اين اصطلاح در قرآن صريحاً بهكار نرفته است؛ ولى معنا و مفهوم آن را از آياتى كه به خليفة اللّه، امام، مطهّر، مخلَص، مهتدى، صدّيق، صالح، مقرّب، سابق، مصطفى، مجتبى، ولىّاللّه، رسول، نبىّ، صاحبان نفس مطمئنه و عبوديت تامّة مربوط است مىتوان برداشت كرد،
افزون بر اين چون انسان كامل در همه اوصاف كمال سرآمد همه است مىتوان همه آياتى را كه به فضايل و كمالات انسانى اشاره دارد به انسان كامل مرتبط دانست، بلكه از آنرو كه انسان كامل خود قرآن ناطق و قرآن خُلق وى است[34]، مىتوان همه قرآن را وجود كتبى انسان كامل و سورهها و آيات آن را مدارج و معارج وى معرفى كرد.