مفهومشناسی واژه قلب
راغب كه بیشتر به معانی قرآنی واژه ها نظر دارد با تنوع بیشتری به توضیح معنای قلب پرداخته است
و قلب را در لغت به معنای «گرداندن و تحوّل دادن از وجهى به وجه دیگر» میداند؛
مثل گرداندن لباس، و گرداندن انسان از طریقه اش ۱. به نفس و روح انسان هم که بُعد خالص، شریف و حقیقت انسان است، میتوان قلب گفت ۲.
در اصطلاح قرآنی، به روح لطیف انسانی، که با تعلّق به قلب جسمانی، سلطه خود را در بدن انسان اجرا مى کند، قلب گویند؛ که از آن به نفس ناطقه نیز تعبیر میگردد.
پس چون، این قسمت از بدن انسان، مرکز تحولات مختلف روحی است، آن را «قلب» نامیدهاند ۳.
در قرآن واژه هایی است كه مشابهتی با قلب دارند و گویا همردیف آن تلقی می شوند.
این واژه ها عبارتند از:
صدر، روح، نفس و فؤاد.
خداوند مىفرماید:
(مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى)؛
دل، آن چه را پیامبر دید دروغ ندانست ۴ .
فؤاد در این جا به معناى اندام اعتقاد، تصدیق، باور و ایمان به كار مىرود.
قلب را از آن جهت فؤاد گویند كه در آن توقّد و دلسوزى است. «فأد» به معناى بریان كردن آمده است.
به قولى علّت این تسمیه، تأثر و تحوّل قلب است كه «فأد» در اصل به معنى حركت و تحریک است ۵.
1.المفردات فی غریب القران، ج۱، ص۶۸۱
2.العین، ج۵، ص۱۷۰
3.التحقیق فی کلمات القرآن، ج۹، ص۳۰۲
4.نجم / ۱۱
5.المیزان، ج۲۰، ص۶۱۷