صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 66

موضوع: ۩۞۩ ويژه نامه وفات جانگداز فاطمه معصومه (س) ۩۞۩

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,795
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض پاسخ : ۩۞۩ ويژه نامه وفات جانگداز فاطمه معصومه (س) ۩۞۩


    2. همتا نداشتن

    نظريه دوم اين است که دختران حضرت موسي بن جعفر مخصوصاً فاطمه معصومه(س) از نظر کمال علمي و معنوي در حد بالايي قرار داشتند و کسي همسنگ و همسر آنها پيدا نمي‌شد و يکي از اموري که در تزويج دختر مورد توجه قرار مي‌گيرد، هم کفو بودن است.

    اين نظريه نيز نمي‌تواند قابل تأييد باشد؛ زيرا اولاً سيرة ائمه اطهار اين نبوده که دختران خود را به جهت پيدا نشدن همسنگ در خانه نگه دارند و مانع ازدواج آنان شوند، بلکه آنان، هم در قول، و هم در عمل خود، مؤمن و مؤمنه رکفو يکديگر مي‌دانستند.

    از پيامبر اکرم(ص) نقل شده است که آن حضرت فرمود: هر گاه کسي به خواستگاري دختر شما آمد که دينداري و امانتداري او را مي‌پسنديد (هر چند در حد دختر شما نباشد) شوهر دهيد و اگر شوهر ندهيد، در زمين فتنه و فساد بزرگ بر پا مي‌شود.[13]

    ثانياً، در عصر امام کاظم(ع) جوانان شايسته‌اي از تبار امام حسن مجتبي(ع) و حضرت سيدالشهدا(ع) و نيز در ميان شيعيان افرادي وجود داشتند که مي‌توانستند همسران مناسب براي آنان باشند.



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكرها 8

    parsa (26-03-2010), نرگس منتظر (25-03-2010), صافات (26-03-2010)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #22

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,795
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض پاسخ : ۩۞۩ ويژه نامه وفات جانگداز فاطمه معصومه (س) ۩۞۩


    3. اختناق هاروني

    احتمال و نظريه سوم آن است که اختناق هارون الرشيد و وجود خفقان در آن دوران، چنان شديد بود که حتي کسي جرئت نداشت براي پرسيدن مسائل شرعي به در خانه موسي بن جعفر(ع) مراجعه کند، تا چه رسد به اينکه به عنوان داماد آن حضرت رفت و آمد دائمي با خانواده موسي بن جعفر(ع) داشته باشد؛ چرا که همين ارتباط نسبي زمينه‌اي را فراهم مي‌ساخت تا هارون به اذيت و آزار او بپردازد.

    البته با اينکه هارون در مواردي تظاهر به دينداري مي‌کرد، ولي ستمگري بي‌رحم بود. يکي از مورّخين مي‌گويد:هارون هنگام شنيدن وعظ از همه بيشتر اشک مي‌ريخت و در هنگام خشم و تندي از همه ظالم‌تر بود.[14] و همين مرد دو هزار کنيز داشت که سيصد نفر آنان مخصوص آواز خواني و رقص و خنياگري بودند.[15]

    شيعيان در عصر خلافت هارون در تنگنا و فشار قرار داشتند و کساني چون علي بن يقطين در تقيه به سر مي‌بردند و کوچک‌ترين حرکاتشان زير نظر بود. نمونه بارز آن داستان لباسي است که هارون به علي بن يقطين داد. اين لباس ويژه خلفا بود و علي بن يقطين آن را به موسي بن جعفر(ع) اهدا کرد. حضرت آن را قبول نکرد و فرمود: اين لباس را نگهدار و از دست مده؛ زيرا در حادثه‌اي که برايت پيش مي‌آيد، به کار مي‌آيد.

    چندي بعد يکي از خدمتگزاران علي بن يقطين، نزد هارون شکايت کرد و گفت : لباس مخصوص را به موسي بن جعفر اهدا کرده است. هارون بلافاصله او را احضار کرد و از لباس پرسش کرد. او گفت: آن را در بقچه‌اي نگه داشته‌ام. هارون دستور دارد تا فوراًَ آن را بياورد. وقتي که نگاهش به لباس افتاد، گفت: بعد از اين هرگز سخن سعايت کننده‌اي را درباره تو باور نخواهم کرد.[16]

    اين گونه قضايا نشان مي‌دهد که ارتباط موسي بن جعفر(ع) کنترل مي‌شد و از طرفي زنداني شدن امام نيز، انگيزه خواستگاري از دختران آن حضرت را کاهش مي‌داد. بعد از شهات امام وحشت بيشتري بر مردم حاکم شد و حضرت رضا(ع) نيز تحت نظر قرار‌گرفت.

    در زمان مأمون آن حضرت به خراسان احضار شد و بعد از يک سال، حضرت معصومه(س) و جعمعي از برادران او به خراسان حرکت کردند، اما در راه، حضرت معصومه(س) پيش از ديدن برادر، دار فاني را وداع کرد و امر ازدواج او هم تحقق نيافت.

    بنابراين راز عدم ازدواج حضرت معصومه و خواهران او را نه در وصيت پدر بايد جستجو کرد و نه در نبود همسر متناسب و هم کفو، علت آن، وجود اختناق شديد هاروني و مأموني بود که باعث شد احدي جرئت نکند به راحتي به خانه موسي بن جعفر و بعد از او فرزندش رفت و آمد داشته باشد و داماد آن خانواده گردد. از طرف ديگر، زنداني شدن حضرت موسي بن جعفر(ع) و سرانجام شهادت او، و احضار شدن حضرت رضا(ع) به خراسان و دورافتادن از خواهران، مزيد بر اين علت بود.



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. تشكرها 8

    parsa (26-03-2010), نرگس منتظر (25-03-2010), صافات (26-03-2010)

  6. Top | #23

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    287
    نوشته
    962
    تشکر
    1
    مورد تشکر
    7 در 5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ۩۞۩ ويژه نامه وفات جانگداز فاطمه معصومه (س) ۩۞۩

    فاطمه معصومه عليها السلام؛ كريمه اهل بيت



    گروهى از مردم «رى» به زيارت امام ششم، حضرت صادق عليه السلام رفته بودند. هنگامى كه به محضر امام شرفياب شدند، در معرفى خود چنين گفتند: ما اهل رى هستيم. حضرت فرمود: «مرحبا به برادرانِ قمىِ ما». گفتند: ما از رى آمده‏ايم. حضرت دوباره همان سخن را فرمود: چند بار ديگر تأكيد كردند كه ما اهل رى هستيم. پاسخ حضرت همان بود. سپس امام چنين افزود:
    «خداوند حرمى دارد كه آن «مكه» است. پيامبر(صلي الله عليه و آله) هم حرمى دارد و آن «مدينه» است. اميرالمؤمنين عليه السلام نيز حرمى دارد كه «كوفه» است. ما ـ ائمه ديگر ـ هم حرمى داريم و آن «شهر قم» است. به زودى دخترى از فرزندانم به نام «فاطمه» در آنجا به خاك سپرده مى‏شود؛ هر كس قبر او را زيارت كند، بهشت بر او واجب مى‏شود.»

