نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: راه های شناخت امام مهدی در اخرالزمان

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    عضو آشنا
    تاریخ عضویت
    January 2014
    شماره عضویت
    6450
    نوشته
    23
    تشکر
    44
    مورد تشکر
    87 در 24
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض راه های شناخت امام مهدی در اخرالزمان

    بسم الله الرحمن الرحیم
    ما براي شناخت حضرت ولي عصر (عج) چهار راه معرفي مي كنيم:

    1. قرآن، سنّت، عرفان و حكمت

    قبل از توضيح اين اصول چهارگانه در شناخت امام زمان (عج)
    ذكر يك مقدمه ضروري است،
    مسأله مهدويت علاوه بر اينكه يك امر مسلّم ديني و اسلامي است،
    تقريباً به عنوان يك موضوع عمومي در ميان بسياري از مجامع
    و امتهاي گذشته مطرح بوده و مورد انتظار بشري قرار گرفته است.[1]

    بعد از ذكر اين مقدمه كوتاه
    به معرفي چند راه براي شناخت حضرت امام زمان (عج) مي پردازيم.

    الف. قرآن كريم: قرآن كريم تجلّي ذات باري تعالي بر
    نبي مكرّم اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ است.
    برخي از آيات قرآن ظهور در مسأله مهدويت داشته
    و مباحث پايان و آينده جهان را مي كنند
    و برخي ديگر از آيات با عنايت به روايات به تأويل برده شده است.

    به عنوان نمونه دو آيه را ذكر مي كنيم:
    به عنوان نمونه دو آيه را ذكر مي كنيم:
    1. «ما در «زبور» بعد از ذكر «تورات» نوشتيم، سرانجام، بندگان شايستة من، وارث و حاكم زمين خواهد شد»[2] امام باقر ـ عليه السلام ـ در تأويل و تغيير اين آيه شريفه فرموده است: «اين بندگان شايسته كه وارثان زمين گردند، حضرت مهدي (عج) و اصحاب او در آخر الزمان هستند.»[3]
    2. «خداوند براي آنهايي كه ايمان آورده وعمل صالح انجام داده است، وعده داده اند كه آنان را خليفه روي زمين نموده، همانگونه كه پيش از آنها را خليفه ساخته بود...».[4] امام سجاد ـ عليه السلام ـ بعد از تلاوت اين آيه شريفه فرموده است: «اينان از شيعيان ما هستند. خداوند اين كار را در حق آنان به دست مردي از ما خاندان خواهد كرد. آن مرد مهدي اين امت است».[5]
    ب. سنت: روايات گسترده اي از منابع حديثي اماميه همانند كمال الدين و تاج النعمه (شيخ صدوق)، الغيبة (طوسي)، الغيبه (نعماني)، اصول كافي (كليني) و... به مسأله مهدويت پرداخته و مباحث آن را شناسانده اند، و در كتابهاي حديثي اهل سنت نيز روايات نبوي متعددي در مورد مسأله مهدويت ذكر شده است كه در ذيل به عنوان نمونه چند روايت ذكر مي شود:

    1. حضرت مهدي (عج) در صحيفة فاطمة زهرا ـ سلام الله عليها ـ ، جابر مي گويد: روزي بر فاطمه ـ سلام الله عليها ـ وارد شدم، صحيفه اي را در دست مبارك او ديدم كه اسم پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ و تمامي اسامي ائمه دوازده گانه ـ عليهم السلام ـ در آن ثبت شده بود. و جابر همه آن اسامي را ذكر كرده كه از جمله اسم مبارك حضرت مهدي (عج) در اين روايت اين چنين آمده است: «ابا القاسم، م، ح، د بن الحسن و هو حجة الله تعالي علي خلقه و امّه جاريه و اسمها «نرجس».[6]

    2. طبرسي از امام محمدباقر ـ عليه السلام ـ آورده است كه آن حضرت خطبة رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ در روز غدير را در يك حديث طولاني آورده است كه در بخشي از آن درباره وجود مبارك امام مهدي (عج) اين چنين فرموده است: «بدانيد كه او (امام مهدي) باقي ماندة حجّت هايي است كه حجّتي بعد از او نخواهد بود. او ولي خدا در زمين و حاكم در ميان خلق و امين در نهان و آشكار است.»[7]
    3. ابن سعيد خدري از رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ : «در امتي من مهدي است كه پس از خارج شدن از غيبت، زمين را پر ازعدل نموده، چنان كه از جور و ستم پر شده باشد.»[8]

    4. از رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ : به مهدي بشارت مي دهم، مردي از قريش و از عشرت من مي باشد.»[9] و هم چنين روايت زيادي از فريقين در اين مورد رسيده است كه زمينه بيان آن نمي باشد.
    ج. عرفان
    عرفان راه ديگري براي شناخت امام زمان (عج) است. عرفاي اسلامي كه اصحاب كشف و شهودند مسأله مهدي موعود را مطرح كرده و برعظمت مقام آن تأكيد نموده اند. آنان اين مطلب را در قالبهاي شعر و نثر به ديگران رسانده اند. و در عرفان اين موضوع را در حقايق مسلم دين و وقايع حتمي جهان مي دانند. از آن حضرت به قطب زمان، ولي دوران و خاتم اولياء ياد كرده اند. و به چند نمونه از ديدگاه عرفاني اشاره مي شود:
    1. شيخ عطار نيشابوري، عطار كه مطالب عرفاني فراواني در بعد شخصيتي حضرت مهدي (عج) گفته است، به نمونه اي از اشعار او دربارة آن حضرت اشاره مي گردد:
    اوست باب اولياء عين اليقين اوست اسرار معاني را معين
    اوست دانا در همه روي زمين اوست بنياد و همه اسرار دين
    اوست عالم بر علوم اولين اوست ظاهر بر ظهور آخرين...
    نام او، نام محمد (ص) آمده خلق او، خلق احمد آمده...
    صد هزاران اوليا روي زمين از خدا خواهند مهدي را يقين
    يا الهي، مهدي را از غيب آر تا جهان عدل گردد آشكار...[10]
    2. محمود شبستري، ايشان تحت عنوان «قاعدة ختم ولايت» مي گويد: «غرض از ختم ولايت وجود مبارك حضرت مهدي (عج) است كه سلسله ولايت به او ختم مي گردد. حقيقت كمال به نقطة دائرة اخير به ظهور مي رسد كه خاتم اولياء باشد. يعني دائره وجود ولايت مطلقه حضرت مهدي (عج) كه نقطه ختم ولايت است، در حقيقت مظهر همه ولايتهاست كه در وجود انبياء و اولياء گذشته فرد فرد وجود داشته اند، و در اين نشئه به وجود خاتم اوليا حضرت مهدي ظهور يافته است.[11]
    ح. حكمت: حكماء و فلاسفه اسلامي نيز به مسأله ولي كامل و خليفه خدا در زمين توجه داشته و بر مبناي انديشه خود از آن سخن گفته و آن را شناسانده اند كه به چند نمونه از نظريه بزرگان اهل حكمت اشاره مي شود:

    1. معلم ثاني ابونصر فارابي، حكيم فارابي، در تحليلي كه دارد، زندگي صحيح اجتماعي را در مديريت كامل و آگاه به زمان و مكان مي داند. و آن مدير كامل را به زمان حضور و غيبت پيش بيني كرده مي گويد: رئيس مدينه فاضله، نمي تواند هر كسي باشد. و كسي مي تواند كه داراي ملكة كامل باشد، چنين انساني، انسان كامل است. كه بالفعل هم عقل است و هم معقول، هم مدير است و هم مدبّر، هم معلم است و هم مرشد. او اشراف كامل بر همه دارد. زيرا بقاي مدينه فاضله، به امام و رهبر است. و اينگونه رهبر متصل به عقل الهي است و از بركت علم تأويل برخوردار مي باشد. و به همه معارف حسي و غيرحسي آشنائي كامل دارد. و چنين انساني شايسته ي خلافت الهي در زمين است. و ارتباط با عالم غيب داشته، در بيان معارف اشتباه نمي كند... و بعد مي گويد: اگر زماني چنين انساني در جامعه حضور نداشت و از منظرها پنهان و در حال غيبت به سر مي برد، بايد شرائع و احكامي را كه اين رئيس و يا امثال آن در حال حضور وضع كرده اند، بگيرند و همانها را قوانين قطعي جامعه قرار دهند و جامعه را به آن اداره كنند.[12]

    2. شيخ اشراق، شهاب الدين سهروردي مي گويد: هيچ گاه عالم از حكمت و از وجود كسي كه قائم به حكمت است و حجّت هاي روشن خدا در نزد او مي باشد، خالي نخواهد بود. و اين كس همان خليفه خدا در زمين است. پس، در هر زماني چنين شخصي بهم رسد كه نمونه كامل علم و عمل بوده و رهبري امت به او بوده و خلافت الهي در زمين نيز به عهده او مي باشد. و زمين هرگز از چنين انساني تهي نخواهد ماند. امّا اين چنين رهبر و پيشواي جامعه، گاهي در ظاهر بوده و حكومت تشكيل مي دهد. و گامي در نهايت پنهاني بوده و در غيبت به سر مي برد. و آن كه در غيبت به سر مي برد مردم او را «قطب زمان» مي نامند. او در جاي بي نشاني زندگي كرده و از او نشاني در دست نمي باشد. هر گاه اين امام و رهبر ظاهر گردد و در رأس حكومت قرار گيرد، زمان، زماني نوراني خواهد شد.
    امضاء
    منتظران بدانند اگر بخواهند با افتاب بیدار شوند

    نمازشان قضاست


  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi