درجات توکل
برای صفت «توکل» در ضعف و قوت سه درجه است:
1- حال او در حق خدا و اعتماد به او مثل حال کسی است که خدا وکیل او باشد و این ضعیفترین درجات توکل است و منافاتی با سعی و تدبیر خود ندارد
2- حال او با خدا مثل حال طفل باشد با مادر خود؛ زیرا او جز مادر نمیشناسد و به سوی غیر او اعتماد ندارد. چون او را ببینید در هر حال به دامن او میآویزد و اگر حاضر نباشد چون امری به او رو کند اول چیزی که بر زبان میآورد: «ای مادر» است و صاحب این مرتبه چنان غرق توکل است که از توکل خود نیز غافل است و همة تدبیرات منافی این مرتبه است مگر تدبیر گریختن به خدا و پناه جستن به او به واسطة دعا و تضرع.
3- آدمی در نزد خدا مانند میت در نزد غسّال باشد؛ یعنی خود را در پیش قدرت حقّ، میت ببیند و جمیع حرکات و سکنات خود را از قدرت ازلیه بداند و این بالاترین درجات است و این شخص، مانند طفلی است که بداند اگر از سوی مادر بگریزد مادر به دنبال او خواهد گشت و اگر به دامن مادر پناه آورد مادر او را در آغوش میکشد و از همین قسم است توکل حضرت ابراهیم خلیل الرحمن وقتیکه او را در منجنیق در آتش قرار دادند و حضرت روح الامین به او گفت: آیا حاجتی داری؟ گفت: «علم خدا به حال من، کفایت سؤال مرا میکند»
کمال توکل....