    اين سخن را ـ به گفته راوى ـ امام صادق عليه السلام در زمانى فرمود كه هنوز امام كاظم، پدر حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام به دنيا نيامده بود.


    آرى ... «قم»، حرم اهل بيت و حريم امامان است. بانويى در آن مدفون است كه بارگاهش چون نگينى در اين خطه كويرى مى‏درخشد و حرمش چشمه‏اى پرفيض و كرامت‏جوش است و نه تنها كبوتران بر آسمان مزارش عاشقانه طواف مى‏كنند، بلكه پروانگانى شيفته علم و معنويت، از سراسر ايران، بلكه از كشورهاى ديگرى همچون حجاز، بحرين، هند، پاكستان، تركيه، عراق، سوريه، لبنان و كشورهاى آفريقايى و آسياى دور به اين وادى نور آمده‏اند. حوزه علميه قم، به بركت مرقد پاك اين بانو، پديد آمده و دوام يافته است.


    زائران حرمش، هنگام تشرّف بايد خود را ايستاده در برابر آينه‏اى از كمال و بصيرت و عفاف و علم ببينند و از شايستگى‏ها، فضيلت‎ها، ايمان و اخلاقش اسوه و الگو بگيرند. زيارت، در اين صورت است كه اثر تربيتى خواهد داشت. اگر براى زيارت، پاداش و اجر عظيم است، به خاطر سازندگي‎هاى آن و تأثيرگذارى در فكر، روح، اخلاق و زندگى زائر است.

    ايران ما، از فروغ رضوى و عصمت فاطمى روشن و مطهر است.


    اين دو برادر و خواهر، يكى از شرق كشور، همچون خورشيد مى‏درخشد و بر ايران بزرگ، نور مى‏افشاند، ديگرى در قلب كشور، در خاستگاه نهضت، مركزيت حوزه فقاهت و عاصمه تشيّع را گرم و پر جنب و جوش نگه داشته است.

    سخن از «فاطمه»، دختر موسى بن‏ جعفر است، كه به «حضرت معصومه» شهرت يافته و مدفنش زيارتگاه دل‎هاى شيدا و شيفتگان فضيلت و عفاف است.


    سخن از شرافت‏بخش قم و طراوت‏بخش اين شهر كويرى است كه از زلال فيض اين «دختر امام»، همواره خرم و هميشه شاداب است.

    كريمه اهل بيت

    نهالى كه در بوستان امامت برويد و از آب عفاف و نور فضيلت سيراب شود و توان بگيرد و با گذشت زمان، خود به شاخه‏اى پربار و زيبا از «شجره طيبه» دودمان رسول تبديل گردد، اگر «كريمه اهل بيت» نام نگيرد، پس چيست؟


    اين دختر فرزانه كه به «فاطمه معصومه» مى‏شناسيمش، در سال 183 هجرى در مدينه ديده به دنيا گشوده و در خانه‏اى كه پدرى چون «امام كاظم» ـ عليه السلام ـ و برادرى چون حضرت رضا عليه‎السلام در آن مى‏زيسته، بزرگ مى‏شود. نام مادرش را «خيزران»، يا «نجمه» يا «اروى» دانسته‏اند، كه كنيزى است لايق و پاك، و چون حضرت رضا را به دنيا مى‏آورد، به «طاهره» ناميده مى‏شود.


    سخن از «فاطمه»، دختر موسى بن‏ جعفر است، كه به «حضرت معصومه» شهرت يافته و مدفنش زيارتگاه دل‎هاى شيدا و شيفتگان فضيلت و عفاف است.


    سخن از شرافت‏بخش قم و طراوت‏بخش اين شهر كويرى است كه از زلال فيض اين «دختر امام»، همواره خرم و هميشه شاداب است.


    فاطمه معصومه، در دامان ايمان و پاكى رشد مى‏كند و در چشمه عفاف و عصمت و علم و حكمت، به طهارت روح و جان مى‏رسد. نسب و تبارش نبوى و فاطمى و علوى است. عبادت و ادب، شاخ و برگ روييده بر اين «سروِ پاكدامنى» است. ويژگي‎هاى روحى و خصايص فردى سبب شده كه با لقب «كريمه اهل بيت» در زبان عالمان و فقيهان شيعه ياد شود. لقبى كه از ميان بانوان اهل بيت، تنها به او اختصاص يافته است. لقب‎هاى ديگرش نيز، هر يك گوياى كمالات والاى اوست؛ از جمله «محدّثه»، «عابده»، «مقدامه» و «معصومه»، كه هم نام‎ها و لقب‎هايش و هم ارزش‎ها و فضايلش، يادآور مادر والاقدرش، عصمت هستى و حبيبه خدا، حضرت زهرا ـ سلام ‏الله ‏عليها ـ است.



    در سايه تربيت رضوى

    فاطمه معصومه عليهاالسلام تنها به عنوان خواهرى كه برادرش «على بن ‏موسى ‏الرضا» را دوست بدارد و به خاطر برادرى و خواهرى، دل در گرو محبت او گذاشته باشد، نيست. گرچه «فاطمه» و «رضا» هر دو از يك پدر و مادرند و از يك سينه پاك شير خورده و در يك دامن لايق و عفيف، بزرگ شده و با نوازش دست و نگاه‎هاى يك پدر و مادر رشد كرده‏اند، ليكن فاطمه معصومه، تربيت‏شده برادرش حضرت «رضا»ست.


    حكيم عارف، مرحوم ملاصدراى شيرازى كه مدت‎ها در روستاى «كهك» قم به سر مى‏برد، هرگاه يك مشكل علمى و گره فلسفى برايش پيش مى‏آمد، يا از حل يك مسأله فلسفى در مى‏ماند، آهنگ زيارت قبر دختر موسى بن‏ جعفر عليهماالسلام مى‏كرد و فاصله چهار فرسخ تا قم را مى‏پيمود و در اين زيارت قبر و التجاء و استمداد از روح بلند حضرت معصومه عليهاالسلام مشكل علمى خود را حل مى‏كرد و به محل اقامت خود برمى‏گشت.

