، مى‏گويد: در تنگناى معيشت بودم، خواستم از امام ابو محمد (ع) چيزى مطالبه كنم خجالت كشيدم، وقتى كه به منزل رسيدم ديدم صد دينار برايم فرستاده و نوشته است:
    «هر وقت نيازى داشتى از تقاضا شرم مكن! زيرا تو به مقصودت خواهى رسيد.»5

    6- ابوهاشم، اين مرد موثق و امين مى‏گويد: از ابو محمد عليه السلام شنيدم كه مى‏فرمود:
    «بهشت دروازه‏اى دارد به نام معروف، كه جز اهل خير و نيكوكاران از آن دروازه وارد نشوند.»
    من با شنيدن اين سخن، خدا را سپاس گفتم و خوشحال شدم كه احتياجات مردم را برآورده مى‏سازم، امام ابو محمد (ع) رو به من كرد و فرمود:

    «آرى، من از آنچه در دلت گذشته آگاهم، براستى كه نيكوكاران در دنيا و در آخرت ،اهل خير به شمار مى‏آيند، اى ابوهاشم خداوند تو را از ايشان قرار دهد و بيامرزد»6

    7- محمد بن حمزه دورى، نقل كرده است، مى‏گويد: خدمت امام ابو محمد (ع) نامه‏اى نوشتم و از آن حضرت تقاضا كردم دعا كنند تا ثروتمند شود. زيرا كه در سختى زندگى به سر مى‏بردم و مى‏ترسيم كه كارم به رسوايى كشد، امام (ع) در پاسخ من نوشت:

    «مژده باد تو را كه از طرف خداى متعال بى‏نيازى برايت مقدر شده است، پسر عموميت، يحيى بن حمزه از دنيا رفت و صد هزار درهم از او بجا مانده و جز تو وارثى ندارد و بزودى آن مبلغ به دست تو خواهد رسيد، پس شكر خدإ؛ّّه را به جاى آور و مقتصد باشد و از اسراف بپرهيز.»
    همان طور كه امام (ع) فرموده بود پس از چند روز خير مرگ پسر عمويم رسيد و آن مبلغ عايد من شد و تنگدستى من برطرف گرديد. حق خدا را دادم و به برادران دينى كمك كردم و پس از آن به اعتدال عمل كردم در صورتى كه قبلاً ولخرجى مى‏كردم‏ 7!

    8- محمد بن حسن بن ميمون مى‏گويد: طىّ نامه‏اى كه به خدمت مولايم امام عسكرى (ع) نوشتم از تنگدستى خود شكايت كردم، آنگاه با خود گفتم ؛ مگر امام صادق (ع) نفرموده است:
    «تنگدستى با محبت ما بهتر است از ثروتمندى با دشمنان ما، و كشته شدن با ولايت ما بهتر است از زندگى با دشمنان ما».

    امضاء

    تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

    بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

    دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

    درجوارحرم عشق همه خاک شویم




  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    287
    نوشته
    962
    تشکر
    1
    مورد تشکر
    7 در 5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : (¯`•.*~.*._.*.~*ويژه نامه ولادت فرخنده يازدهمين خورشيد آسمان امامت و ولايت*~.*._.*.~*.•´¯)




    جواب نامه من چنين آمد:

    «همانا خداى عزوجل، وقتى كه گناهان دوستان ما زياد مى‏شود، به وسيله تنگدستى، گناهان ايشان را محو مى‏كند؛ و بسيارى از گناهان را مى‏بخشد، آرى همان طور كه در خاطر تو گذشت، تنگدستى با ما بهتر است از مالدارى با دشمنان ما، در حالى كه ما پشتيبان كسى هستيم كه به ما پناه آورد و نوريم براى هر كه از ما روشنى خواهد و پناهيم براى كسى كه به ما پناهنده شود، هر كه ما را دوست بدارد در مراتب عاليه با ماست و هر كه از ما رو برتابد، به رو در آتش دوزخ مى‏افتد...»8

    9- ابو جعفر هاشمى مى‏گويد: من با گروهى در زندان بوديم كه ابو محمد (ع) نيز با برادرش جعفر زندانى شدند، به حال آن حضرت رقت كرديم و من صورت امام حسن (ع) را بوسيدم و او را روى فرشى كه زير پايم بود نشاندم، جعفر نيز در نزديكى ما نشست، مأمور زندان آن حضرت، صالح بن وصيف بود، مردى از قبيله جحم نيز همراه ما در زندان بود كه مى‏گفت؛ از آل على است. امام ابو محمد (ع) نگاهى به ما كرد و فرمود:

    «اگر در ميان شما نبود آن كسى كه از شما نيست، هر آينه به شما اطلاع مى‏دادم و چيزهايى مى‏آموختم تا وقتى كه خداوند وسيله نجات شما را فراهم كند.»

