گفتگو با یک بانوی حافظ قرآن

[ملکوت* گامی تارهایی *]

لطفا خودتان را معرفی کنید؟
من راضیه سعدیان هستم، متولد سال 1372، فرزند اول خانواده ، یک برادر و یک خواهر دارم، متاهل هستم. سال سوم دبیرستان رو دارم می خونم. اهل بندرعباس هستم و در حال حاضر هم در بندرعباس ساکن هستم.
حفظ قرآن را کی و در کجا به انجام رساندی؟
وقتیکه سال سوم راهنمایی را تمام کردم؛ از تابستون همون سال رفتم به شعبه حفظ، شهر اوز در استان فارس. اونجا کلاس حفظش شبانه روزی بود و خوابگاه داشت.
چه عاملی شما را تا این حد به حفظ قرآن علاقه مند کرده بود؟

از بچگی آرزو داشتم که حافظ قرآن بشم و حتی زمانی که مدرسه داشتم ، تابستونشو به کلاس حفظ می رفتم.
مشوقان اصلی ات در حفظ چه کسانی بودند؟
خانواده ام و بیشتر از همه مادر و پدرم در حافظ شدن من نقش مهمی داشتند و خیلی بهم کمک کردند و از همین جا پیشونی هردوشون رو می بوسم و عمه ام که معلم من بود خیلی تشویقم می کرد.
در مسیر حفظ قرآن کریم، کدام آیه رو بیشتر دوست داشتی؟
من آیه 29 سوره فتح رو خیلی دوست دارم ، چون اولین آیه ای بود که دوستام وقتی قرائت می کردن و من می شنیدم به دلم می نشست و اون موقع من هنوز حفظش نکرده بودم و بعد که به این آیه رسیدم و حفظش کردم خیلی خوشحال شدم که بالاخره من هم این آیه رو حفظ کردم.
فکر می کنی رمز موفقیت تو در حفظ قرآن چه چیزی بوده است؟
توکل بر خدا، صبر، تلاش، کوشش
علاوه بر حفظ قرآن با چه علوم قرآنی دیگر آشنایی داری؟
قصص و سیرت پیامبر (ص)
الان به عنوان یک حافظ قرآن چه احساسی داری؟
خوشحالم از اینکه حافظ شدم ومی دونم که مسئولیت من در برابر کارهام بیشتر شده و خیلی خوشحالم بخاطر اینکه می تونم توی ماه رمضون نماز تراویح رو من اقامه کنم.