    دودمان او، خانواده يك زندانى است. يعنى پدرش حضرت موسى بن‏ جعفر عليهماالسلام مبغوض دربار هارون‏الرشيد گشته و به امر او بازداشت و زندانى شده است. اين حبس و زندان هم سالها طول كشيده و تا شهادت امام كاظم عليه السلام ادامه يافته است. خانواده امام، به درد هجران پدر مبتلاست، ولى چون اسارت پدر به خاطر خدا و دين و حريت است، با همه سختي‎هايش براى فرزندان، قابل تحمل است، چون خدا راضى است.


    در اين همه سال كه موسى بن‏جعفر عليهماالسلام در زندان‎هاى مختلف به سر مى‏برد. امام رضا عليه‎السلام عهده‏دار تربيت و متكفل زندگى خواهرش حضرت معصومه و ديگر خواهران است. در نبود پدر، رسالتِ رهبرى و مسؤوليت رسيدگى به تربيت فرزندان و حل مشكلات خانواده امام محبوس، بر دوش اوست. حتى رسيدگى به خاندان‎هاى علوى كه امام كاظم عليه السلام سرپرستى يا سركشى و رسيدگى به آنان را عهده‏دار بوده، در اين دوران سخت و غم‏آلود، بر عهده حضرت رضاست. مورخين، تعداد خانواده‏هايى را كه از طريق امام هفتم، موسى بن‏جعفر عليهماالسلام اداره مى‏شوند و تحت تكفل او بودند تا پانصد خانواده ذكر كرده‏اند. تأثير تربيتى امام رضا عليه السلام را بر خواهر معصومش فاطمه، نمى‏توان ناديده گرفت. بى‏جهت نيست كه اين بانوى جوان، در دانش و كمال، در حديث و فضل، در ايمان و ثبات قدم، در اراده و فداكارى و هجرت، پايگاه و جايگاه بلندى يافته و به مرز «عصمت» رسيده است و دل‎هاى عاشقان عترت را مجذوب خود ساخته است و عالمانى فرزانه و فقيهانى بلندمرتبه، به آستان‏بوسى او افتخار كرده و مى‏كنند و سلام به او را هر صبح و شام، توفيقى الهى مى‏شمردند.


    علامه طباطبايى«رحمة‏ الله‏ عليه» هنگام روزه، پيش از افطار به حرم مشرف مى‏شدند و با بوسه بر مزار اين بانو، روزه خود را مى‏گشودند.
    فاطمه، راوى حديث

    در خانواده امام، زمينه از هر جهت فراهم است كه فرزندان ـ چه دختر و چه پسر ـ با علم و قرآن و حديث و فقه، آشنايى كامل داشته باشند. فاطمه عليهاالسلام نيز از اين موهبت برخوردار است و آن گونه كه گفته‏اند، «عالمه محدّثه راويه» بوده است. هم احاديثى را از پدران ارجمندش روايت مى‏كند، و هم زنان و مردانى صاحب دانش و آشناى حديث، احاديثى را از زبان اين بانو روايت مى‏كنند و نام «فاطمه دختر موسى ‏بن ‏جعفر» در سلسله سند برخى روايات ديده مى‏شود و عالمانى از شيعه و سنت، روايات او را در ضمن روايات ثابت و صحيح و مورد قبول نقل مى‏كنند.
    يكى از اين روايات، با سندهاى متصل به حضرت زهرا و پيامبر اکرم مى‏رسد و مربوط به «حديث غدير» و «حديث منزلت» است. و حديثى ديگر به پيامبر اسلام مى‏رسد و مضمونش نقل قضايا و مشاهداتى از شب معراج است.


    و حديثى ديگر با سندى نزديك به همين صورت، به پيامبر(صلي الله عليه و آله) مى‏رسد كه مضمونش طهارت و پاكيزگى امام حسين عليه السلام هنگام ولادت و عدم احتياج به تميز كردن است.




    نقل حديث از فاطمه معصومه و اهتمام و توجه عالمان به آنچه از زبان او به عنوان «حديث» مى‏شنوند و نقل و ثبت آن در مجموعه‏هاى حديثى، نشان‏دهنده جايگاه معتبرى است كه اين دختر جوان و عالم، نزد ارباب بصيرت دارد.


    امام خميني «قدس‏سره» در سال‎هاى پيش از تبعيد، هر روز بعد از درس، غروب تا موقع نماز، يك تشرّف مختصر به زيارت حضرت معصومه عليهاالسلام داشتند و اين كار، به طور مداوم بود.

    رحلت

    در ويژگي‎هاى چندى، اين بانوى والاقدر، شبيه مادرش حضرت زهرا عليهاالسلام است. مرگ در جوانى هم يكى از اين نقاط اشتراك و تشابه است.


    هفده ساله است كه برادرش حضرت رضا عليه السلام به اجبار از «مدينه» به «مرو» برده مى‏شود و مأمون با عنوان «ولايتعهدى» او را به پايتخت خود احضار مى‏كند. در اين هنگام، سال 200 هجرى است. وداع دردمندانه و پرسوزى كه حضرت رضا عليه السلام هنگام ترك مدينه به سوى مرو انجام مى‏دهد، همه را به گريه مى‏اندازد. همه مى‏دانند كه حضرت را پس از اين «سفر بى‏بازگشت» نخواهند ديد. از اين‏رو، يك سال نمى‏گذرد كه حضرت معصومه، به شوق ديدار برادرش، عزم سفر مى‏كند و به قصد خراسان به راه مى‏افتد. اما دست تقدير، تدبير ديگرى انديشيده است.


    به ساوه كه مى‏رسد بيمار مى‏شود. قرائن نشان مى‏دهد كه اين بيمارى، او را از پاى خواهد افكند. مى‏پرسد: تا «قم» چقدر فاصله است؟ مى‏گويند: ده فرسخ. مى‏خواهد كه او را به قم برسانند.



    وقتى به قم مى‏رسد، عده‏اى از بزرگان و چهره‏هاى معتبر قمى به استقبال او مى‏شتابند. «موسى بن‏ خزرج اشعرى» در پيشاپيش استقبال‏كنندگان است. پيش مى‏رود و زمام ناقه دختر موسى بن ‏جعفر عليه السلام را مى‏گيرد و او را به طرف خانه خود مى‏برد. موسى بن ‏خزرج، تنها افتخار آن را دارد كه هفده روز از دختر امام پذيرايى كند. حال اين بانو وخيم‎تر مى‏شود و چشم از جهان بسته، به خانه ابدى آخرت كوچ مى‏كند.


