سخن گفتن از شخصيتى كه داراى عظمتى ويژه و پرورشى نمونه و حضورى همه جانبه در تمام جهات انسانيت است، عشق و عجز را به همراه خودميآورد. زنان مطرح در قرآن، هريك شاخصهاى ويژهاى داشتهاند و فاطمه، خود به تنهايى همه آن شاخصها را با خود به همراه دارد.
فاطمه، بانويى است چون مريم، پاك و مطهر ـ داراى ارتقاى روحى و معنوي؛ چون بلقيس، با علم و درايت؛ چون زنان معاصر با حضرت موسي، حاضر در تمام لحظات حساس و سرنوشتساز؛ چون هاجر، صبور و با استقامت.
فاطمه، نه تنها، تمامى اينها را در خود، جمع داشت، بلكه خود، حقيقت حُسن و تجسم عينى آن بود و از اين بالاتر، او بهترين اهل زمين بود. و از اين نيز فراتر، او محور هستى و انگيزه خلقت عالم، اعم از آسمان و زمين و جن بود:
يا أحمد! لولاك لما خلقت الافلاك، لولا على لما خلقتك، لولا فاطمه لما خلقتكما.1
سخن گفتن از فاطمه، فراتر از انديشه بشرى است، لذا بايد شناخت او را در كلمات خدا و رسولش يافت. اگر معانى در قالب آن الفاظ بيان ميشود، به منزله تنزيل حقيقت بلند پايه اوست. از اينرو به بررسى آيات نازل شده در حق معرفتش
( 148 )
ميپردازيم. اما قبل از ورود به بحث، نكاتى را يادآور ميشويم.
1. چون هدف، نشان دادن شمهاى از شخصيت فاطمه(س) در كلام وحى است از پرداختن به مباحث جزئى و فنى ادبي، تفسيرى و فقهي، خوددارى كرده و به حداقل در اين زمينه اكتفا ميكنيم.
2. دلالت همه آيات مورد بحث يكسان نيست. بر برخى از آيات، گذشته از ظاهر كلام، روايات متواتر از طريق شيعى و سنّى دلالت دارد. و برخى ديگر علاوه برمعنا وتفسير ظاهرى به حكم تفسير باطني، برآن حضرت منطبق است و برخى از آيات از قبيل بيان يكى از مصاديق آيه و از باب تطبيق است نه تفسير.
3. برخى آيات، تنها به شخصيت حضرت زهرا(س) دلالت دارد و بعضى ناظر به مقام و منزلت اهلبيت رسول خداست كه حضرتش يكى از آنهاست.
آياتى كه دلالت برفاطمه(س) دارند ـ مطابق شاخصهايى كه ذكر كردهايم ـ برطبق احاديث و اعتقادات شيعه بسيارند.
از جمله:آيه 6 از سوره فاتحه؛ 21 و37 از سوره بقره؛ 61، 101، 103، 137، 195از سوره آلعمران؛ 69 از سوره نساء؛ 119 از سوره توبه؛ 24 از سوره ابراهيم؛ 26 و 57 از سوره اسراء، 111 از سوره مؤمنون؛ 87 از سوره انعام؛ 35 از سوره نور؛ 115و 132 از سوره طه؛ 54 و 74 از سوره فرقان؛ 333 و 57 از سوره احزاب؛ 23 از سوره شوري؛ 11 از سوره محمد؛ 17 از سوره ذاريات؛ 21 از سوره طور؛ 19 و 20 از سوره الرحمن؛ 8 از سوره حشر؛ 1 از سوره قدر، 38 و 39 از سوره مدثر؛ 3 تا 7 از سوره ليل؛ 9 از سوره مزمّل؛ 102 از سوره انبياء؛ و 1 تا 3 سوره كوثر.