    امام (ع) با اين فرمايش به آن مرد جحمى اشاره كرد و فرمود؛ اين مرد از شما نيست و از او بترسيد، زيرا كه درميان لباسهايش كاغدى هست كه هر چه مى‏گوييد براى خليفه مى‏نويسد، يكى از زندانيان فورى به سراغ جحمى رفت و لباسهاى او را بررسى كرد پس آن نوشته را يافت كه آن جمع را متهم كرده و نوشته بود كه آنها مى‏خواهند زندان را سوراخ كرده و از زندان فرار كنند.9
    10- احمد بن محمد نقل كرده، مى‏گويد: به خدمت امام ابو محمد (ع) - موقعى كه مهتدى عباسى شروع به كشتن شيعيان كرده بود - نامه‏اى نوشتم و عرض كردم: مولاى من! سپاس خدا را كه اين ظالم را از تو باز داشته است من شنيده بودم كه او شما را هم به قتل تهديد مى‏كرد و مى‏گفت:

    به خدا سوگند كه بزودى او را تبعيد خواهم كرد! امام (ع) در پاسخ من، به خط مبارك خود نوشت:
    «عمر او كوتاهتر از آن است كه به اين كار دست بزند، از امروز، پنج روز بشمار او در روز ششم پس از ذلت و خوارى كه خواهد ديد، كشته مى‏شود...»10 و همين طور شد.

    11- ابوهاشم نقل كرده است، مى‏گويد: فهنكى از امام ابو محمد (ع) پرسيد: چرا در ميراث هر مرد دو سهم و هر زنى يك سهم مى‏برد؟ امام (ع) در پاسخ وى نوشت:
    «به خاطر اين كه زن جهاد ندارد و نفقه و ديه و غرامت بر او تعلق نمى‏گيرد.»

    ابو هاشم مى‏گويد: در دلم گذشت كه اين مسأله از جمله مسائلى بود كه ابن ابى العوجاء از امام صادق (ع) سؤال كرده و آن حضرت نيز نظير همين پاسخ را داد. امام ابو محمد (ع) رو به من كرد و فرمود:

    «آرى اين همان سؤال ابن ابى العوجاء است و پاسخ ما هم يكى است، زيرا كه معناى مسأله يكى و آنچه براى اولين ما گذشته بر آخرين فرد ما نيز همان مى‏گذرد و اول و آخر ما در علم و امر الهى برابريم، البته رسول خدا و اميرالمؤمنين - صلوات اللّه عليهما از فضيلت مخصوص به خود بر خوردارند».11

    12- ابو هاشم نقل كرده، مى‏گويد: يكى از شعيان به محضر امام ابو محمد (ع) نامه‏اى نوشت و در آن نامه درخواست دعا كرده بود، امام (ع) در پاسخ وى اين دعا را نوشت:

    «يا اسمع السامعين، و يا أبصر المبصرين، و يا أنظر الناظرين و يا اسرع الحاسبين و يا أرحم الراحمين، و يا أحكم الحاكمين، صل على محمد و آل محمد، و أوسع لى فى رزقى و مدلى فى عمرى، و امنن على برحمتك، و اجعلنى ممن تنتصربه لدينك ولا تستبدل بى غيرى.»

    اى شنواترين شنوندگان، و اى بيناترين بينندگان، و اى نگاه كننده‏ترين نگاه كنندگان، و اى آن كه از همه حسابگران زودتر به حساب مى‏رسى، و اى حاكمترين حاكمان، بر محمد و خاندان محمد درود فرست و در روزى من گشايش بخش و بر عمرم بيفزا و به لطف و رحمتت بر من منت گذار و مرا از جمله كسانى قرار ده كه به وسيله آنها دينت را يارى مى‏كنى و به جاى من كسى ديگر را قرار مده!

    ابوهاشم مى‏گويد: با خود گفتم: بار خدايا مرا از جمله حزب خودت و در زمره خود قرار بده! امام ابو محمد (ع) رو به من كرد و فرمود:

    «آرى، تو در حزب و در زمره او هستى به شرط آن كه به خدا ايمان داشته باشى و پيامبر او را تصديق نمايى» 12.

    13- شاهوية بن عبدربه روايت كرده است، مى‏گويد: برادرم صالح زندانى بود، خدمت مولايم ابو محمد (ع) نامه‏اى نوشتم و چند مسأله پرسيدم، امام پاسخ همه آنها را داده بود و نوشته بود:
    «برادرت صالح، همان روزى كه نامه‏ام به دست تو مى‏رسد، از زندان خلاص مى‏شود، و تو مى‏خواستى راجع به او بپرسى، فراموش كردى!»