    به دستور موسى بن‏خزرج، او را غسل مى‏دهند و كفن مى‏كنند و براى خاك‏سپارى، به قطعه ‏زمينى به نام «بابلان» ـ كه متعلق به موسى است ـ منتقل مى‏كنند. سردابى را حفر كرده‏اند كه پيكر اين بى‏بى را در آنجا دفن كنند. بر سر اين كه چه كسى بدن مطهر حضرت معصومه را برداشته و وارد قبر كند، ميان خاندان و بستگان موسى بن‏ خزرج اختلاف مى‏شود. در نهايت تصميم مى‏گيرند كه خادم پير و با ايمان و صالحى كه دارند، بدن او را در قبر بگذارد. كسى را در پى آن خادم ـ كه نامش قادر است ـ مى‏فرستند، ولى در همين لحظه چشمشان به دو تكسوار نقابدارى مى‏خورد كه از سوى ريگزار به شتاب مى‏آيند. چون آن دو سواره، به جنازه نزديك مى‏شوند، فرود آمده، بر او نماز مى‏خوانند و وارد سرداب شده و جنازه را وارد آنجا مى‏كنند و به خاك مى‏سپارند، سپس بيرون مى‏آيند و بى ‏آنكه حتى يك كلمه با كسى سخن بگويند، مى‏روند و كسى نمى‏شناسد كه اين دو سوار ناشناس ـ و در واقع، شناس با اين بانوى گرامى ـ كيستند؟


    از آن پس، سايه‏بانى از حصير بر قبر او مى‏سازند، تا آن كه «زينب»، دختر امام جواد ـ عليه‏السلام ـ قبه‏اى بر روى قبر عمه‏اش حضرت معصومه عليهاالسلام بنا مى‏كند.


    تأثير تربيتى امام رضا عليه السلام را بر خواهر معصومش فاطمه، نمى‏توان ناديده گرفت. بى‏جهت نيست كه اين بانوى جوان، در دانش و كمال، در حديث و فضل، در ايمان و ثبات قدم، در اراده و فداكارى و هجرت، پايگاه و جايگاه بلندى يافته و به مرز «عصمت» رسيده است و دل‎هاى عاشقان عترت را مجذوب خود ساخته است و عالمانى فرزانه و فقيهانى بلندمرتبه، به آستان‏بوسى او افتخار كرده و مى‏كنند و سلام به او را هر صبح و شام، توفيقى الهى مى‏شمردند.

    فضيلت زيارتش

    تأكيد و توصيه‏اى كه نسبت به زيارت قبر حضرت معصومه عليهاالسلام در روايات ديده مى‏شود، شگفت است و ما را به مقام و منزلتش بيشتر واقف مى‏سازد.




    پاداش زيارت مدفن او «بهشت» است. اين، در بيشتر روايات مربوط به زيارتش آمده است. تشويق به زيارت او، از زبان امام صادق، امام رضا، امام جواد عليهم السلام و ... نقل شده است. سعد بن ‏سعد از امام رضا عليه السلام در اين باره مى‏پرسد، حضرت پاسخ مى‏دهد: «مَنْ زارها فَلَه الجنَة»؛ «كسى كه او را زيارت كند پاداشش بهشت است.»


    در حديث ديگرى كه سعد روايت مى‏كند، چنين است كه امام رضا عليه السلام از او مى‏پرسد: اى سعد! قبرى مربوط به ما اهل بيت نزد شماست؟ پاسخ مى‏دهد: آرى فدايت شوم، قبر فاطمه، دختر موسى ـ عليهماالسلام. آنگاه حضرت مى‏فرمايد: آرى! هر كس با معرفت به حقش، او را زيارت كند، بهشت براى اوست: «نَعَم، مَنْ زارَها عارفا بحقِّها فَلَهُ الجنّة.»


    اما اين شرطِ «عارفا بحقّها» مهم و در عين حال دشوار است. گرچه امروز، به توصيه امامان، زائران بسيارى همه‏ روزه در طول سال، از همه جا به ديدار مرقدش مى‏آيند و در حرمش و كنار ضريحش رو به قبله مى‏ايستند و 34 مرتبه «الله‏ اكبر»، 33 مرتبه «سبحان ‏الله‏» و 33 مرتبه «الحمدلله‏» مى‏گويند، سپس به خواندن زيارتنامه‏اش مى‏پردازند، ولى آيا همه زائران يكسانند؟ و آيا همه با يك روحيه و احساس و معرفت، به زيارت اين حرم مى‏آيند و فرازهاى زيارتنامه را مى‏خوانند؟


    توشه زائران از اين زيارت چيست؟ و آيا همه بهره مى‏برند، يا برخى دست خالى از اين «بازار معرفت» برمى‏گردند؟


    امام امت «قدس‏سره» در سال‎هاى پيش از تبعيد، هر روز بعد از درس، غروب تا موقع نماز، يك تشرّف مختصر به زيارت حضرت معصومه عليهاالسلام داشتند و اين كار، به طور مداوم بود.
    در اين همه سال كه موسى بن‏جعفر عليهماالسلام در زندان‎هاى مختلف به سر مى‏برد. امام رضا عليه‎السلام عهده‏دار تربيت و متكفل زندگى خواهرش حضرت معصومه و ديگر خواهران است. در نبود پدر، رسالتِ رهبرى و مسؤوليت رسيدگى به تربيت فرزندان و حل مشكلات خانواده امام محبوس، بر دوش اوست. حتى رسيدگى به خاندان‎هاى علوى كه امام كاظم عليه السلام سرپرستى يا سركشى و رسيدگى به آنان را عهده‏دار بوده، در اين دوران سخت و غم‏آلود، بر عهده حضرت رضاست.

    علامه طباطبايى«رحمة‏ الله‏ عليه» هنگام روزه، پيش از افطار به حرم مشرف مى‏شدند و با بوسه بر مزار اين بانو، روزه خود را مى‏گشودند.


    حكيم عارف، مرحوم ملاصدراى شيرازى كه مدت‎ها در روستاى «كهك» قم به سر مى‏برد، هرگاه يك مشكل علمى و گره فلسفى برايش پيش مى‏آمد، يا از حل يك مسأله فلسفى در مى‏ماند، آهنگ زيارت قبر دختر موسى بن‏ جعفر عليهماالسلام مى‏كرد و فاصله چهار فرسخ تا قم را مى‏پيمود و در اين زيارت قبر و التجاء و استمداد از روح بلند حضرت معصومه عليهاالسلام مشكل علمى خود را حل مى‏كرد و به محل اقامت خود برمى‏گشت.


    اين بزرگواران، از «زيارت» چه مى‏ديدند و مى‏يافتند كه ما نمى‏يابيم؟ بى‏شك، معرفت آنان بيشتر بود، در نتيجه بهره روحى‏شان هم از زيارت، افزون‎تر بود.




    قم، حرم اهل بيت عصمت است و شوق زيارت قبر اين بانوى عظيم، دل‎هاى مشتاق و گام‎هاى ره‎پوى را همواره به اين «مرقد» كشانده است.
    دريغ است كنار دريا زيستن و تشنه بودن! ...

