باور کنیم که دعا کارساز است؛ نه موشک
بیایید فضا را عوض کنیم و باور کنیم که دعا کارساز است؛ نه موشک. باور کنیم کاری که با دعا میشود کرد با لشگر و نیروهای رزمنده نمیشود انجام داد. خصوصاً اینکه یک خبر مهمی که وجود دارد این است که شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان امسال، بنا بر تقویم رسمی، شب جمعه است.
بسیاری از علائم دارند به ما میگویند که مقداری حواسمان را جمع کنیم. واقعاً یک شب بنشینیم برنامهریزی کنیم که «اگر ظهور نزدیک است، من دارم چکار میکنم؟» واقعاً اگر امسال یا سال آینده بخواهد اتفاقی رخ دهد ما چکارهایم؟ یکبار بنشینیم فکر کنیم و آمادگیمان را برای ظهور بررسی کنیم. برای این آمادگی نیز هیچ راهی جز دعا نداریم. از هم اکنون خودمان را آماده کنیم برای شب بیست و سوم ماه رمضانی که بناست منادی در آسمان ندا سر دهد و ما را برای ظهورآماده کند.
هرچه جلوتر میرویم، انکار نزدیک بودن ظهور سختتر میشود/ دلائل ظهور دارند ما را محاصره میکنند.
ظهور فرآیندی مرحلهای و تدریجی است و همۀ این مقدمات یکشبه اتفاق نمیافتد. هر چه جلوتر میرویم، انکار نزدیک بودن ظهور سختتر از گذشته میشود. دلائل ظهور دارند ما را محاصره میکنند. علائم دارند خودشان را نشان میدهند، علائم بسیار آشکار هستند. اشارات و تصریحات روایات فراوانی در اینباره وجود دارد. اگر این همه آمادگی که در منطقه بوجود آمده دلیل بر نزدیکی ظهور نیست، حداقل باید در روایات ذکر میشد که یکبار همۀ علائم ظهور تا حدی خودشان را نشان میدهند ولی ظهور رخ نخواهد داد؛ کما اینکه دربارۀ سفیانی برخی روایات به سفیانی اول و سفیانی دوم اشاره شده. لذا اگر یک جریان سفاکی در منطقه ظهور کند و خونریزی کند مردم میگویند آیا این همان سفیانی است، بعد به روایات مراجعه میکنیم. البته بنده نمیگویم سفیانی اولی که در روایات آمده، قبلاً به چه چیزی تطبیق داده شده و حالا خیلیها منتظر سفیانی دوم هستند. شاید اینگونه باشد، بنده در حد احتمال بیان میکنم ولی این احتمالها احتمالهایی نیستند که به سادگی بتوان از کنارشان عبور کرد.
شرایط امروز ما دارد شبیه جنگ حُنین میشود / مسلمانها در حنین به تعدادشان مغرور شدند و به خدا توکل نکردند.
شما قدرت کنونی اسلام در منطقه را ببینید! بنده تصور میکنم که ما الان در شرایطی شبیه بدر، اُحد و یا خندق نیستیم؛ موقعیت امروز ما دارد شبیه جنگ «حُنین» میشود. در جنگ بدر، مؤمنین در اقلیت بودند و هیچ کس باور نمیکرد که پیروز شوند. در اُحد مؤمنین در خانۀ خودشان به استقبال دشمن رفتند، گروهی از مؤمنین ضعف نشان دادند و شکست خوردند. اما واقعاً الان هیچ گروهی از مؤمنین و مجاهدین که ضعف نشان بدهند را سراغ نداریم، هیچ یک از ملتهای مؤمن منطقه سنگر را خالی نکردهاند، هیچکدام عقب ننشستهاند. دوران، دوران خیانتهای شبیه اُحد نیست، دوران غنیمت جمع کردن نیست، دوران جنگ خندق نیست که محاصره آنقدر سنگین باشد که ما مجبور باشیم اطراف خودمان خندق ایجاد کنیم.
حُنین تنها نبردی بود که مسلمانها تعدادشان از غیر مسلمانها بیشتر بود ولی با این حال، در ابتدا شکست خوردند، چون به تعدادشان مغرور شدند و به خدا توکل نکردند.( لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فی مَواطِنَ کَثیرَةٍ وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئاً وَ ضاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرینَ؛ توبه/۲۵)
الآن که تعداد جبهۀ حق بیشتر است، مبادا به خدا توکل نکنیم و شکست بخوریم!/ الآن نیاز به دعا داریم.
آیا شما باور ندارید که ما الان تعدادمان بیشتر است؟ شاید همان ذهنیتی که برای مسلمانانِ حاضر در جنگ حنین ایجاد شده بود، امروز برای ما دارد بهوجود میآید که «حالا که تعداد ما بیشتر است چرا برویم گریه کنیم و مضطرانه ناله سر دهیم؟!» باور کنیم که تعداد ما الان بیشتر است و هیچ زمانی به این اندازه نبودهایم. مردمان یمن را نگاه کنید که تعدادشان چقدر از متجاوزان بیشتر است. شرایط یمن با جنگ ۳۳ روزۀ لبنان خیلی متفاوت است. در یمن امکان کمکرسانی هم خیلی از غزه بهتر است. من نمیدانم چرا جبهۀ حق، روز به روز دارد جلو میرود؟!
خُب حالا که ما تعدادمان بیشتر است یعنی جبهۀ حق تعدادش بیشتر است، مبادا مانند جنگ حنین بشود که مسلمین به خدا توکل نکردند و شکست خوردند! ما الان در آن شرایط هستیم و نیاز به دعا داریم.
بیایید با دعا، اسلام را یاری کنیم
بیایید با دعا اسلام را یاری کنیم. شاید در یکی از جلسات دعا، دلمان آنچنان به سوز و گداز در بیاید که خدا ما را لایق قرار بدهد و از ما هم کمک بگیرد.
در آخرالزمان از یک جهت، سختگیری بیشتر میشود و از یک جهت دیگر، سهلگیری بیشتر میشود؛ کسانی که فکرش را نمیکنید، میروند به خط مقدم و کسانی که از آنها توقع دارید جا میمانند. من نمیدانم این امر چگونه رقم میخورَد، ولی بروید در خانه خدا و دعا و تضرع کنید...