بهار پايداري
اي وطن اي مغفر من لطف حقّت يار باد
لطف حقّت يار و دشمن خوار و خواري عار باد
اي وطن اي خاك پاكت توتياي چشم ما
توتياي چشم ما در پرده از اغيار باد
آنكه خوارت ميشمرد از طبع خوار خويشتن
تا ابد چون آرزوي خواري ما خوار باد
وان كه ما را از سفه ميخواند موري در حساب
خود چو مرداري شد از ذلّت كه طعمه بار باد
ضربهي تيغ شما زد صدمهاي صدام را
كز نشانش تا ابد صداميان را عار باد
بحر آبي خاك ما شد عرصهي بيداد او
مرگ بر بيدادگر، اف بر جنايتكار باد
گرچه صد دام از خيانت بهر ما گسترده بود
خود به دام افتاد و دامش گوري از هر تار باد
اي جوانان غيور اي پاسداران وطن
مژدهي فتح شما با مژدگاني يار باد
مژدگاني چيست اين فتحالفتوح قرن را
آنكه فتح قدستان پايان اين مضمار باد
خصمتان را گر همه صدام ورصد همچو اوست
جان پر از آزار و دل پر بار و سر بردار باد
اينچنين فتح نمايان لشكر اسلام را
فخر تاريخ است و اين تاريخ را تكرار باد
بر قفارِ خصم آن مُهري كه ميزد ذوالفقار
هم زبازوي شما بر فرق اين كفار باد
كرّ و فّري اينچنين از حيدر كرّار بود
هم شما را كرّ و فرّاز حيدر كرّار باد
آنچه آمد از شما آموخت دل بذل نفوس
اهل بذل و مكرمت را درسي از ايثار باد
دشمن غدّار را آنگونه آتش در زديد
كانچنان آتش به جان دشمن غدّار باد
قدرت بازويتان را قوّت ايمانتان
داد نيرويي كه فوق نيروي اشرار باد
اين جلادت زادهي دين است و پروردهي يقين
اينچنين دين و يقين آوازاهي اعصار باد
مغفر از سركرده، تير از مژه، شمشير از دو دست
جنگ اينسان را به نصرت چنگتان در كار باد
آن همه نوباوهتان چون پهلونان مصاف
كشت بسياري زمردان را و اين بسيار باد
شد جوان از خون گلرنگ شما اسلام پير
پير اسلام كهن را فخر از اين گلزار باد
سوي دشمن رفت مرگ از بيم تسليم شما
هول مرگ از نوجوانان مفخر ادوار باد
در قتال دشمنان بر مرگ سبقت جستهايد
مرگ هم چون زندگاني محو آن هنجار باد
هيچ تاريخي ندارد اين جلادت را به ياد
اين جلادت تا ابد سرلوحهي اخبار باد
مرگ را بر ما هم آسان كرد ايمان شما
همچو ايماني جهان را شهرهي اقطار باد
خصم بيزنهار راهم از كرم داريد پاس
پاس يزداني شما را سرخط زنهار باد
آن كرامتها كه در حق اسيران كردهايد
درسي از دين خدا در خاطر كفّار باد
بالله اين رفتارتان در ياد دنيا نيز هست
عالمي را اين كرامت شيوهي رفتار باد
عالمي درحيرت از ايمان و ايثار شماست
اسوهي ايمان و ايثار اينچنين كردار باد
پير هم در وجد جانبازي است از ذوق شما
يا رب از وجد شما هر طبع برخوردار باد
گر نشد آغشته با خون عزيزان خون ما
خجلت ما زين تغابن ذكر استغفار باد
اي وطن زينسان بهار پايداري در دوبار
از فلك خاك ثمرخيز تو را هر بار باد
وان بهار و اين بهار از فتح و فيروزي زغيب
تهنيت را آيتي از گنبد دوّار باد
نصرتِ « كَمْ مِن فئه » گر لشكر اسلام را
پيش از اينها بود اكنون از شما آثار باد
اي شهيدان اي وقايهي جان ما جان شما
خونبهايتان را زحق پاداش و هم مقدار باد
مرگتان را تسليت با تهنيت آميخته است
زندگي را خجلت از مرگي چنين هموار باد
هر بهاران كز نسيم گل برآيد بويتان
رنگ هر گل يادگار از هر گل رخسار باد
گل نشان بويتان سنبلنشان مويتان
نقش روي و خويتان همواره در انظار باد
وزقبول هديهتان در پيشگاه قرب حق
اجرتان جنّات تجري تحتهاالانهار باد.
سيدكريم اميري فيروزكوهي