    وقتى ديگران براى زيارت حرمش از شهرهاى ديگر مى‏آيند و حتى زائرانى از پاكستان، كويت، لبنان، بحرين و كشورهاى مختلف شيعه‏نشين زائر قبر او مى‏شوند، از ساكنان اين شهر و مردم قم، كه در كنار اين «كوثر ثانى» از رحمت خدا و بركت‎هاى او برخوردارند، انتظارى بيشتر است.
    زائران حرمش، هنگام تشرّف بايد خود را ايستاده در برابر آينه‏اى از كمال و بصيرت و عفاف و علم ببينند و از شايستگى‏ها، فضيلت‎ها، ايمان و اخلاقش اسوه و الگو بگيرند. زيارت، در اين صورت است كه اثر تربيتى خواهد داشت. اگر براى زيارت، پاداش و اجر عظيم است، به خاطر سازندگي‎هاى آن و تأثيرگذارى در فكر، روح، اخلاق و زندگى زائر است.


    با اين حساب، حرم فاطمه معصومه، يك مهد تربيت روح و مركز تعليم كمال است؛ اگر زائر را چشمى بينا و قلبى آگاه باشد ...



    منبع:
    مجله پيام زن، ش 11، جواد محدثى .
    امضاء

    تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

    بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

    دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

    درجوارحرم عشق همه خاک شویم


  7. تشكرها 7

    parsa (26-03-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (25-03-2010), نرگس منتظر (25-03-2010), صافات (26-03-2010)

  8. Top | #24

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    287
    نوشته
    962
    تشکر
    1
    مورد تشکر
    7 در 5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ۩۞۩ ويژه نامه وفات جانگداز فاطمه معصومه (س) ۩۞۩

    مقام علمي حضرت معصومه عليهاالسلام





    حرم حضرت معصومه عليهاالسلام

    محل رشد و نموّ و تربيت فاطمه معصومه عليهاالسلام خانداني بود که مخزن اسرار دانش الهي و منبع علم و معرفت شمرده مي‏شد. حضور وي در کنار پدري همچون امام موسي بن جعفر(عليهماالسلام) و برادري چون حضرت رضا عليه السلام که از علم «لدنّي» برخوردار بودند، سبب شد فاطمه معصومه(عليهاالسلام) از نظر علمي و آگاهي به مسائل ديني و معارف اسلامي اعم از احکام و اخلاق و ... در حدّ بالايي از رشد علمي برسد تا آنجا که گاهي با نبود پدر بزرگوارش به پرسش‏هاي ديني و فقهي شيعيان پاسخ مي‏داد. از جمله نقل شده است که روزي گروهي از شيعيان وارد مدينه شدند و براي حل مشکل خويش سراغ خانه موسي بن جعفر را گرفتند، کاروانيان وقتي به در خانه امام آمدند، متوجه شدند که آن حضرت به مسافرت رفته است.


    خستگي راه و نبود امام هفتم سخت بر کاروانيان گران آمد، ناگهان يکي از دختران آن حضرت سکوت غمبار کاروانيان را شکست و فرمود: پرسش‏هاي خود را به من بدهيد تا به تمام آنها پاسخ دهم. پاسخ‏ها را با دقت تمام نوشت و به کاروانيان باز گرداند. کاروانيان شگفت‎زده به پاسخ‏ها نگريستند و با سبک شدن بار غم و اندوه‏شان راه ديار خويش در پيش گرفتند. در مسير راه به امام هفتم برخوردند و داستان پاسخگويي دخترش فاطمه معصومه را بازگو نمودند و پاسخ‏ها را به او نشان دادند، حضرت لبخندي زد و سه بار فرمود: «فداها ابوها؛ پدرش فدايش باد.»(1)

    حضرت معصومه عليهاالسلام علاوه بر پاسخگويي به سؤالات شرعي مراجعه کنندگان، احاديثي را نيز از خود به يادگار گذاشته است.

    قابل ذکر است تاريخ اسلام بانوان محدّثه متعددي را در صفحات خويش جاي داده است که اين محدّثات در عصر رسالت به 45 نفر و در عصر اميرمؤمنان علي عليه السلام به سيزده نفر و همچنين راويان زن از فاطمه زهرا عليهاالسلام به هفت نفر، از امام حسن عليه السلام به چهار نفر، راويان زن از امام حسين به سه نفر، از امام سجاد عليه السلام به سه نفر، امام باقر عليه السلام چهار نفر، امام صادق عليه‎السلام 33 نفر، امام کاظم عليه السلام به پنج نفر، امام رضا عليه السلام به هشت نفر، و از امام جواد عليه السلام به پنج نفر و از امام هادي عليه السلام به سه نفر، و از امام حسن عسکري عليه‎السلام به يک نفر مي‏رسند.(2)

    در بين اين محدّثه‏ها نام فاطمه معصومه سلام‏الله عليها در بين راويان پدرش امام هفتم عليه السلام و برادرش حضرت رضا عليه السلام مي‏درخشد. که به نمونه از روايات آن بانو اشاره مي‏شود.


    1- حديث منزلت

    1ـ حضرت فاطمه معصومه از فاطمه دختر امام صادق عليه السلام از فاطمه دختر امام باقر عليه السلام، از فاطمه دختر امام سجاد عليه السلام، از فاطمه و سکينه دختران امام حسين عليه السلام از ام‎کلثوم دختر حضرت فاطمه از ايشان نقل مي‏کند که فرمود: «انسيتم قول رسول الله يوم غدير خمٍّ: من کنتُ مولاهُ فعلي مولاه و قوله: انت منّي بمنزلة هارون من موسي(3)؛ آيا سخن رسول در روز غدير را فراموش کرديد که فرمود: هر کس من مولاي اويم علي مولاي اوست (و آيا فراموش کرديد که) جايگاه تو (علي) نسبت به من مانند (جايگاه) هارون (در برابر) موسي است.»