    پاسخ امام رسيد، در همان بين كه داشتم نامه را مى‏خواندم، ناگاه بعضى از مردم آمدند، بشارت دادند كه برادرم آزاد شده و طولى نكشيد كه برادرم آمد او را ديدم و نامه را براى او نيز خواندم.13

    14- ابوهاشم نقل كرده، مى‏گويد: در دلم گذشت كه آيا قرآن مخلوق است يا نه؟
    امضاء

    تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

    بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

    دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

    درجوارحرم عشق همه خاک شویم



  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    287
    نوشته
    962
    تشکر
    1
    مورد تشکر
    7 در 5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : (¯`•.*~.*._.*.~*ويژه نامه ولادت فرخنده يازدهمين خورشيد آسمان امامت و ولايت*~.*._.*.~*.•´¯)

    امام (ع)، نگاهى به من كرد و فرمود:

    «اى ابوهاشم خداوند آفريدگار همه چيز است و جز او همه چيز مخلوق است».14
    15- ابو هاشم روايت كرده، مى‏گويد: خدمت امام ابو محمد (ع) شرفياب شدم و مى‏خواستم، نگينى درخواست كنم تا انگشترى براى تبرك از آن بسازم، نشستم و يادم رفت كه براى چه آمده بودم وقتى كه خواست خدا حافظى كنم و برگردم، امام (ع) انگشترى مرحمت كرد و لبخندى زد، فرمود:

    «تو نگينى مى‏خواستى و من انگشترى به تو دادم، تو سودى هم از نگين بردى، پروردگار آن را بر تو گوارا كند.»

    ابو هاشم مى‏گويد: من تعجب كردم، عرض كردم: مولاى من براستى كه تو ولى خدايى و آن امامى هستى كه من دين خدا را به لطف و اطاعت او به دست آورده‏ام. آنگاه فرمود:
    «اى ابوهاشم! خداوند تو را بيامرزد.»15

    16- ابو هاشم نقل كرده، مى‏گويد: از ابو محمد (ع) شنيدم كه مى‏فرمود:
    «خداوند روز قيامت چنان گذشت و عفوى مى‏كند كه بر قلب كسى خطور نكرده تا آن جا كه مشركان مى‏گويند: به خدا سوگند كه ما مشرك نبوده‏ايم!»

    (ابوهاشم مى‏گويد:) من با خود گفتم: يكى از شيعيان اهل مكه براى من نقل كرد كه رسول خدا (ص) آيه مباركه (ان الله يغفر الذنوب جيعاً) يعنى خداوند همه گناهان را مى‏آمرزد را تلاوت كرد و مردى پرسيد: يا رسول الله! حتى كسى را كه مشرك است؟! من اين را در قلبم گذراندم و با خودم مى‏گفتم كه ناگهان امام ابو محمد (ع) رو به من كرد و اين آيه شريفه را تلاوت كرد:
    «ان الله لا يغفر ان يشرك به ويغفر مادون ذالك لمن يشاء»16

    يعنى همانا خداوند از گناه كسى كه به او شرك آورده نمى‏گذرد و جز آن هر كه را بخواهد مى‏آمرزد. (و فرمود:) «او بد حرفى زده و بد روايت كرده است »17

    مورخان رويدادهاى زيادى از علم امام ابو محمد (ع) درباره آنچه در دل اشخاص مى‏گذشت و راجع به اطلاع از امور غيبى و جريانات و پيشامدها، نقل كرده‏اند كه تمام اينها نشانه‏هاى قاطع بر امامت آن بزرگوار است زيرا كه كسى غير از امام چنين اطلاعاتى ندارد و از اين قبيل مسائل آگاه نيست، شايان ذكر است كه بيشتر اين رويدادها را ابوهاشم نقل كرده كه مورد اعتماد اسلام و از علماى برجسته است و از جمله خواص دو امام، ابوالحسن و ابو محمد (ع) بوده و بسيارى از معجزات ايشان را مشاهده كرده و مى‏گويد: هيچ روزى به حضور امام ابوالحسن و ابو محمد (ع) وارد نشدم مگر اين كه برهان و دليلى درباره امامت ايشان را ديدم .18

    پی نوشت ها:

    1- مرآة الزمان: 6/ورق 192 عكسبردارى شده در كتابخانه امام اميرالمؤمنين به شماره 2765.
    2- نور الابصار: 153.
    3- مناقب آل ابى طالب: 433/4.
    4- اعلام الورى: 153.
    5- الشاقب فى المناقب: 241 از محمد بن على گرگانى، محفوظ به شماره (357) كتابخانه امام اميرالمؤمنين.
    6- نورالابصار: 152.
    7- نور الابصار: 152، الدر النظيم، در مناقب ائمه.
    8- مناقب آل ابى طالب: 435/4.
    9- الدر النظيم، در مناقب ائمه از كتب عكس بردارى شده كتابخانه اميرالمؤمنين به شمار 2879.
    10- اعلام الورى: 375.
    11- مناقب: 437/4 ، اعلام الورى: 374.
    12- اعلام الورى: 374.
    13- مناقب: 438/4.
    14- مناقب: 436/4.
    15- اعلام الورى: 375، مناقب: 437/4.
    16- سوره نساء 116.
    17- الدر النظيم.
    18- اعلام الورى: 375.
    امضاء

    تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

    بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

    دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

    درجوارحرم عشق همه خاک شویم



  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : (¯`•.*~.*._.*.~*ويژه نامه ولادت فرخنده يازدهمين خورشيد آسمان امامت و ولايت*~.*._.*.~*.•´¯)






    امام آینه و عشق


    این بوی یاس، از سمت کدام کوچه می‏وزد که مدینه را اینچنین مدهوش کرده است؟!

