ما نه تنها به لحاظ كردار و گفتار و پندار، تحت مراقبت شدید مىباشیم بلكه وجود خودمان نیز محافظت مىشود و اگر این محافظت دائم و قاهریت خداوند نباشد، معلوم نیست كه بتوانیم حتى یك آنْ هم از خطرات، مصون و محفوظ بمانیم.
گر نگهدار من آن است كه من مىدانم
شیشه را در بغل سنگ، نگه مىدارد
قرآن مجید در این باره مىگوید:
«و هُو القاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ و یُرْسِلُ عَلَیْكُم حَفَظَةً حتّى اِذا جاءَ أحَدَكُمُ المَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا و هم لا یُفَرِّطون.»6؛
«اوست خدایى كه قهر و اقتدارش مافوق بندگان است و براى حفظ شما فرشتگانى مىفرستد تا آنگاه كه مرگ یكى از شما فرارسد، فرستادگان ما او را مىمیرانند و هیچ تقصیرى نمىكنند.»
این حافظان و نگهبانانى كه تا لحظه مرگ همراه انسان و مراقب و محافظ اویند و در دم مرگ او را در اختیار فرشتگان قبض روح مىگذارند تا روح را از پیكر او جدا كنند و او را از این عالم خاكى به عالم برزخ و از آنجا به عالم آخرت ببرند، انسان را از چه چیزى محافظت مىكنند؟
پاسخ این سؤال را قرآن مجید اینگونه داده است:
«لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ و مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظونَهُ مِنْ أمْرِ الله»7؛
«براى اوست پاسداران تعقیبكنندهاى كه از پیش رو و پشت سر گماشته شدهاند تا او را از فرمان خدا حفظ كنند.»
واضح است كه تمام حوادث ریز و درشت و آشكار و نهان، به فرمان خداست و بنابراین، فرشتگان محافظ، انسان ها را از امر خدا حفظ مىكنند و نمىگذارند كه این وجود ضعیف، در كشاكش حوادث و مخاطرات، درهم كوبیده و نابود شود. درست است كه انسان در میان دو سنگ لهكننده آسیاب حوادث قرار گرفته است؛ ولى مگر ممكن است كه بدون امر خداوند، انسان ناتوان در آسیاب حوادث، آرد و خمیر گردد؟!
اگر تیغ عالم بجنبد ز جاى نبُرّد رگى تا نخواهد خداى
بنابراین باید بگوییم كه فرشتگان محافظ كه انسان را در امر خدا حفظ مىكنند، به فرمان خدا عمل مىكنند و او را تا لحظه مقدر به امر خداوند از امر خداوند حفظ مىكنند.
هیچ حادثه و خطرى از امر خداوند، خارج و از دید او غایب نیست. انسان ها نیز چنیناند.
«سَواءٌ مِنْكُم مَنْ أسَرَّ القَوْلَ و مَنْ جَهَرَ بِهِ و مَنْ هُو مُسْتَخْفٍ باللیلِ و سارِبٌ بالنهار.»8؛
«در پیشگاه خدا یكسانند كسانى كه سخن را به عنوان رازى در دل پنهان كنند یا آن را بر زبان آورند و كسانى كه در شب پنهان یا در روز، آشكار باشند.»