    2ـ حب اهل بيت عليهم السلام

    حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام با سند فوق تا مي‏رسد به زينب دختر علي و او از مادرش فاطمه زهرا عليهماالسلام نقل نموده که فرمود: «الا من مات علي حبّ آل محمدّ مات شهيداً(4)؛ همانا هر کس با محبت آل محمد(صلي الله عليه و آله) بميرد؛ شهيد مرده است.»
    حرم حضرت معصومه عليهاالسلام



    3ـ دوستداران علي عليه السلام

    فاطمه معصومه (عليهاالسلام) از فاطمه دختر امام صادق عليه السلام با همان سند فاطميات نقل مي‏کند تا مي‏رسد به ام کلثوم دختر اميرالمؤمنين و او از فاطمه زهرا عليهماالسلام نقل مي‏کند که پيامبر اکرم فرمود: «هنگامي که مرا به آسمان بردند داخل بهشت شدم، در آنجا قصري از درّ سفيد ميان خالي ديدم که داراي دري بود زينت شده با درّ و ياقوت و روي آن پرده‏اي آويخته بود. وقتي سر بلند کردم ديدم بر بالاي آن نوشته‏اند: «لا اله الّا الله، محمد رسولُ الله، عليّ ولي القوم؛ خدايي جز خداي يگانه نيست، محمد رسول خداست، علي وليّ و صاحب اختيار مردم است و بر پرده نوشته شده بود: «بخٍ بخٍ مَن مثل شيعة عليٍّ؛ به به چه کسي مانند شيعه علي است.»

    وقتي داخل شدم قصري از عقيق سرخ در آن ديدم که وسط آن خالي بود اين خانه نيز دري داشت که پرده‏اي مزيّن به زبرجد بر آن آويخته بود. وقتي سرم را بلند کردم ديدم بر او نوشته «محمّد رسول الله، علي وصيّ المصطفي؛ محمد رسول خدا، علي وصي مصطفي است.» و بر پرده نوشته بود «بشّر شيعةَ عليٍّ بطيب المولد؛ به شيعه علي بشارت بده به حلال زادگي.» وقتي وارد شدم به قصري از زمرّد سبز رسيدم که زيباتر از آن را هرگز نديده بودم. دري از ياقوت قرمز داشت که با انواع لؤلؤ زينت شده بود. بر پرده آن نوشته بود: «شيعة عليّ هم الفائزون؛ شيعيان علي رستگارانند.

    پرسيدم: دوست من جبرئيل، اين کاخ از آن کيست؟

    پاسخ داد: «يا محمّد، لابن عمّک و وصيّک عليّ بن ابي طالب(عليه السلام) يحشر النّاس کلّهم يوم القيامة حفاةٌ عراة الّا شيعة عليّ ... ؛ اي محمد! اين خانه پسرعمو و جانشين تو علي بن ابي طالب است، در روز قيامت همه مردم پا برهنه و عريان محشور مي‏شوند، جز شيعيان علي، و همه مردم با نام مادرشان صدا مي‏شوند جز شيعيان علي که با نام پدرانشان خوانده مي‏شوند.

    درباره راز اين مسئله پرسيدم، پاسخ داد: «لانّهم احبّوا عليّاً فطاب مولدهم؛ چون علي را دوست داشتند ولادتشان پاک (و حلال) گرديد.»



    4ـ پاکيزگي امام حسين عليه السلام

    فاطمه معصومه عليهاالسلام با سندش تا مي‏رسد به صفيّه عمّه پيامبر اکرم نقل نموده که وقتي امام حسين متولد شد من پرستارش بودم. پيامبر اکرم فرمود: عمه جان فرزندم را نزد من آور. «فقلت: يا رسول الله انالم ننظفه لله فقال: يا عمه انت تنظفه ان الله تبارک و تعالي قد نظفه مطهّرة؛ عرض کردم، اي رسول خدا! من او را پاکيزه نکرده‏ام (و نشسته‏ام) فرمود: عمه! تو مي‏خواهي او را پاک کني؟ خداوند او را پاکيزه و مطهر کرده است.»(5)



    5- ارزش قم

    آن بانوي مکرمه هنگامي که در ساوه بيمار گشت به اطرافيان خويش فرمود: مرا به قم ببريد زيرا از پدرم شنيدم که فرمود: شهر قم مرکز شيعيان ما مي‏باشد.» (6)



    پي‎نوشت‎ها:

    1- اعلام النساء، ص 692، بارگاه معصومه تجليگاه فاطمه زهرا، سيدجعفر مير عظيمي، ص 35 ـ 43 .

    2- الغدير، علامه اميني، ج 1، ص 197/ بحارالانوار، ج 36، ص 353/ عوالم، ج 1، ص 353، حديث 2.

    3- عوالم، ج21، ص 354، حديث 3/ آثار الجنة، ج 1، ص 8 ـ 9.

    4- بحارالانوار، ج 68، ص 77، عوالم، ج 21، ص 325، ينابيع المودّه، ص 257، المسلسلات، شيخ ابوجعفر بن احمد قمي، ص 108.

    5- بحارالانوار، ج 43، ص 243.

    6- درياي سخن، سقازاده تبريزي به نقل بارگاه فاطمه معصومه، همان، ص 45 ـ 46.


    منبع:

    پاسدار اسلام، آذر 1385، ش 300، حجة‏الاسلام سيد جواد حسيني .



    امضاء

    تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

    بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

    دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

    درجوارحرم عشق همه خاک شویم


  9. تشكرها 7

    parsa (26-03-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (25-03-2010), نرگس منتظر (25-03-2010), صافات (26-03-2010)

  10. Top | #25

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    287
    نوشته
    962
    تشکر
    1
    مورد تشکر
    7 در 5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ۩۞۩ ويژه نامه وفات جانگداز فاطمه معصومه (س) ۩۞۩

    دختر باب الحوائج



    یا رب این خلد برین یا جنت دنیاستى
    ‏یا رب این عرش علا یا ملك اواد ناستى
    قاب قوسین است‏ یا باشد مزار آن كه او
    نام نامیش سمى جده‏اش زهراستى
    این جمال الله كه شور از مرقد او لامع است
    دختر باب الحوائج ‏حضرت موساستى
    خواهر سلطان دین باشد على موسى الرضا
    آن كه حق را مظهر و هم جامع اسماستى
    در مدیحش گفت الا من زار معصومه بقم
    فله الجنة بلى این مژده از آن مولاستى

    امضاء

    تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

    بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

    دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

    درجوارحرم عشق همه خاک شویم


  11. تشكرها 6

    parsa (26-03-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (25-03-2010), نرگس منتظر (25-03-2010), صافات (26-03-2010)

  12. Top | #26

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    287
    نوشته
    962
    تشکر
    1
    مورد تشکر
    7 در 5
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    امضاء

    تاکه ما همسفر عشق به افلاک شویم

    بارالها!مددی کن که همه پاک شویم

    دست تقدیر چنان کن که پس از دادن جان

    درجوارحرم عشق همه خاک شویم


  13. تشكرها 7

    parsa (26-03-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (25-03-2010), نرگس منتظر (25-03-2010), صافات (26-03-2010)

  14. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : ۩۞۩ ويژه نامه وفات جانگداز فاطمه معصومه (س) ۩۞۩

    منزلت حضرت معصومه در نزد امامان علیهم السلام








    مقامات و منزلت‎های معنوی

    کمتر امام‎زاده‏ای به اندازه حضرت معصومه علیهاالسلام مورد توجه و سفارش امامان معصوم قرار گرفته است.
    حضرت عبدالعظیم حسنی با آن همه عظمت، بیش از یکی دو روایت در موردش وارد نشده است، ولی در باره عظمت و مقامات فاطمه معصومه (علیهاالسلام) حدود یازده روایت وارد شده است، حتی سال‎ها قبل از ولادت آن حضرت (حدود 45 سال قبل) امام صادق علیه السلام سخنان بسیار ارزشمندی درباره عظمت و فضیلت آن بانو بیان داشته است که نشان از اوج عظمت و فضیلت آن حضرت دارد.

    یکی از شیعیان به محضر امام صادق علیه السلام شرفیاب شد و مشاهده کرد که آن حضرت در کنار گهواره با کودکی سخن می‏گوید،
    تعجب کرد و عرض کرد: آیا با کودک نوزاد سخن می‏گویی؟

    حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: اگر تو هم مایل هستی می‏توانی نزد او بیایی و با او گفتگو کنی.
    او می‏گوید: نزد گهواره آن نوزاد رفتم، سلام کردم، جواب سلام را داد و به من فرمود:
    نامی که برای دختر تازه به دنیا آمده‏ات برگزیده‏ای عوض کن، زیرا خداوند آن نام را دشمن می‏دارد (سخن نوزاد اشاره به نام دختری بود که به تازگی، خداوند به من عنایت فرموده بود، که او را «حمیرا» نامگذاری کرده بودم).

    سخنان آن نوزاد و اطلاع او از اخبار پنهانی و نهی از منکر او، مرا بیشتر به تعجب واداشت و بهت زده شدم، امام صادق علیه السلام فرمود: تعجب نکن! این کودک فرزندم موسی است خداوند از او دختری به من عنایت کند که نامش فاطمه است او در سرزمین قم به خاک سپرده می‏شود، و هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می‏شود.(1)

    و در جای دیگر فرمود: «ستُدْفنُ فیها امْرأةٌ منْ اوْلادی تُسمّی فاطمةُ فمنْ زارها و جبتْ لهُ الجنّةُ؛ به زودی بانویی از فرزندان من به نام فاطمه در آن (قم) دفن می‏شود، هر کس او را زیارت کند، بهشت برای او واجب می‏گردد.»

    در ذیل روایت آمده است که امام صادق علیه السلام این سخن را قبل از ولادت امام کاظم علیه السلام فرمود.(2)
    با توجه به این که امام کاظم علیه السلام در سال 128 (ه .ق) چشم به جهان گشوده است و تولد حضرت معصومه در سال 173 رخ داده است.
    امام صادق علیه السلام این سخن را 45 سال قبل از تولد حضرت معصومه علیهاالسلام فرموده است.

    امام صادق علیه السلام او را شفیعه روز جزا، و فرزند خود دانسته و زیارت او را باعث وجوب بهشت دانسته است و امام باقر علیه السلام او را کریمه خطاب نموده است و حضرت رضا علیه السلام او را معصومه خوانده و پاداش زیارت او را بهشت دانسته است و امام جواد علیه السلام نیز پاداش زیارت او را بهشت معرفی کرده است.
    و امام زمان (عج) نیز برای عمه‏اش احترام فراوان قائل شده و هر گاه لازم بداند به زیارت آن بانو می‏آید، و بزرگان خواب‎های متعددی درباره تشریف‎فرمایی آن حضرت به حرم حضرت معصومه علیهاالسلام نقل کرده‏اند.(3)


    ------------------
    پی‎نوشت‎ها:
    1- ملبوبی، منهاج الدّموع، ص 441، محمدی اشتهاردی، حضرت معصومه، فاطمه دوم، ص 131.
    2- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 6، ص 117، دراالکتب الاسلامیه، و ج 99، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، ص 267، حدیث 5.
    3- انوار المشعشعین، ج 1، ص 212، بارگاه فاطمه معصومه، همان، ص 46.




    امضاء

  15. تشكرها 7

    parsa (26-03-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (26-03-2010), صافات (26-03-2010)

  16. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : ۩۞۩ ويژه نامه وفات جانگداز فاطمه معصومه (س) ۩۞۩



    نگين قم

    شهرها انگشترند و "قم" نگين
    قم، هماره حجت روي زمين

    تربت قم، قبله عشق و وفاست
    شهر علم و شهر ايمان و صفاست

    مرقد "معصومه" چشم شهر ما
    مهر او جان‎هاي ما را كهربا

    دختري از اهل بيت آفتاب
    وارث در حيا، گنج حجاب

    در حريمش مرغ دل پر مي‎زند
    هر گرفتار آمده، در مي‎زند

    هر دلي اينجاست مجذوب حرم
    جان، اسير رشته جود و كرم

    اين حرم باشد ملائك را مطاف
    زائران را ارمغان، عشق و عفاف

    آستان بوسش بسي فرزانگان
    معرفت آموز، از اين آستان

    ديده پاكان به قبرش دوخته
    عصمت و پاكي از آن آموخته

    حوزه قم هاله‎اي بر گرد آن
    فقه و احكام خدا را مرزبان

    قم هميشه رفته راه مستقيم
    بوده در مهد هدايت‎ها مقيم

    قم نمي‎بيند مگر خواب قيام
    تيغ قم بيگانه باشد از نيام

    شهر خون، شهر شرف، شهر جهاد
    شهر فقه و حوزه، علم و اجتهاد

    هر كجا را هر چه سيرت داده‎اند
    اهل قم را هم بصيرت داده‎اند

    نقطه قاف قيامند اهل قم
    برق تيغ بي نيامند اهل قم

    اهل قم، از اول ولايت داشتند
    در دل و در ديده، (آيت) داشتند

    سر نمي‎سودند، جز بر پاي دين
    دل نمي‎دادند الا بر يقين

    دين، مطيع امر مولا بودن است
    راه را با رهنما پيمودن است

    دختر "موسي بن جعفر" را درود

    کز عناياتش تراويد اين سرود

    "جواد محدثي"


    امضاء

  17. تشكرها 6

    parsa (26-03-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (25-03-2010), صافات (26-03-2010)

  18. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : ۩۞۩ ويژه نامه وفات جانگداز فاطمه معصومه (س) ۩۞۩

    حضرت معصومه؛ زینب ثانى



    تاریخ گویاى این حقیقت تلخ است كه حكومت بنى امیه و بنى عباس، هر دو از دشمنان قسم خورده نبوت و ولایت بودند و این كینه توزى با اسلام ناب را با جنایات مختلفى نشان مى‎دادند؛

    با این تفاوت كه این نظام جبار بنى‎امیه به شكلى علنى، شمشیر برهنه‎اى شده بود و قلوب خاندان ولایت را مى‎شكافت و در نشان دادن این جنایات آن چنان اصرار مى‎ورزید كه دیگر حتى پدر، جرأت نداشت به فرزند خود بگوید كه از نسل اولاد على علیه السلام است.