    او می‏آید و ربیع‏الثانی، هشتمین روزش را قد راست می‏کند.

    آسمان می‏چرخد و فرشتگان، دف زنان و هلهله‏کنان به چشم روشنی «حُدیث» می‏آیند.

    تو می‏آیی و خانه «هادی آل محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله » را ستارگانی بی‏شمار، قرق می‏کنند. خاک، نفس می‏کشد و پنجره‏های شهر، دل به آفتابی می‏سپارند که از چشمان علوی تو می‏درخشد.

    نگاه کن، ببین چگونه بادها خبر آمدنت را در چهار گوشه جهان، فریاد می‏کنند، گرچه تو بزرگ‏تر از آنی که در محدوده یک خبر شنیده شوی.

    رنگین کمان‏ها، آسمان را طاق نصرت بسته‏اند. پرندگان به مبارکباد تولدت برفراز درختان، سرود شوق می‏خوانند.

    ای امام آینه و عشق! اگر تو نبودی، زمین در بهت بی‏کسی‏اش سرگردان می‏ماند.

    این همه سپیدار و صنوبر از جوشش رودخانه تو سر بر ابرها می‏سایند.

    تبار عاشقت را سیب‏های سرخ نجابت، خوب می‏شناسند.

    شیعه تو را دارد که این‏گونه سربلند، بر تارک زمین و زمان ایستاده است.

    نامت، قفل ثانیه‏ها را می‏گشاید.

    کلامت، آشتی دهنده آب و آتش است.

    بیست و هشت بار، بهار از نفس‏های تو به شکوفه نشست.

    امامت شش ساله‏ات، خواب راحت را از چشمان عباسیان ربود.

    اینچنین بود که بال‏هایت را میان قفسی محصور کرده بودند به این خیال که پرندگی‏ات را از یاد ببری.

    آنان ارتفاع نگاه بلندت را نمی‏فهمیدند؛ نمی‏دانستند که حصار تن را شاید، ولی روح و جان را نمی‏توان به اسارت درآورد.

    ای حجت یازدهم! هنوز سیمای ستاره بارانت در قاب دل‏های عاشقانت آویخته است.

    هنوز بوی یاس سخن‏هایت، شیرازه کتاب‏های آزاده زمین است.

    نخل‏های راستی، سایه تو را بر سردارند.

    تو ورد زبان مهربان پروانه‏ها خواهی ماند.

    درود و سلام خداوند برتو و بر سلاله آینه سانت باد!





    امضاء


  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    75
    نوشته
    911
    تشکر
    4,151
    مورد تشکر
    2,549 در 723
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    4

    پیش فرض پاسخ : (¯`•.*~.*._.*.~*ويژه نامه ولادت فرخنده يازدهمين خورشيد آسمان امامت و ولايت*~.*._.*.~*.•´¯)



    باز گیتى روشن آمد از جمال عسگرى
    ماه گردون شد خجل پیش هلال عسگرى

    موكب اجلال او چون شد پدید از گرد راه
    محور آمد هر جلالى در جلال عسگرى

    هادى دین مى برد دست دعا پیش خدا
    چشم حق بینش چو مى بیند جمال عسگرى

    من چو گویم در مقام و حسن این كودك كه هست
    منطق پیر خرد مات از كمال عسگرى

    تا تقرّب بر خدا جویند خلق نه فلك
    روبد هر یك بامژه گرد نعال عسگرى

    عصمت زهرا عیان از چهره زیباى او
    خصلت حیدر ببینى در خصال عسگرى

    رشك كوثر بُرد از لعل لب جانبخش او
    ماه گردیده خجل از خط و خال عسگرى

    گلشن جاوید گردد هر زمین شوره زار
    چون ببیند موكب فرخنده فال عسگرى

    دانش سرشار او تا كرد تفسیر كتاب
    عالمى سیراب گردید از زلال عسگرى


    امضاء


  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : (¯`•.*~.*._.*.~*ويژه نامه ولادت فرخنده يازدهمين خورشيد آسمان امامت و ولايت*~.*._.*.~*.•´¯)



    ذكر قنوت امام حسن عسكری علیه السلام


    امام حسن عسكری كه سلام و درود خدا بر او باد در قنوت نماز خویش چنین دعا می‌كردند كه:

    اَلحَمدُ للهِ شُكراً لِنَعمائِهِ،

    وَ استِدعَاءً لِمَزیدِه،ِ

    وَ استِخلاصاً لَهُ و بِهِ دُونَ غَیرِهِ،

    وَ عِیاذاً بِهِ مِن كُفرانِهِ وَ الاِلحادَ فِی عَظَمَتِهِ وَ كِبرِیائِهِ،

    حَمْدَ مَن یَعلَمُ اَنَّ مَا بِهِ مِن نَعْمائِهِ فَمِن عِندِ رَبِّهِ،

    وَ مَا مَسَّهُ مِن عُقُوبَتِهِ فَبِسُوءِ جِنایَةِ یَدِهِ... .(1)

    ستایش مخصوص خداست، به خاطر شكر نعمتهایش،

    و درخواست نعمت بیشتر،

    و خالص ساختن شكر برای او و به یاری او نه غیرش،

    و پناه بردن بر او از كفران و ناسپاسی او و انكار در عظمت و بزرگواریش،

    ستایش كسی كه می‌داند هر نعمتی كه دارد از جانب خداست،

    و هر عقوبت و كیفری كه به او رسد از بدیهای خودش است.


    همچنین این دعا را می‌خواندند كه:


    یَا مَن غَشِیَ نُورُهُ الظُلُماتَ،

    یَا مَن اَضاءَتْ بِقُدسِهِ العُجاجُ المُتواعِرات،

    یَا مَن خَشعَ لَهُ اَهلُ الارضِ وَ السَمواتِ،

    یَا مَن بَخَعَ لَهُ بِالطاعَةِ كُلُ مُتَجَبِر عَات،

    فَاغْفِر لِلذِینَ تَابُوا وَ اتَبَعُوا سَبِیلَكَ.(2)

    ای آنكه نورش تاریكی‌ها را ‌پوشانده،

    ای آنكه به پاكی و قداست او راه‌های سخت روشن گردده،

    ای آنكه زمینیان و آسمانیان برای او خشوع و خضوع می‌كنند،

    ای آنكه نزدش هر جبارِ متكبری، سر طاعت فرود می‌آورد،

    كسانی را كه توبه كنند و راه تو را تبعیت كنند، بیامرز.

    -------------------
    1- مهج الدعوات، ‌63
    2- مهج الدعوات، 62


    امضاء


  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : (¯`•.*~.*._.*.~*ويژه نامه ولادت فرخنده يازدهمين خورشيد آسمان امامت و ولايت*~.*._.*.~*.•´¯)





    او خود مسیحی دیگر است...


    روزی امام حسن عسگری (علیه السلام) شخصی را نزد بختیشوع، یکی از پزشکان بزرگ آن روزگار فرستاد و از او خواست تا یکی از شاگردان خود را نزد حضرت بفرستد.

    در آن روزگار امام حسن عسگری (علیه السلام) تحت نظر دولت عباسی در شهر سامرا به سر می برد و بختیشوع بزرگ پزشکان دربار عباسی بود. بختیشوع که از شخصیت امام آگاه بود، بهترین شاگرد خود را انتخاب می کند و هنگام فرستادن به او می گوید:

    "... برو ولی بدان که در میان مردم زمین او [امام عسگری (علیه السلام)] از همه عالم تر است. پس مراقب باش که در مورد آنچه به تو دستور می دهد، اعتراض نکنی..."

    شاگرد عمل فصد (خون گرفتن) را طبق دستور امام عسگری (علیه السلام) به شیوه ای شگفت انگیز انجام داد و در طی یک روز چند بار از حضرت مقدار زیادی خون گرفت.

    هنگامی که شاگرد شگفت زده چگونگی عمل را برای استادش، بختیشوع گزارش داد او نیز سخت متحیر ماند. بختیشوع چیزی شنیده بود که هرگز مانند آن را نه شنیده و نه دیده بود.


    او به اتفاق شاگرد ممتازش سه روز کتاب های طبی را مطالعه کرد ولی راه به جایی نبرد و از چگونگی عملی که شاگرد در مورد امام حسن عسگری (علیه السلام) انجام داده بود، سر در نیاورد.
    لذا به این فکر افتاد تا از استادش که راهبی در دیر العاقول بود و سرآمد دانشمندان مسیحی آن روزگار به شمار می رفت، در این موضوع نظر خواهی کند. او طی نامه ای ماجرا را گزارش کرد و شاگرد نامه را به دیر العاقول برد.

    این راهب، سالیان دراز در این دیر به عبادت و گوشه نشینی پرداخته بود. از این رو از بالای دیر نامه را با طناب و زنبیلی تحویل گرفت. لحظاتی گذشت تا راهب نامه را مطالعه کرد و سپس با عجله از دیر پایین آمد و با از شاگرد پرسید:


    - "آیا کسی که آن عمل را انجام داده است، تویی؟"
    - آری.
    -"خوشا به سعادت مادرت."
    آنگاه با سرعت بر مرکبی سوار می شود و همراه شاگرد عازم سامرا، منزل امام عسگری (علیه السلام)، می شود.

    هنگامی که شاگرد و راهب به در خانه حضرت رسیدند، در باز شد و خدمتکاری بیرون آمد و گفت: راهب دیرالعاقول به درون خانه بیاید. و در بسته شد و دیگر از راهب خبری نبود.

    شاگرد می گوید: "صبح روز بعد چون راهب از منزل حضرت خارج شد، دیدم صلیب خود را باز کرده، لباس های رهبانیت را از تن در آورده و لباس های مسلمانی به تن کرده و اسلام آورده است. آنگاه راهب به من گفت: حالا نزد بختیشوع برویم."

    چون نگاه بختیشوع به راهب افتاد شتابان به استقبال او آمد و پرسید: "چه چیزی تو را از آیینت جدا کرد؟"

    راهب پاسخ می دهد: "مسیح را دیدم و به دست او اسلام آوردم"

    - "مسیح را دیدی؟"

    - "یا شخصی همانند مسیح را دیدم. همانا در تمام تاریخ این نوع از فصد (خون گرفتن) را تنها مسیح انجام داده است. او یک مسیح دیگر است و در نشانه ها و معجزاتش همچون مسیح است."

    راهب پس از دیدار با بختیشوع نزد امام عسگری (علیه السلام) بازگشت و تا آخر عمر در خدمت حضرت بود.

    .....................
    برگرفته از:
    در آستانه غیبت زندگانی امام حسن عسکری (علیه السلام)، محمد دشتی و میرزامهدی صادقی، صفحه 164


    ویرایش توسط نرگس منتظر : 23-03-2010 در ساعت 04:25
    امضاء

  9. تشكرها 3


  10. Top | #28

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,888
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض پاسخ : (¯`•.*~.*._.*.~*ويژه نامه ولادت فرخنده يازدهمين خورشيد آسمان امامت و ولايت*~.*._.*.~*.•´¯)





    قال الامام العسگري عليه السلام



    پندى گويا و جامع


    «أُوصيكُمْ بِتَقْوَى اللّهِ وَ الْوَرَعِ فى دينِكُمْ وَالاِْجْتَهادِ لِلّهِ وَ صِدْقِ الْحَديثِ وَ أَداءِ الأَمانَةِ إِلى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ مِنْ بَرٍّ أَوْ فاجِر وَ طُولُ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجَوارِ. فَبِهذا جاءَ مُحَمَّدٌ(صلى الله عليه وآله وسلم) صَلُّوا فى عَشائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ، فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ إِذا وَرَعَ فى دينِهِ وَ صَدَقَ فى حَديثِهِ وَ أَدَّى الاَْمانَةَ وَ حَسَّنَ خُلْقَهُ مَعَ النّاسِ قيلَ: هذا شيعِىٌ فَيَسُرُّنى ذلِكَ. إِتَّقُوا اللّهَ وَ كُونُوا زَيْنًا وَ لا تَكُونُوا شَيْنًا، جُرُّوا إِلَيْنا كُلَّ مَوَدَّة وَ ادْفَعُوا عَنّا كُلَّ قَبيح، فَإِنَّهُ ما قيلَ فينا مِنْ حَسَن فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ ما قيلَ فينا مِنْ سُوء فَما نَحْنُ كَذلِكَ.»:


    لَناحَقٌّ فى كِتابِ اللّهِ وَ قَرابَةٌ مِنْ رَسُولِ اللّهِ وَ تَطْهيرٌ مِنَ اللّهِ لا يَدَّعيهِ أَحَدٌ غَيْرُنا إِلاّ كَذّابٌ. أَكْثِرُوا ذِكْرَ اللّهِ وَ ذِكْرَ الْمَوْتِ وَ تِلاوَةَ الْقُرانِ وَ الصَّلاةَ عَلَى النَّبِىِّ(صلى الله عليه وآله وسلم)فَإِنَّ الصَّلاةَ عَلى رَسُولِ اللّهِ عَشْرُ حَسَنات، إِحْفَظُواما وَصَّيْتُكُمْ بِهِ وَ أَسْتَوْدِعُكُمُ اللّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَيْكُمْ السَّلامَ.»

    شما را به تقواى الهى و پارسايى در دينتان و تلاش براى خدا و راستگويى و امانتدارى درباره كسى كه شما را امين دانسته ـ نيكوكار باشد يا بدكار ـ و طول سجود و حُسنِ همسايگى سفارش مىكنم. محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم)براى همين آمده است. در ميان جماعت هاى آنان نماز بخوانيد و بر سر جنازه آنها حاضر شويد و مريضانشان را عيادت كنيد. و حقوقشان را ادا نماييد، زيرا هر يك از شما چون در دينش پارسا و در سخنش راستگو و امانتدار و خوش اخلاق با مردم باشد، گفته مىشود: اين يك شيعه است، و اين كارهاست كه مرا خوشحال مىسازد. تقواى الهى داشته باشيد، مايه زينت باشيد نه زشتى، تمام دوستى خود را به سوى ما بكشانيد و همه زشتى را از ما بگردانيد، زيرا هر خوبى كه درباره ما گفته شود ما اهل آنيم و هر بدى درباره ما گفته شود ما از آن به دوريم. در كتاب خدا براى ما حقّى و قرابتى از پيامبر خداست و خداوند ما را پاك شمرده، احدى جز ما مدّعى اين مقام نيست، مگر آن كه دروغ مىگويد. زياد به ياد خدا باشيد و زياد ياد مرگ كنيد و زياد قرآن را تلاوت نماييد و زياد بر پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم) سلام و تحيّت بفرستيد. زيرا صلوات بر پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) ده حسنه دارد. آنچه را به شما گفتم حفظ كنيد و شما را به خدا مى سپارم، و سلام بر شما.



