صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23

موضوع: « مَن ماتَ علی حُبِّ علی ماتَ شهیدا » _ ویژه نامه گرامیداشت دهه ولایت

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    shapark « مَن ماتَ علی حُبِّ علی ماتَ شهیدا » _ ویژه نامه گرامیداشت دهه ولایت






    « مَن ماتَ علی حُبِّ علی ماتَ شهیدا »

    ویژه نامه گرامیداشت دهه ولایت








    * «دهه ولایت» فرصتی ارزنده برای تبیین فرهنگ ناب غدیر



    دهه ولایت که با عید سعید قربان آغاز و به عید سعید غدیر خم منتهی می شود فرصتی است مغتنم برای تبیین جایگاه

    ویژه ی فرهنگ ناب ولایت و غدیر که تلاش داریم در این تاپیک با اندک توان و وسعمان به آن ادای دین کنیم.





    ویرایش توسط شهاب منتظر : 06-10-2014 در ساعت 17:04
    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif



  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض




    غوطه در زمزم نور:


    قال الله الحكيم فى محکم كتابه الكريم:

    «يَا اَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ مَا اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ وَ اِن لَم تَفعَل فَمَا بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ يَعصِمُكَ مِنَ النّاسِ ِانَّ الّلهَ لا يَهدِى القَومَ الكافِرينَ.»


    «اى پيامبر ؛ برسان به مردم آنچه را كه از سوى پروردگارت به تو فرود آمده است،

    و اگر نرسانى، رسالت پروردگارت را نرسانده ‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى ‏كند،

    و خداوند گروه كافران را هدايت نمى ‏نمايد».



    [آیه 67 سورة المائدة]







    ویرایش توسط شهاب منتظر : 06-10-2014 در ساعت 17:06
    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif



  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض








    محبّت اهل بیت علیهم السّلام در نصّ صریح قرآن کریم

    محبّت ، مهر ورزيدن و دوست داشتن پيامبر و خاندانش يكى ازاصول اسلام است كه قرآن وسنت بر آن تأكيد دارند. قرآن كريم در اين باره مى‏ فرمايد:

    «قل إن كان آباؤكم و ابناؤكم و إخوانكم و أزواجكم و عشيرتكم و أموال اقترفتموها و تجارة تخشون كسادها و مساكن ترضونها أحب إليكم من الله و رسوله و جهاد في سبيله فتربصوا حتى يأتى الله بأمره و الله لا يهدى القوم الفاسقين»(توبه/24): بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و بستگان شما و اموالى كه بدست آورده‏ايد و تجارتى كه از كساد آن بيم داريد و مسكن‏هاى مورد علاقه شما، در نظرتان از خداوند و پيامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار اين باشيد كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند، و خداوند جمعيت نافرمانبردار را هدايت نمى‏كند.



    و در آيه ديگر مى ‏فرمايد: «الذين آمنوا به و عزروه و نصروه و اتبعوا النور الذي أنزل معه أولئك هم المفلحون» (اعراف/157): كسانى كه به او ايمان آورده‏ اند و او را تكريم كرده و كمك نموده‏اند و از نورى كه بر وى فرود آمده پيروى كرده‏اند، رستگارانند.


    خدا در اين آيه براى رستگاران چهار ويژگى مى‏ شمارد:


    1- ايمان به پيامبر: «آمنوا به».


    2- تعزيز و تكريم او: «عزره».


    3- يارى كردن او: «نصروه».


    4- پيروى از نورى (قرآن) كه نازل شده است «و اتبعوا النور الذي أنزل معه».


    با توجه به اينكه يارى كردن پيامبر در ويژگى سوم آمده است، قطعا مراد از «عزروه» در ويژگى دوم همان تكريم و تعظيم پيامبر است، و مسلما، تكريم پيامبر مخصوص دوران حيات او نيست، همچنانكه ايمان به وى كه در آيه وارد شده، چنين محدوديتى ندارد.


    درباره محبت به خاندان رسالت كافى است كه قرآن آن را به صورت پاداش رسالت (البته به صورت پاداش نه پاداش واقعى) ذكر كرده و مى‏فرمايد: «قل لا أسألكم عليه اجرا إلا المودة فى القربى» (شورى/23):


    «بگو من براى اداى رسالت خدا از شما پاداشى نمى‏طلبم،جز محبت ورزيدن به بستگان و نزديكانم .»



    محبت و تكريم نسبت به پيامبر اكرم(ص) نه تنها در قرآن آمده، بلكه در احاديث اسلامى نيز بر آن تأكيد شده است، كه دو نمونه آن را يادآور مى‏ شويم:


    1- رسول اكرم(ص) فرمود: «لا يؤمن أحدكم حتى أكون أحب إليه من ولده و الناس اجمعين». (1) هرگز يك نفر از شما مؤمن واقعى نخواهد بود، مگر اينكه من براى او از فرزندانش و همه مردم محبوب‏تر باشم.


    2- در حديث ديگر مى‏ فرمايد: ثلاث من كن فيه ذاق طعم الإيمان: من كان لا شي‏ء أحب إليه من الله و رسوله، و من كان لئن يحرق بالنار أحب إليه من أن يرتد عن دينه، و من كان يحب لله و يبغض لله» (2) : سه چيز است كه هر كس داراى آن باشد، مزه ايمان را چشيده است: 1- آن كس كه چيزى براى او از خدا و رسولش گرامى‏تر نباشد. 2- آن كس كه سوخته شدن در آتش براى او محبوبتر از خروج از دين باشد. 3- آن كس كه براى خدا، دوست يا داشمن بدارد.




    ویرایش توسط شهاب منتظر : 06-10-2014 در ساعت 16:27
    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif



  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض




    دلایل عقلی و نقلی وجوب محبّت خاندان پيامبر(ص)


    1- پيامبر گرامى اسلام(ص) فرمودند: «لا يؤمن عبد حتى أكون أحب إليه من نفسه و تكون عترتي أحب إليه من عترته، و يكون أهلي أحب إليه من أهله» (3) :مؤمن به شمار نمى‏ رود بنده‏اى مگر اينكه مرا بيش از خود دوست بدارد، و فرزندان مرا بيش از فرزندانش، و خاندان مرا فزون از خاندان خود، دوست بدارد.

    2- در حديث ديگر درباره عترت خود مى‏فرمايد: «من أحبهم أحبه الله و من أبغضهم أبغضه الله» (4) : هر كس آنها را دوست بدارد، خدا را دوست داشته و هركس آنها را دشمن بدارد، خدا را دشمن داشته است.


    تا اين جا با دلايل نقلی اين اصل (مهر ورزيدن به پيامبر و عترتش) آشنا شديم، اكنون سؤال مى‏ شود :


    1- سودى كه امت از مهر ورزيدن به پيامبر و عترت او مى‏ برد چيست؟!


    2- شيوه مهر ورزى و تكريم نسبت به پيامبر و خاندان او چيست؟!



    درباره مطلب نخست يادآور مى‏ شويم: محبت به انسان با كمال و با فضيلت، خود نردبان صعود به سوى كمال است، هرگاه انسانى فردى را از صميم دل دوست بدارد، كوشش مى‏كند خود را با او همگون سازد و آنچه كه مايه خرسندى او است انجام داده، و آنچه او را آزار مى‏دهد ترك نمايد.


    ناگفته پيداست وجود چنين روحيه ‏اى در انسان مايه تحول بوده و سبب مى‏شود كه پيوسته راه اطاعت را در پيش گيرد و از گناه بپرهيزد. كسانى كه در زبان اظهار علاقه كرده ولى عملا با محبوب خود مخالفت مى‏ ورزند، فاقد محبت واقعى مى‏باشند، در دوبيتى كه به امام صادق (ع) نسبت داده شده است به اين نكته اشاره شده آنجا كه مى‏ فرمايد:

    تعصى الإله و أنت تظهر حبه*هذا لعمري فى الفعال بديع‏لو كان حبك صادقا لأطعته*إن المحب لمن يحب مطيع (5)

    «خدا را نافرمانى مى‏كنى و اظهار دوستى مى‏ نمايى، به جانم سوگند، اين كار شگفتى است. اگر در ادعاى خود راستگو بودى او را اطاعت مى‏ كردى، حقا كه مريد پيوسته مطيع محبوب خود مى‏ باشد».




    ویرایش توسط شهاب منتظر : 06-10-2014 در ساعت 16:52
    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif



  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض




    شیوه محبّت به پیامبر اسلام(ص) و خاندان پاکش



    اكنون كه وجوب و برخى از ابعاد و ثمرات مهرورزى به پيامبر و خاندان او روشن شد، بايد به شيوه ابراز آن بپردازيم: مسلما مقصود حب درونى بدون هيچ‏گونه بازتاب عملى نيست، بلكه مقصود مهرى است كه در گفتار و رفتار انسان بازتاب مناسبى داشته باشد.

    شكى نيست كه يكى از بازتابهاى محبت به پيامبر(ص) و خاندان او پيروى عملى از آنان است، چنانكه اشاره شد، ولى سخن در ديگر بازتاب‏هاى اين حالت درونى است، و اجمال آن اين است كه هر گفتار يا رفتارى كه در نظر مردم نشانه محبت و وسيله گرامى داشت افراد به شمار مى‏رود، مشمول اين قاعده مى‏باشد، مشروط بر اينكه، با عمل مشروع او را تكريم كند، نه با عمل حرام.

    بنابراين، گرامى داشت پيامبر اكرم(ص) و خاندان او در هر زمان خصوصا در سالروز ولادت يا وفات ـ يكى از شيوه‏هاى ابراز محبت و گرامى داشت مقام و منزلت آنان است و آزين بندى در روزهاى ولادت وروشن كردن چراغ و برافراشتن پرچم و تشكيل مجلس براى ذكر فضايل و مناقب پيامبر اكرم(ص) يا خاندان او، نشانه محبت به آنان و وسيله ابراز آن به شمار مى‏رود و به اين خاطر تجليل پيامبر در ايام ولادت يك سنت مستمر، در ميان مسلمانان بوده است.


    ديار بكرى در كتاب «تاريخ الخميس» مى‏نويسد: مسلمانان پيوسته ماه ولادت پيامبر را گرامى داشته و جشن مى گيرند و اطعام مى‏كنند و به فقرا صدقه مى‏دهند اظهار شادمانى مى‏نمايند و سرگذشت ولادت او را بيان مى‏كنند، چه بسا كراماتى براى آنان ظاهر مى‏شود. عين اين سخن را عالم ديگرى به نام ابن حجر قسطلانى در كتاب خود آورده است. (6)


    پى‏ نوشت ها:


    1و2ـ كنز العمال: ج 1، ح70 و 72 و جامع الأصول: ج 1، ص .238


    3و4ـ مناقب الامام اميرالمؤمنين نگارش حافظ محمد بن سليمان كوفى، ج 2، ح 619، و .700 و بحار الأنوار ج 17 ص 13، علل الشرايع باب 117 ح .3


    5ـ سفينة البحار: 1/ .199


    6ـ المواهب اللدنية، ج 21، ص 27، تاريخ الخميس، ج 1، ص .223




    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif



  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض




    ولايت در بيان آيت الله العظمي بهجت رحمه الله عليه



    همه چيز در ولايت است

    همه چيز در همين كلمه ولايت است ؛ اگر ولايت باشد، ديگر جلوترها (اصل توحيد، اصل نبوت و تصديق رسالت و تمام اين مهمات ) داخلش ‍ هست . گفت : ((چون كه صد آمد، نود هم پيش ماست .))(7)


    اساس دين

    امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد: به زمين مكه خطاب شد: ((آرام بگير! ما محلى پيدا كرديم (مقصود كربلاست .)(8)

    صحبت ولايت ، همان صحبت اسلام و ايمان و اصل اساس دين است . ((چون كه صد آمد، نود هم پيش ماست .)) هركس معتقد به ولايت است ، معتقد به نبوت هم مى باشد و لاعكس . هركس معتقد به كربلاست معتقد به مكه است و لاعكس .(9)



    ویرایش توسط شهاب منتظر : 06-10-2014 در ساعت 17:36
    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif



  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض





    عدم انفكاك قرآن و عترت

    كسانى كه قرآن را ندارند، عترت را هم ندارند و كسانى كه عترت را ندارند، قرآن را هم ندارند.(10)


    قرآن و عترت همراه هميشگى

    حضرت آيت الله بهجت يك وقت فرمودند: آيت الله شربيانى از علماى بزرگ بودند. يك روزى در هواى سرد فقيرى دنبال ايشان راه مى افتد و تقاضاى كمك مى كند و مى گويد: اگر كمك نكنى ، مى ميرم ، ولى آقا توجهى به ايشان نمى كند و او تا پشت در منزل آيت الله مى آيد و آقا بدون توجه وارد خانه مى شود و در را مى بندد و فقير پشت در اصرار مى كند كمكم كنيد. چون آقا توجه نمى كند اهل بيت آقا هم چيزى نمى گويند. صبح كه بيرون مى آيند مى بينند مرده است . آقا دستور مى دهد بروند غسل بدهند. وقتى لباسش را بيرون مى آورند، مى بينند يك كيسه ليره همراهش بوده است .
    آيت الله بهجت در ذيل اين حكايت مى فرمود: ما قرآن و عترت همراهمان هست ، ولى مى گوييم آقا چيزى بگو كه حالم خوب بشود، دارم مى ميرم !(11)

    ما مردان خدا را نمى شناسيم ، چه رسد به انبيا و اوصيا!

    ترس مقربان از سقوط است نه فقط از آتش ؛ صبرت على عذابك فكيف اءصبر على فراقك : ((گيرم كه بر عذابت صبر كردم ، چگونه بر جدايى ات صبر كنم ؟!))(12)
    اين ها براى كسانى است كه خيلى خيلى از ما بالاترند. ما هنوز به مقام آن ها نرسيده ايم . سلمان و مقداد و ابوذر، در چه مقامى بوده اند؟! اما اين ها را نشناخته ايم . چطور مى خواهيم انبيا و اوصيا را بشناسيم ؟!(13)


    بشر حاضر است همه چيز را فداى خود بكند!

    از قضيه سيد الشهدا (عليه السلام ) بايد اين را بفهميم كه بشر حاضر است همه چيز را فداى خودش كند و استثنايى هم در كار نيست .(14)



    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif



  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض





    اهل بيت (عليهم السلام )، راه سعادت



    يكى از شاگردان حضرت استاد
    (15) نقل مى كند:

    گاهى حضرت آقاى بهجت (ره) به عنوان طعن و طنز مى گفتند:

    «بله ! ماها دنبال يك چيزى مى گرديم براى تكاملمان كه نه خدا گفته باشد نه پيغمبر و نه امام .»

    اما دنبال يك همچنين چيزى مى گرديم و خيال مى كنيم راه سعادت يك چيزى است كه نه خدا گفته نه پيغمبر نه امام . در صورتى كه قاعدتا آنچه آن ها بيشتر گفته اند و بيشتر تاءكيد كرده اند آن موجب سعادت ماست چطور ممكن است كه چيزى تاءثير در سعادت انسان داشته باشد و آن ها از آن غفلت كرده باشند و نگفته باشند و واگذار كرده باشند به اينكه يك پيرى ، مرشدى ، قطبى بيايد بيان كند؟ آيا ممكن است همچنين چيزى ؟!

    و يا ممكن است چيزهايى را كه تاءكيد كرده اند چندان اهميتى نداشته و آنچه مهم بوده يك چيزهايى است كه در كتاب و سنت خيلى كم درباره اش گفتگو شده باشد؟! اينها معقول نيست .
    (16)




    ویرایش توسط شهاب منتظر : 07-10-2014 در ساعت 15:51
    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif


  10. تشكرها 4


  11. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض




    لزوم اطاعت محض از امام (عليه السّلام )

    اين همه ودايع ، كتب ، مخازن علم ، روايات ، ادعيه ، در اختيار ما گذاشته اند، به گونه اى كه اگر كسى بخواهد، امامى را حاضر بيابد و يا صدايش را از نوار گوش دهد، و يا در خدمتشان باشد تا مطالب آنان را استماع كند.

    - نه اين كه خود در محضر آنان صحبت كند!

    - بهتر از اين ها را پيدا نمى كند. همه چيز در دسترس ما است ، ولى حالمان مانند حال كسانى است كه هيچ ندارند، نه به قرآن قائل اند نه به عترت و نه روايات آنان را قبول دارند!

    اگر ائمه اطهار (عليهم السلام ) حاضر بودند، باز بايد به همين رواياتشان عمل كنيم !

    لابد عذرمان ، اين است كه در صورت حضور آنان هم مجبور نبوديم از آنان پيروى كنيم و به حرف هايشان گوش كنيم ، چنان كه در طول تاريخ امتحان داده ايم كه در زمان حضورشان ، قدردان آنان نبوده ايم !
    (17)







    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif


  12. تشكرها 3


  13. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض





    حديث ثقلين ، دليل زنده بودن امام


    حقيقت اسلام ، در ايمان است ، به دليل آيه : اءليوم اءكملت لكم دينكم
    (18) و انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا(19) و امثال اين ها.

    انسان عاقل ، متوجه مى شود كه نبى ، وصى مى خواهد. وصايت تكوينا بقاى نبوت است . بنده نديده ام كه كسى اين گونه بگويد، ولى حقيقت مطلب همين است كه دليل بر وجود بقيه الله (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) در اين زمان ، از ابتداى غيبت صغرى تاكنون ، همان روايت ثقلين است با ضميمه اى كه در آن است :

    انى تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتى ...ساءلت ربى اءن يجمع بينهما و اءن لا يفرق بينهما فاستجاب لى
    (20) اين روايت ، با ضميمه ساءلت ربى ... دليل بر اين است كه در هر جا و هر زمانى كه قرآن هست و ماءمور به ، به طورى كه مرجع است ، حالا يا صورتا يا واقعا يا بعضا يا تماما، هرجا كه قرآن باشد، شارح قرآن هم بايد باشد، وصى پيغمبر هم بايد باشد، يعنى ، بقاء خود صاحب قرآن كه انما يعرف القرآن من خوطب به (21) خودش بايد باشد. هر زمان كه اسلام و قرآن هست ، در همان زمان قائم ، و ولى و عالم به اسلام و شارح قرآن كه خود خدا معين كرده است ، بايد باشد. لا يفرق بينهما! نمى شود قرآن باشد ولى شارح قرآن نباشد!

    لذا در خود روايات اهل تسنن ، الى ماشاءالله ، مواردى را ملاحظه مى كنيد كه در مورد آيه شريفه قرآن يا در مورد احكامى كه آنان صادر كرده اند، حضرات معصوم خصوصا حضرت امير (عليه السلام )، آن ها را توضيح و تبيين كرده اند، به طورى كه اهل سنت نقل كرده اند كه عمر در هفتاد موضع گفته است :

    لو على لهلك عمر
    (22) يا مثلا زمانى كه وجود مقدس رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) از دنيا رفت ، برادر ابوبكر آمد گفت : محمد لا يموت ؛ ((پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) نمى ميرد)) ابوبكر براى اثبات مرگ پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) به اين آيه شريفه افان مات اءو قتل انقلبتم على اعقابكم (23) استدلال كرد، و حال اين كه اين نكته را نفهميده كه ((ان )) در آيه شريفه قرآن ((ان )) شرطيه است و به اين معنا نيست كه پيامبر مى ميرد يا كشته مى شود، بلكه بايد به اين آيه شريفه قرآن كل نفس ذائقه الموت (24) استدلال كرد. اين آيه ، براى مرگ كليه نفوس ، دليل است نه آن آيه شريفه اءفاين مات ....

    واقعا آيا اينان شارح قرآن بودند؟! همين شارح بودن اهل بيت براى آيات شريفه قرآن كه در موارد عديده اى از آن را خود اهل تسنن نقل كرده اند، دليل قطعى بر ولايت و وصايت حضرات معصوم (عليه السلام ) است . روايت ثقلين با آن ضميمه اى كه در آن است ، دليل قطعى بر وجود امام زمان حى الى زمان ظهور است ، نه اينكه بعدا موجود و متولد مى شود.
    (25)




    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif


  14. تشكرها 3


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi