1 ـ اگر کتابی بود که عکس اشیا را نشان می داد ، آن کتاب همین قرآن است که بهشت و جهنم را نشان می دهد.
2 ـ خدا می داند قرآن برای اهل ایمان ـ مخصوصاً اگر اهل علم باشند ـ چه معجزه ها و کراماتی دارد و چه چیزهایی از آن خواهند دید!
3 ـ اگر قرآن را به صورت واقعی اش ببینیم ،آن گاه معلوم می شود که دست از ترنج می شناسیم یا نه!
4 ـ برنامه ی قرآن ، آخرین برنامه ی انسان سازی است که در اختیار ما گذاشته شده است ، ولی ما از آن قدردانی نمی کنیم!
5 ـ اگر به قرآن عمل می کردیم ، دیگران را به اسلام و قرآن جذب می نمودیم ؛ زیرا قرآن ، جامع کمالات همه ی انبیای اولوالعزم (ع) است.
6 ـ اگر درست به قرآن عمل می کردیم ، با عمل خود دیگران را جذب می کردیم ؛ زیرا مردم غالباً ـ به جز عده ی معدود ـ خواهان و طالب نور هستند .
7 ـ قرآن ، انسان را به غایت کمال انسانی می رساند . ما قدردان قرآن و عدیل آن:اهل بیت (ع) نیستیم .
8 ـ مدام به قرآن نگاه کردن ، دوای درد چشم است .
9 ـ اگر از قرآن استفاده نمی کنیم ، برای آن است که یقین ما ضعیف است .
10 ـ خدا می داند حفظ قرآن ، چه قدر در استفاده از این معدن و منبع رحمت الهی ، مدخلیت دارد ... ما آن گونه که باید و شاید از قرآن ، استفاده نمی کنیم!
11 ـ آیه ی : (و اگر قرآنى بود كه به وسیله آن كوه ها به حركت می آمدند ، یا زمین پاره پاره می گشت ، یا به وسیله آن با مردگان سخن گفته می شد [ باز هم این كافران لجوج ، ایمان نمی آورند ، زیرا وقتى با مشاهده قرآن كه بزرگ ترین معجزه است ایمان نیاورند با مشاهده هیچ معجزه اى ایمان نمی آورند ! كار هدایت و ایمان اینان ارتباطى به معجزه ندارد ]بلكه همه كارها فقط در اختیار خداست . پس آیا آنان كه ایمان آورده اند ، ندانسته اند كه اگر خدا می خواست همه مردم را [ از روى اجبار ] هدایت می كرد ؟ ! [ ولى هدایت اجبارى فاقد ارزش است ] و همواره به كافران به كیفر آنچه كه انجام دادند ، حادثه اى كوبنده و بسیار سخت می رسد یا حادثه نزدیك خانه هایشان فرود می آید [ كه شهر و دیارشان و اطرافش را ناامن می كند ] تا وعده [ قطعى و نهایىِ ] خدا [ كه شكست كامل كافران و عذاب آخرت است ] فرا رسد ; بى تردید خدا خُلف وعده نمی كند .[رعد /31 ]؛ )چه می گوید ؟! آیا امور مذکور در آیه ی شریفه ی ، فرض محال و غیر واقع است ؛ یا می خواهد بفرماید : اهلش با این قرآن ، همه ی این کارها را می توانند انجام دهند ؟!
12 ـ کسی آشنا به قرآن است که زیادتر در آن تدبر کند ؛ مجموعه ی روایات هم مثل قرآن است .
13 ـ اگر راست می گوییم که قرآن ، سلاح است ، پس چه احتیاج به سلاح دیگر ؟!
14 ـ آیا هیچ می دانیم که قرآن ، نظیر سایر مکتوبات نیست ! گویی قرآن ، موجودی ربوبی از عالم نور و روحانی است که در عالم اجسام و اعراض ظهور کرده است!
15 ـ باید به طور یقین بفهمیم که نگاه کردن به قرآن ، مثل نگاه کردن به سایر کتب نیست!
16 ـ به هیچ امت و ملتی چنین قرآنی داده نشده که این همه خواص و آثار داشته باشد !نعمت به این بزرگی به ما داده شده ، ولی مثل این است که اصلاً نداده اند ،و مثل این که این کتاب ،مکمل انسان نیست!
17 ـ توسل به قرآن و حمل و فهم و قرائت آن ، برای نجات عموم مردم ـ چه رسد به خواص ـ مفید است!
18 ـ جای تعجب است که به شخصیت ها و سخنان آنها اهمیت داده می شود و سخنرانی هایشان ضبط می شود ، اما قرآن که در دست ما است ، این طور نزد ما ارزش ندارد !همه می دانیم که درباره ی قرآن ، مقصریم!
19 ـ کسی که این مطلب را که : قرآن ، تیان کل شیء [ بیانگر همه چیز ] است دنبال کند ، عجایب و غرایب می بیند!
20 ـ قرآن کتابی است که پیغمبر ساز است ؛ زیرا پیغمبران دو گونه اند : قسم اول ، پیامبرانی هستند که از جانب خداوند به پیامبری تعیین شده اند . قسم دوم ، پیغمبران کمالی ،که در اثر ایمان و عمل به دستورات قرآن ، به کمالات پیامبر نایل می گردند .بنابراین قرآن ، پیغمبران کمالی تربیت می کند و پیغمبرساز است.
21 ـ ما وظیفه داریم که در تعلیم ، تلاوت و عمل به قرآن کوشش کنیم .ولی ما شبهای احیا قرآن بر سر می گذاریم ؛ و در مقام عمل ، آیه های حجاب ، غیبت ، کذب ، و آیات ویل للمطففین ؛وای بر کم فروشان )و نیز (فلا تقل لهما اف ؛ پس به پدر و مادر ، اف نگو )همچنین (و لا تمش فی الارض مرحاً؛ و با ناز و تکبر در روی زمین راه مرو ) و ... را زیر پا می گذاریم .
منابع :در محضر بهجت ؛ ج 1 و2 مجله راه قرآن (ش 21)
تنظیم : تبیان