    اما شیوه حكومت بنى عباس، ظاهرى آرام و باطنى كینه توز و خصمانه داشت و بعضى اوقات مردم نیز تحت تأثیر این گونه رفتارهاى منافقانه قرار مى‎گرفتند.


    مردم ایران در آن روزگار علاقه وافرى به خاندان ولایت و اهل‎بیت داشتند و حتى با وجود حاكمیت استبداد عباسى در قلمرو اسلامى، از ابراز علاقه خود به آنان خوددارى نمى‎كردند.

    در این میان عده‎اى بر این باورند كه این علاقه به دلیل ازدواج امام حسین علیه السلام با دختر یزدگرد سوم است، اما شواهد تاریخى نشان مى‎دهند كه این علاقه ریشه الهى دارد.
    نقل شده است زمانى كه آیه: «ان یشاء یذهبكم ایها الناس و یات باخرین و كان الله على ذالك قدیرأ»؛

    اى مردم اگر خداوند بخواهد مى‎تواند شما را از این دنیا ببرد و قومى دیگر را جانشین شما سازد و خداوند بر این كار قادر است.» بر پیامبر نازل شد، آن حضرت دست بر شانه سلمان فارسى گذاشت و فرمود: «آنان هموطنان سلمان هستند.»

    در حقیقت پیامبر اسلام با این سخن، آینده ملت ایران را پیش‎بینى نمود و وظیفه خطیر آنان را گوشزد كرد.

    دلیل دیگر علاقه ایرانیان به اهل‎بیت، عدالت خواهى فطرى ایرانى‎ها و بى‎عدالتى پادشاهان فاسد و خودسر این كشور بوده است؛ همان حكام جبارى كه قرآن از آنان به نام مترف و مستكبر یاد مى‎كند.

    به طور كلى علت اصلى علاقه ایرانیان به خاندان امامت، فطرت عدالت‎خواهى آنان و عادل بودن ائمه اطهار بوده است.


    البته علاقه‎اى كه ریشه هزار ساله دارد، به دور از عوامل سطحى و زودگذر است. حكومت بنى عباس نیز از وجود این علاقه با خبر بود و مى‎دانست كه خبر اسارت امام موسى بن جعفر علیه السلام خشم مردم ایران را علیه حاكمان جبار بنى‎امیه و بنى عباس برانگیخته و امكان دارد كه ایرانیان دست به قیامى همه جانبه بزنند و حكومت بنى‎عباس را سرنگون كنند.

    از این رو، در پى چاره‎جویى برآمدند و از آن جا كه با رشادت‎هاى ملت ایران آشنا بودند، شمشیر را چاره كار ندانستند و نقشه ولایتعهدى (اجبارى) امام على بن موسى الرضا علیه السلام را مطرح كردند.

    با این ترفند موذیانه، هم خطر قیام مردم ایران را از میان بردند و هم امام هشتم را تحت نظر گرفته و رابطه مردم با ایشان را قطع نمودند.

    به این ترتیب دسترسى به امام هشتم علیه السلام بسیار مشكل و حتى غیر ممكن شد و مردم مجبور بودند از طریق عوامل حكومتى خبرهاى مربوط به ائمه را دریافت نمایند.




    امضاء

  19. تشكرها 6

    parsa (26-03-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (25-03-2010), صافات (26-03-2010)

  20. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : ۩۞۩ ويژه نامه وفات جانگداز فاطمه معصومه (س) ۩۞۩





    نقش حضرت معصومه علیهاالسلام در مبارزه با حكومت بنى‎عباس


    همانگونه كه مى‎دانید، امامان معصوم داراى خواهران دیگرى هم بوده‎اند، پس چه دلیلى دارد كه در میان همه آنان، حضرت زینب و حضرت معصومه علیهاالسلام دخت گرانقدر امام موسى بن جعفر علیه‎السلام با ابعادى متفاوت، همان ویژگى سفر حضرت زینب را در بردارد، و در آن مرحله از تاریخ، حضرت معصومه علیهاالسلام همان رسالتى را به عهده داشت كه حضرت زینب علیهاالسلام بعد از ماجراى خونین كربلا عهده‎دار آن شده بود.

    زیرا در آن روزگار، ظلم و خفقان دستگاه بنى‎عباس در همه جا سایه افكنده بود. و حضرت معصومه و برادرش احمد بن موسى و چند تن از خواص دیگر،
    تنها شخصیت‎هایى بودند كه از توطئه نظام بنى‎عباس آگاهى داشتندو عواقب چنین توطئه‎اى را هم پیش‎بینى مى‎كردند.

    بدین جهت، حضرت معصومه علیهاالسلام براى افشاى چنین خیانتى عازم شهرهاى ایران شده و به افشاگرى علیه آنان پرداخت .

    در واقع در سال 201 هـ ق. یك سال پس از سفر تبعیدگونه حضرت رضا علیه السلام به «مرو» حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام همراه عده‎اى از برادران خود براى دیدار برادر و انجام رسالتى كه بر عهده داشتند تجدید عهد با امام زمان خویش راهى دیار غربت شد.

    در طول راه به شهر ساوه رسیدند، ولى از آن جا كه در آن زمان عده‎اى از اهالى از مخالفان اهل‎بیت بودند، با مأموران حكومتى همراهى نموده و با همراهان حضرت وارد نبرد و جنگ شدند و عده‎اى از همراهان حضرت در این حادثه غم انگیز به شهادت رسیدند.

    حضرت در حالى كه از غم و حزن بسیار، بیمار شده بود، با احساس ناامنى در شهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم كه فرمود: «شهر قم مركز شیعیان ماست.» سپس حضرت به طرف قم حركت نمود.

    بزرگان قم وقتى از این خبر مسرت بخش مطلع شدند، به استقبال آن حضرت شتافتند.

    و در حالى كه «موسى بن خزرج » بزرگ خاندان «اشعرى» زمام شتر آن مكرمه را به دوش مى‎كشید؛ ایشان در میان شور و احساسات مردم قم وارد آن شهر شد و در منزل شخصى «موسى بن خزرج» نزول اجلال فرمود.

    آن بزرگوار هفده روز در شهر قم به سر برد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود و واپسین روزهاى عمر پر بركت خویش را با خضوع و خشوع در برابر ذات پاك الهى به پایان رساند.





    امضاء

  21. تشكرها 6

    parsa (26-03-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (25-03-2010), صافات (26-03-2010)

صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi