صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15

موضوع: آه از دمی که آید، دیگر برون ز زندانمردی که در سیه چال، از یاد رفته باشد{ اشعار شهادت امام موسی کاظم *ع*}

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,238
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,183 در 63,570
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض آه از دمی که آید، دیگر برون ز زندانمردی که در سیه چال، از یاد رفته باشد{ اشعار شهادت امام موسی کاظم *ع*}






    رشته‌ی دلهای عاشق پشت این در بسته شد
    رزق ما از سفره‌ی موسی ابن جعفر بسته شد

    تا خبر آمد غروب از خانه بیرون می‌زند
    با هجوم سائلان از صبح معبر بسته شد

    مشت ما را وا نخواهد کرد وقتی از کرم
    مشت مسکین درش با کیسه‌ی زر بسته شد

    آنکه از کار پیمبرها گره وا می‌کند
    دست و پایش در غل و زنجیر آخر بسته شد

    ای خدا آزاد بودن پیشکش این ظلم چیست؟
    در قفس حتی پر و بال کبوتر بسته شد

    یک نفر با تازیانه آمد و در باز شد
    یک نفر با تازیانه آمد و در بسته شد

    تازیانه رفت بالا چشم مادر تار گشت
    تازیانه خورد بر تن چشم مادر بسته شد

    آه روی تخته پاره ساق پایش بند نیست
    بیش از این حرفی ندارم روضه ها سربسته شد



    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 30-03-2019 در ساعت 21:32
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,238
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,183 در 63,570
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    مردی که نام دیگر او «آفتاب» است
    بین غل و زنجیر هم عالی جناب است

    حبل المتین ماست یک تار عبایش
    این مرد از نسل شریف بوتراب است

    هنگام طی الارض و معراجش یقیناً ...
    ... روح الامین در محضرش پا در رکاب است

    پیداست از باب الحوائج بودن او
    هر کس از او چیزی بخواهد مستجاب است

    با یک سؤالش بشر حافی زیر و رو شد
    هر کس به پای او بیفتد کامیاب است

    بدکاره ای را زود سجّاده نشین کرد
    اعجاز او بالاتر از حدّ نصاب است

    چیز کمی که نیست ... آقا چارده سال
    زیر شکنجه ، کنج زندان در عذاب است

    نامرد ، زندان بان ، یهودی زاده ی شوم
    دست و سر و پاهای آقا را چرا بست ؟!

    با ناسزا باب زدن را باز کرده
    این بد دهان بی حیا ذاتش خراب است

    از حیدر و زهرای اطهر کینه دارد
    هر صبح و شب دنبال تسویه حساب است

    از بس که گلبرگ تن آقا خمیده
    زندان تاریکش پر از عطر گلاب است

    زخمی که در زیر گلوی او شکفته
    یادآور زخم و غم طفل رباب است

    با این غل و زنجیر و لب های ترک دار
    تنها به یاد زینب و بزم شراب است

    چوب یزید و گریه ی اطفال ای وای
    حرف کنیزی و زبانم لال ای وای



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. تشكر


  5. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدير ارشد انجمن چند رسانه ای
    تاریخ عضویت
    August 2014
    شماره عضویت
    7103
    نوشته
    7,710
    صلوات
    5000
    دلنوشته
    24
    طـاقتم طاق شـــــد و از تو نیامــــــد خبری...
    تشکر
    26,141
    مورد تشکر
    15,181 در 6,458
    وبلاگ
    5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    آنکه عالم همه در دست توانایش بود
    مرکز دایره غم دل دانایش بود

    هفتمین حجت معصوم ز ظلم هارون
    چارده سال به زندان ستم جایش بود


    دل موسای کلیم از غم این موسی سوخت
    که به زندان بلا طور تجلایش بود

    معنی قعر سجون باید و ساق المَرضُوض
    پرسی از حلقه زنجیر که بر پایش بود


    یاد حق هم نفس گوشه تنهایی او
    اه دل روشنی خلوت شبهایش بود

    بس که غم دید زندان و زندان بانش
    زندگی بخش جهان مرگ تمنایش بود


    نه همین زهر جفا بر دلش افروخت شرر
    زشهادت اثری بر همه اعضایش بود

    یوسف فاطمه یارب چه وصیت فرمود
    که پس از مرگ همی سلسله بر پایش بود



    امضاء
    .
    .



    اللهمّ عجّل لولیّک الفرج


    .

  6. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض






    طایر عرشم و عمریست اسیر قفسم
    خود به زندانم و در دل شده زندان نفسم

    شجر طور تجلاّیم و در آب و گلم
    لاله ی دامن زهرایم و در خار و خسم

    مرگ صد بار ملاقات کند هر روزم
    جز اجل در دل شب سر نزند هیچکسم

    تا که از باد صبا بوی رضا را شنوم
    کاش می بود خدا، روزنه ای در قفسم


    در دل حبس به دل حبس شده فریادم
    من که در هر دو جهان بر همه فریاد رسم

    تازیانه مزن ای سندی شاهک به تنم
    غم معصومه و هجران رضا هست بسم


    من که بودم بری از آز و مبرّا زهوی
    زیر زنجیر ستم کُشته ی اهل هوسم

    «میثم» آزادیم امضا شده خود می شنوم
    کآید از قافله ی مرگ صدای جرسم


    شاعر: غلامرضا سازگار



    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  7. Top | #5

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,238
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,183 در 63,570
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    سر شب تا به سحر گوشه زندان چه کنم
    دل آشفته چو گیسوی پریشان چه کنم

    گاه پروانه صفت سوختم از هجر رضا
    گاه چون شمع مرا سینه سوزان چه کنم


    آرزویم به جهان دیدن روی پسر است
    سوختم،سوختم از آتش هجران چه کنم؟

    کنج زندان،بلا گشته ز هجران رضا
    تیره روز من از شام غریبان چه کنم


    نه رفیقی به جز از دانه زنجیر مرا
    نه انیسی به جز از ناله و افغان چه کنم

    به خدا دوری معصومه و هجران رضا
    می کشد عاقبتم گوشه زندان چه کنم


    از وطن کرده مرا دور،جفای هارون
    من دل خسته سر گشته و حیران چه کنم

    گلی از خار ندید،این همه آزار که من
    دیدم از طعنه این مردم نادان چه کنم


    سرنگو کاش شود خانه هارون پلید
    که چنین کرد مرا بی سرو سامان چه کنم؟





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. تشكر


  9. Top | #6

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,238
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,183 در 63,570
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    یکی کم است هزاران کفن اضافه کنید
    سه تا سه تا به تنش پیرهن اضافه کنید

    کمی خیال کنید و ضریحی از زنجیر
    به شکل پنجره بر این بدن اضافه کنید

    به سوی این همه زخمی که زیر زنجیر است
    به سینه کوفته زنجیر زن اضافه کنید

    چهار سال به بند است از او چه می ماند؟
    به این حدود اگر که زدن اضافه کنید

    پس از سه روز حسینی به بام خواهد ماند
    اگر به زخم تن او دهن اضافه کنید

    حسینیان غم آقا به دست می آید
    به این حسین اگر که حسن اضافه کنید

    غریب کوچه غریب مدینه از امشب
    به ذکر سینه غریب وطن اضافه کنید




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #7

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,238
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,183 در 63,570
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    ای به زندان کرده خلوت با خدا موسی‌ ابن ‌جعفر
    ای همه آزادگان را مقتدا موسی‌ ابن‌ جعفر

    ای که در حبس بلا بودی به فرمان الهی
    هم قدر را هم قضا را رهنما موسی ابن جعفر

    با نگاه نافذت ای موسی آل محمد
    شد عصا در دست موسی اژدها موسی ابن جعفر

    در دل مطموره‌ها داری به فرمان الهی
    حکمرانی بر سماوات العلی موسی ابن جعفر

    کاظمینت از برای شیعیان و دوستانت
    هم مدینه، هم نجف، هم کربلا موسی ابن جعفر

    شب که تاریک است و تنهایی چراغ تو است با تو
    حلقۀ زنجیر می‌خواند دعا موسی ابن جعفر

    این عجب نبود که کوه و دشت و صحرا و بیابان
    با تو گردد هم‌نوا و هم‌صدا موسی ابن جعفر

    تا بود جانم به تن دست از ولایت بر ندارم
    کز ولادت با تو بودم آشنا موسی ابن جعفر

    ناز بر فیض مسیحا می‌کنم جایی که باشد
    خاک درگاه تو بر دردم شفا موسی ابن جعفر

    عضو عضوم گر ز هم گردد جدا صد بار بهتر
    کز تو یک لحظه دلم گردد جدا موسی ابن جعفر


    تربت و صحن و سرای تو است در شهر دل من
    هر دلی بر تو است یک صحن و سرا موسی ابن جعفر

    شُهرت باب‌الحوائج در امامان را تو داری
    انس و جان آرند در کویت رجا موسی ابن جعفر


    کل خلقت را دهی حاجت اگر آرند خلقت
    بر درت پیوسته روی التجا موسی ابن جعفر

    تو همان چشم خدای ذوالجلالی کز نگاهی
    خلق عالم را کنی حاجت روا موسی ابن جعفر


    دوست دارم کز دو چشم خویش در پای ضریحت
    اشک ریزم بر تو هر صبح و مسا موسی ابن جعفر

    شاعر:غلامرضا سازگار





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. تشكر


  12. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8502
    نوشته
    3,290
    صلوات
    1000
    دلنوشته
    10
    هدیه ی به صدیقه ی شهیده
    تشکر
    5,070
    مورد تشکر
    4,333 در 2,035
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    در اين زندان كه ره بسته است پرواز صدايم را
    نمي بينم كسي را جز خودم را و خدايم را

    سرم را مي گذارم روي زانوهاي لرزانم
    يكايك مي شمارم غصه هاي زخمهايم را

    پريشان حالم و از استخوانم درد مي ريزد
    نمي جويم زدست هركس و ناكس دوايم را

    اگر چه زخم تن دارم كبودي بدن دارم
    ولي خرج عبادت مي نمايم لحظه هايم را


    حضور دانه ي زنجير در راه گلوگاهم
    دو چندان مي نمايد بغض سنگين دعايم را

    نمي گويم چه كردم تازيانه با وجود من
    ببين پُر كرده خون پيكرمن بوريايم را


    اگر بنشسته مي خوانم نمازم را در اين زندان
    غل زنجيرها كوبيده كرده ساقي پايم را

    سروده علي اكبر لطيفيان


    امضاء



  13. Top | #9

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,238
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,183 در 63,570
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    وقتی زبان عاطفه ها لال می شود
    زنجیر ها در آینه ات بال می شود

    در فصل گل، بهار تو از دست می رود
    بر شاخه؛ میوه های تو پامال می شود

    دیگر کسی ز ناله ات آهی نمی کشد
    در این سیاهچال صدا چال می شود

    آقا نشان سبز سیادت به دوش توست
    غل ها به روی شانه ی تان شال می شود

    همواره مرد،زینتش از جنس دیگری ست
    زنجیر ها به پای تو خلخال می شود

    دشمن به قصد جان تو آماده می شود
    این طرح در دو مرحله دنبال می شود :

    اول به شأن شامخت شلاق می زنند
    دیگر زبان به هتک تو فعّال می شود

    شعرم بدون ذکر مصیبت نمی شود
    حالا گریز ،روضه ی گودال می شود

    دعواست بر سر زره و جامه و سری
    دارد میان معرکه جنجال می شود


    جواد محمد زمانی



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  14. Top | #10

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,238
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,183 در 63,570
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    در دل تاریک زندان مثل شمع روشنم

    لحظه لحظه، قطره قطره، آب گردیده تنم

    بس که لاغر گشته ام چون می گذارم سر به خاک
    خصم پندارد که این من نیستم پیراهنم

    در سیه چال بلا با دوست خلوت کرده ام

    این نماز، این حال خوش، این اشگ دامن دامنم

    هر که زندانی شود باید ملاقاتش روند

    این که ممنوع الملاقات است در زندان، منم

    قاتل دل سنگ می خندد به اشگ دیده ام
    حلقه ی زنجیر می گرید به زخم گردنم

    بس که جسمم آب گشته مثل شمع سوخته

    محو گشته جای نقش تازیانه بر تنم

    روزه دارم، وقت افطار است و گویی قاتلم

    کرده با خرمای زهر آلوده قصد کُشتنم

    گاه گاه از ساق پای من خون می چکد

    بس که پا ساییده گشته بین کند و آهنم

    دوستان! از گریه ی من حبس هم آمد به تنگ

    با وجود آنکه خندیدم به روی دشمنم

    یاد از جسم من و از تخته در می کند
    هر که گردد زائر و آید کنار مدفنم

    یابن زهرا «میثم» استم با تولاّی شما

    گر به دوزخ هم روم از هُرم آتش ایمنم


    حاج غلامرضا سازگار



    .
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi