بعضي اوقات ممكن است محدوديت هايي اعمال بشود كه روا نباشد . پرسش: چه كنيم كه زندگي ما شرقيها مثل غربيها نباشد و فرزندانمان از خانواده جدا نشوند ويا ما آنها را دور نكنيم و يا جوانان ما كه هيجده سال مي شوند از خانواده جدا نشوند ؟ پاسخ: خلاصه عرض ميكنم؛ ما از ابتدا از نيمه راه شروع نمي كنيم؛ يعني ما زماني كه شخص دلايل مختلف دروني و بيروني براي عدم مطابقت را از ما پذيرفته ، چيزي به نام مقولة تربيت ديني را شروع ميكنيم؛ در حالي که اين اشتباه است. زماني تربيت ديني را شروع ميكنيم که چيزي را به نام سنتها و آداب به آنها تلقين كردهايم و آنها در موقعيتي سني و رشدي قرار گرفتهاند و ميگويند نه، اين اشتباه است. متأسفانه، نميخواهم بگويم که راهش بسته است، ولي خيلي مشكل است. بهترين سن براي اينكه ما اين اصول رفتاري معين و دلخواه را در فرزندانمان نهادينه كنيم سني است كه اصلاً فكرش را نميكنيم، و آن سن، سن شعور است. يعني زير هفت سال. يك حديثي را بعضيها اشتباه متوجه شدهاند كه پيامبر مراحل سن را تقسيم كردند، بعد فرمودند: بچهها هفت سال اول سرور هستند، كارشان نداشته باشيد. اين طور نيست. ما مهمترين و بزرگترين سن را كه در آن سن، بچه قابليت پذيرش را دارد، از دست ميدهيم.