خرمشهر به محاصره درآمده بود.
با طلوع خورشید روز دوم خرداد حلقه محاصره تنگتر شد.
بعد حسین خرازی از پشت بیسیم به قرارگاه اعلام کرد که ما در حال پیشروی هستیم
و تعداد عراقیهایی که به نشانه تسلیم دست روی سرگذاشتهاند، بیشمار است.
هلیکوپتر هوا نیروز ارتش برخاست تا گزارش کاملی از وضعیت شهر
به فرماندهی قرارگاه اعلام کند. خلبان فریاد میزد:
تا چشم کار میکند توی خیابانها و کوچههای خرمشهر،
عراقیها صف بستهاند و دستها بر سر منتظر اسارتاند!
ساعتی از ظهر نگذشته، موعد پیروزی فرا رسید. 575 روز بود که
خرمشهر در چنگال دشمن اسیر بود. حالا وقت آزادی بود.
نیروهای ایرانی ساعت 13 وارد شهر شدند.
ساعت 14 خبر آزادی خرمشهر مردم سراسر ایران را به خیابانها کشاند.
اما در خرمشهر رزمندگان خود را
به مسجد جامع رساندند تا نمازشکر بر جای بیاورند.
در گوشهای بهروز مرادی (خرمشهر سبزهرویی که در آن 34 روز مقاومت
در کنار یارانش از شهر دفاع کرده بود، بر روی تابلویی نوشت:
خرمشهر جمعیت 36 میلیون نفر.
تا شامگاه روز سوم خرداد، شهر پاکسازی شد. مردم ایران آن روز
ساعتها در خیابانها و کوچه ها به شادی و سرور پرداختند.
بودند کسانی که اشک شوق میریختند
و بازگشت این پاره تن وطن را به یکدیگر تبریک میگفتند.
در کنار این همه شادی و سرور، پیام امام (ره)
خسته نباشید دلچسبی بود به همه آنهایی که 23 روز
مردانه جنگیده بودند تا خرمشهر را آزاد کنند.