تو کتاب درسياي بچگيام
يادمه چشم اميدت به ما بود
اميدت به ما دبستانيا بود
خوش نداشتيم عکس ماهت
روي سکه ها وکنج اسکناسا بشينه
زينت قاباي خاتم بشه و
پشت ميز با کلاسا بشينه
عکستو قاب ميگيرن فقط تماشا ميکنن
اسمتو ميارن و رسمتو حاشا ميکنن
چشم بيدار تو رو ديدن ولي
دلشون خوابه هنوز
بي خيال نگاه شرقي تو
چششون به اون ور آبه هنوز
این روزا دلم گرفته ولی باز
بغضمو ميخورم و همراه پا برهنه ها داد ميکشم:
حالا من چشم اميدم به توئه
من هنوز
انتظار فرج از نيمه خرداد مي کشم
با صدای محمد میرزایی