    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 23-03-2010 در ساعت 04:29
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. تشكرها 3


  12. Top | #29

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    287
    نوشته
    962
    تشکر
    1
    مورد تشکر
    7 در 5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : (¯`•.*~.*._.*.~*ويژه نامه ولادت فرخنده يازدهمين خورشيد آسمان امامت و ولايت*~.*._.*.~*.•´¯)

    جمال عسگرى (ع)



    باز گیتى روشن آمد از جمال عسگرى
    ماه گردون شد خجل پیش هلال عسگرى
    موكب اجلال او چون شد پدید از گرد راه
    محور آمد هر جلالى در جلال عسگرى
    هادى دین مى برد دست دعا پیش خدا
    چشم حق بینش چو مى بیند جمال عسگرى
    من چو گویم در مقام و حسن این كودك كه هست
    منطق پیر خرد مات از كمال عسگرى
    تا تقرّب بر خدا جویند خلق نه فلك
    روبد هر یك بامژه گرد نعال عسگرى
    عصمت زهرا عیان از چهره زیباى او
    خصلت حیدر ببینى در خصال عسگرى
    رشك كوثر بُرد از لعل لب جانبخش او
    ماه گردیده خجل از خط و خال عسگرى
    گلشن جاوید گردد هر زمین شوره زار
    چون ببیند موكب فرخنده فال عسگرى
    دانش سرشار او تا كرد تفسیر كتاب
    عالمى سیراب گردید از زلال عسگرى
    امضاء

    تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

    بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

    دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

    درجوارحرم عشق همه خاک شویم


  13. تشكرها 2


  14. Top | #30

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    287
    نوشته
    962
    تشکر
    1
    مورد تشکر
    7 در 5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : (¯`•.*~.*._.*.~*ويژه نامه ولادت فرخنده يازدهمين خورشيد آسمان امامت و ولايت*~.*._.*.~*.•´¯)

    سخنانی از نور




    موعظه و راهنمایی

    امام حسن عسکری علیه السلام همواره اصحاب خود را موعظه می فرمود و آنها را به یاد عالم آخرت می انداخت و از فتنه ها و فریبکاریهای دنیا بر حذر می داشت از جمله موعظه آن حضرت چنین است:

    " انکم فی آجال منقوصة و ایام معدودة والموت یاتی بغتة من یزرع خیرا یحصد غبطة و من یزرع شرا یحصد ندامة لکل زارع ما زرع لایسبق ابطی بحظه ولا یدرک حریص مالم یقدر له من اعطی خیرا فالله اعطاه و من وقی شرا فالله وقاه."


    " ای مردم ! شما عمری کوتاه و روزهایی بر شمرده و مشخص دارید و مرگ، ناگهانی فرا می رسد هر کسبذر نیکی بکارد خوشی را درو کند و هر کس تخم بدی بکارد پشیمانی درو کند،هر کشاورزی هر چه بکارد همان محصول اوست کسی که کُند کار باشد بهره اش را می یابد و کسی که حریص است به آنچه مقدرش نیست نمی رسد هر کس که به خیری می رسد خدایش مرحمت کرده و هر کس از شری برهد خدایش رهانیده است."


    این سخنان امام علیه السلام بیانگر اصل سخن واقعیتهای زندگی است زیرا که انسان - به فرموده امام - ایام عمر معینی دارد که نه بیشتر و نه کمتر می شود و مرگ، ناگهان فرا می رسد بنابراین سزاوار است کسی که بر این حال است فریب نخورد و به حقوق دیگران تجاوز نکند و یقین داشته باشد که او به جزای عمل خود می رسد.


    امام علیه السلام به اندیشیدن در امر خدای متعال با هدف ایمان دعوت فرموده و می گوید:
    " لیست العبادة کثرة الصیام و الصلاة و انما العبادة کثرة التعبد: التفکر فی امرالله..."


    " عبادت به زیادی روزه و نماز نیست بلکه عبادت به زیادت تعبد یعنی اندیشیدن در امر خداست..."
    امام علیه السلام دراحادیث خود بیان فرموده است که ریشه اعتقاد و ایمان به خدا ژرف نگری در امر خدا و نگرش به بدایع خلقت پروردگار است زیرا اینها هستند که انسان را به ایمان مطلق نسبت به آفریدگار بزرگ وا می دارند.






    حکمت تشریع روزه

    جعفربن محمد حمزه علوی درباره حکمت تشریع روزه سوال کرد. امام علیه السلام در پاسخ وی فرمودند:" فرض الله تعالی الصوم لیجد الغنی مس الجوع فیحنو علی الفقیر."


    "خدای تعالی روزه را از آن جهت واجب گردانیده است تا توانگر، رنج گرسنگی را لمس کند و بر مستمند و فقیر توجه نماید."


    امام علیه السلام درباره فلسفه تشریع روزه با کوتاهترین و رساترین بیان سخن گفته است که روزه توانگر را به نیازمندیهای مردم فقیر و احساس به او وا می دارد به علاوه فواید روحانی و بهداشتی زیادی که بر آن مترتب است.


    نکوهش مردمان ریا کار

    امام علیه السلام منافقان را نکوهش کرده می فرماید:" لیس العبد عبدا یکون ذا وجهین و ذالسانین یطری اخاه شاهدا و یاکله غائبا اعطی حسده و ان ابتلی خانه."


    چه بد است آن بنده خدایی که دو رو و دو زبان است در حضور برادرش او را می ستاید و پشت سر از او بدگویی می کند اگر چیزی ( به آن برادر دینی) برسد حسودی کند و اگر گرفتار شود بر او خیانت ورزد.
    به راستی دورویی صاحبش را دروغگو، خیانتکار و دغلباز می سازد.

    همان گونه که او را از هر چه حق و حقیقت است بسیار دور می کند. و از جمله مظاهر ناپاکی شخص دورو آن است که برای رسیدن به مطامع نامشروع خود به دورویی متوسل می شود.

    نصیحتی گرانقدر

    امام علیه السلام برخی از یارانش را با این نصیحت گرانقدر و حکمت رسا بهره مند ساخته و فرموده است:


    تا وقتی که برایت قابل تحمل است از درخواست چیزی از دیگران خودداری کن زیرا هر چیزی را خیر تازه ای است. پافشاری در درخواستها ارزش تو را از بین می برد، مگر این که دری به روی تو باز شود که شایسته ورود باشد! زیرا چقدر نزدیک است که دست رد به سینه ستمدیده بخورد. و چه بسیار دگرگونیها نوعی از آداب خدای عزوجل باشد. نصیبها مراتبی دارد، بنابراین برای میوه ای که نرسیده شتاب مکن زیرا که هر میوه ای در وقت خودش می رسد و آن که امور تو را تدبیر می کند بهتر می داند که چه وقتی برای تو صلاحاست.پس به آگاهی او در امور خود اطمینان کن و در همان آغاز نیازمندیهای خویش عجله مکن که دلتنگ خواهی شد و پرده نومیدی جلوتر خواهد افتاد. بدان که شرم و حیا اندازه ای دارد و اگر از آن مقدار زیاد شود ناتوانی است. جود و بخشش نیز اندازه ای دارد اگر از آن مقدار افزون گردد ولخرجی است و اقتصاد نیز حدی دارد پس اگر بیشتر شد بخل خواهد بود و شجاعت نیز اندازه ای دارد اگر از آن اندازه افزون شد بی باکی است.


    سفارش امام حسن عسکری(ع) به شیعیان

    شما را به تقوای الهی و پرهیزکاری در دینتان، و کوشش و تلاش برای خدا، و راستگویی، و ادای امانت به هر که شما را امین شمرده است، نیکوکار باشد و یا بدکار، و سجده طولانی و همسایه داری خوب، توصیه می کنم که محمد(ص) به خاطراینها آمده است. نماز را با جماعت ایشان- شیعیان- بخوانید و جنازه هایشان را تشییع کنید و از بیمارانشان عیادت نمایید و حقوق ایشان را بپردازید، زیرا هنگامی که فردی از شما پرهیزکار در دین و راستگو و امانتدار باشد و با مردم خوش رفتاری کند، می گویند:" او شیعه است و در نتیجه باعث خوشحالی ما می شود.

    از خدا بترسید و زینت ما باشید، نه آن که باعث ننگ ما گردید

    ، هر دوستی که هست به نفع ما جلب کنید و هر زشتی را از ما برطرف سازید، زیرا که هر چه از نیکی درباره ما گفته شود، سزاواریم و هر بدی که درباره ما بگویند، ما آنچنان نیستیم. ما را در کتاب خدا(قرآن) و خویشاوندی رسول خدا(ص) حقی است، و از جانب خدا ما پاک داشته شده ایم و هر که جز ما چنین ادعایی کند، دروغگو ا ست. خدا را زیاد یاد کنید و بسیار به یاد مرگ باشید، و قرآن را زیاد تلاوت کنید و بر پیامبر(ص) بسیار صلوات بفرستید که در هر صلوات بر رسول خدا(ص) ده حسنه است. بدانچه شما را سفارش کردم، مراقب باشید. شما را به خدا می سپارم و به شما درود می فرستم.
    امضاء

    تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

    بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

    دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

    درجوارحرم عشق همه خاک شویم


  15. تشكرها 3


صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi