حالا هم خانوادهاش را از دست داده بود و هم دوستانش را ولی مشکلات بزرگتر در راه بود؛
بعد از آن بود که حجاب را شروع کرد و به محض اینکه باحجاب شد در همان روز از کارش اخراج شد ولی همچنان به همراهی شوهر و حضور فرزندانش دلگرم بود.
شوهرش او را بسیار دوست داشت و مرد فهمیده و عاقلی بود ولی او هم نشان داد که نمیتواند این تغییر را درک کند و در کمال تعجب از او خواست خانه راتر ک کند و بیرون برود!
حالا او حتى دیگر خانه هم نداشت ولی دشواریهای بزرگ هنوز نرسیده بودند.