❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (14-05-2015), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (15-05-2015), شهاب منتظر (15-05-2015), صبور (16-05-2015)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- .•*ஐ*•.*فروغ وحي* ويژه نامه عيد مبعث...
- ▐*^* ▐سفیر نور*ویژه نامه مبعث حضرت ختمی...
- جشن باشکوه بندگی ✿*◕*✿ ویژه نامه عید سعید فطر
- ویژه نامه عید نوروز {یا مقلب القلوب و...
- ویژه نامه عید نوروز { بهارقرآنی مبارک باد }
- ویژه نامه آغاز زعامت و امامت حضرت ولی عصرعجل...
- ویژه نامه عید فرخنده قربان*عيد شرافت و بندگى*
- ▐*♥*▐نوروز پرهيزکاران* ♥*ويژه نامه عيد...
- برکه ای از عشق *ویژه نامه عید سعید غدیر*
- ویژه نامه عید نوروز { یهار سبز قرآنی }
❤ |
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم):
تُقْبِلُوا إِلَيَّ بِسِتِّ خِصَالٍ أَتَقَبَّلُ لَكُمْ بِالْجَنَّةِ إِذَا حَدَّثْتُمْ فَلَا تَكْذِبُوا
وَ إِذَا وَعَدْتُمْ فَلَا تُخْلِفُوا وَ إِذَا ائْتُمِنْتُمْ فَلَا تَخُونُوا وَ غُضُّوا
أَبْصَارَكُمْ وَ احْفَظُوا فُرُوجَكُمْ وَ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ أَلْسِنَتَكُمْ
شش چيز را براى من بپذيريد تا من بهشت را برايتان بپذيرم:
هنگامى كه سخن مى گوئيد، دروغ نگوئيد
و هنگامى كه وعده مى دهيد، خلف وعده نكنيد
و هنگامى كه امانتى به شما سپرده مى شود، پس خيانت نكنيد
چشمان خود را (بر حرام) ببنديد و پاكدامن باشيد
و دست و زبانتان را (از گناه) نگه داريد.
بحارالأنوار جلد : 66 صفحه : 371
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (14-05-2015), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (15-05-2015), شهاب منتظر (15-05-2015), صبور (16-05-2015)
❤ |
ز انواری که تابان است امشب
حرا آیینه بندان است امشب
حرا آن غار متروک زمان ها
تجلی گاه قرآن است امشب
حرا آن غار دور افتاده از شهر
ز شوکت قبله جان است امشب
حرا هر قلبه سنگش نقش قبریست
که همچون اشک لرزان است امشب
حرا سر برده در دامن نداند
که خورشیدش به دامان است امشب
ز خورشیدی که او دارد به دامان
جهانی نور باران است امشب
ز اعجازی که او دارد پیاپی
حرا مبهوت و حیران است امشب
شروع عصر ناب حق پرستی
طلوع ماه ایمان است امشب
حرا آن معبد مأنوس احمد
ز نور وحی رخشان است امشب
حرا طور تجلی هست و او را
امین وحی مهمان است امشب
به مأموریتی جبریل تا أرض
روان از سوی یزدان است امشب
به کف لوحی ز اسرار الهی
به لب آیات رحمان است امشب
که این آیات بر خوان یا محمـــد
بِاِسم ربک الأعلی محمـــد
شاعر:سید رضا موئید
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 14-04-2017 در ساعت 12:19
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (14-05-2015), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (15-05-2015), شهاب منتظر (15-05-2015), صبور (16-05-2015)
❤ |
پیام آور لحظه های زلال
پیامبر، پی در پی از سرچشمه وحی نوشید و آفتاب، در ثانیه های معلق و معطر
و باران خورده، شکفته تر از پیش گل می کرد و سر شاخه های احساس، سرشار
از شکوفه های شبنم نور می شدند و پیامبر، به فراگیرترین حادثه تاریخ مبعوث می شد.
بی تابی زنی در دامنه کوه، اشتیاق همسری در سراشیبی اشک
و شوق و لبخند، می رفت تا به اقیانوس بی حد و مرز پیامبر بپیوندد.
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، سر بلند از آفتاب، برون آمد و
از صخره های سرسخت، با گام هایی ملایم و موزون تر از باران به راه افتاد،
تا در کنار تشنگی خدیجه، عشق را سیراب از زمزمه گوارای آسمانی خویش کند؛
که «عشق، جریانی است خنک در سحرگاهی خشک برای کامی
تشنه، جریانی خیس که چشمان خسته گرفتار شب را می شوید.
که عشق فرصتی است تا جامه خودی از تن به در آید و در
زلال آئینه، تصویر بی خودی نقش بندد».
پیامبر روشنی، پیوسته و پی در پی، خویش را چون سایه ای
همراه و همدم خویش می دید. آن چه را که با زبان زمزمه می کرد، از دل می شنید.
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ایستاد و تکیه بر عصای موج دار
موسایی اش زد و با تبسمی به خواب رفت و چون به خویش آمد، محو در نگاه
دریایی خدیجه، غوطه در شوریدگی سرشار خویش می زد و از عشق می سرود.
و پیامبر چون خوب نگریست، با بی تابی تاول خورده اشک هایش هم نوا
و هم آهنگ شد. دلی شوریده داشت و سری شوریده تر.
که او پیام آور لحظه های زلالی و روشنی بود؛
برای لحظه های روشنی جو، برای لحظه های به خواب غفلت رفته.
محمّد صلی الله علیه و آله وسلم آمد، تا بلال و ابوذر و مقداد
و عمار و یاسر، سر از پای نشناسند و سرمست از شمیم زلال
«لا اله الا اللّه و محمّدٌ رسول اللّه » شوند.
محمّد صلی الله علیه و آله وسلم پیامبر شد، تا ریشه های یقین را
در ذهن خشک و خاک آلوده انسان جاری کند و معرفت و بینش و ایمان را به
بار نشاند و شاخه های نیایش و شکوه و تماشا را شکوفه پوش کند.
محمّد صلی الله علیه و آله وسلم پیامبر شد، تا قلب های عاشق
را به تکاپو وا دارد و چشم های مشتاق را به تماشای روشنی رهنمون شود.
محمّد صلی الله علیه و آله وسلم پیامبر شد، تا جاهلیت جنون زده
انسان را در بن بست نیستی مدفون کند و کوچه های دلتنگ را منتهی به گل و
آبشار و نور کند. محمّد صلی الله علیه و آله وسلم پیامبر شد، تا خورشید،
بر فراز مکه چرخ زند و چرخ، تا خواب مقدس خدیجه تعبیر شود
و محمّد صلی الله علیه و آله وسلم پیامبر شد، تا تمام ستارگان
خود را به حبل المتین دامنش بیاویزند و در پناه روشنایی او سوسو زنند.
محمّد کامرانی اقدام
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (14-05-2015), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (15-05-2015), شهاب منتظر (15-05-2015), صبور (16-05-2015)
❤ |
فعالیتهای فرهنگی - ادبی ، صوتی و تصویری
ویرایش توسط ناظرسایت : 14-05-2019 در ساعت 10:04
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (15-05-2015), شهاب منتظر (15-05-2015), صبور (16-05-2015)
❤ |
مقالات و سایر مطالب مرتبط
ویرایش توسط ناظرسایت : 14-05-2019 در ساعت 10:07
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (14-05-2015), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (15-05-2015), شهاب منتظر (15-05-2015), صبور (16-05-2015)
❤ |
ادامه مقالات :
ویرایش توسط ناظرسایت : 14-05-2019 در ساعت 10:09
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (15-05-2015), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (15-05-2015), شهاب منتظر (15-05-2015), صبور (16-05-2015)
❤ |
سلام بر مبعث!
سلام بر مبعث، عید بزرگ نجات از حیرت و سرگردانی
عید ختم ناامیدی، عید تمایز عدل و ظلم، عید بیداری و تعهّد، عید هدایت!
سلام بر مبعث، بهاری ترین فصل گیتی!
سلام بر مبعث، فصل شکفتن گل سرسبد بوستان رسالت!
سلام بر مبعث؛ نوید تزکیه انسان های شایسته از زشتی ها.
سلام بر مبعث؛ روزی که گل های ایمان در گلستان جان انسان شکوفا شد!
سلام بر مبعث، نوید وحدت حق طلبان جهان از خاستگاه وحی!
سلام بر مبعث، پیام خیزش انسان، از خاک تا افلاک!
سلام بر مبعث، انفجار نور و ظهور همه ارزش ها در صحنه حیات بشر!
سلام بر مبعث، جشن بزرگ ستم دیدگان و بی یاوران!
سلام بر مبعث، جاری کننده چشمه ایمان و عدالت در کویر خشک زمین!
سلام بر مبعث، پایه گذار حکومت صالحان در عرصه خاک!
حمزه کریم خانی
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (15-05-2015), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (15-05-2015), شهاب منتظر (15-05-2015), صبور (16-05-2015)
❤ |
صبح سعادت
مبعث، پایان ماجرای دختران زنده به گور
و آغاز تساوی سیاه و سپید،
در قاموس محمد صلی الله علیه وآله بود؛
او که قطره قطره، برخلاف
جریان آبهای زمانه حرکت میکرد.
آن روز، آغاز معرفی گل محمدی
و ثبت نام وسعت او، در واپسین شناسنامه عشق بود.
وقتی محمد صلی الله علیه وآله باشی،
دیگر فرقی ندارد که سنگ و خاکستر،
بر کوچه های عبورت سرریز کنند یا نکنند.
تو جاری میشوی، تاباران خود را بر همه بباری؛
گرچه خشم درهای بسته، راه را بر تو ببندد.
از آن روز، تو، مراد و مقصود تمام غزلهای عاشقانه قرآن شدی،
سَر و سِّر خدا با تو را در الف - لام - میم و یا ـ سین خواندم
و بوئیدمت که میگفتی:
دل به دل راه ندارند در این شهر؛ چرا؟
کیست بر هم زند این شیوه معماری را؟
مبارک باد نزول باران وحی
ورویش گلهای ایمان در دل شب زدگان
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 14-04-2017 در ساعت 11:25
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (15-05-2015), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (15-05-2015), شهاب منتظر (15-05-2015), صبور (16-05-2015)
❤ |
پیام آور لحظه های زلال
پیامبر، پی در پی از سرچشمه وحی نوشید و آفتاب، در ثانیه های معلق و معطر
و باران خورده، شکفته تر از پیش گل می کرد و سر شاخه های احساس، سرشار
از شکوفه های شبنم نور می شدند و پیامبر، به فراگیرترین حادثه تاریخ مبعوث می شد.
بی تابی زنی در دامنه کوه، اشتیاق همسری در سراشیبی اشک
و شوق و لبخند، می رفت تا به اقیانوس بی حد و مرز پیامبر بپیوندد.
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، سر بلند از آفتاب، برون آمد و
از صخره های سرسخت، با گام هایی ملایم و موزون تر از باران به راه افتاد،
تا در کنار تشنگی خدیجه، عشق را سیراب از زمزمه گوارای آسمانی خویش کند؛
که «عشق، جریانی است خنک در سحرگاهی خشک برای کامی
تشنه، جریانی خیس که چشمان خسته گرفتار شب را می شوید.
که عشق فرصتی است تا جامه خودی از تن به در آید و در
زلال آئینه، تصویر بی خودی نقش بندد».
پیامبر روشنی، پیوسته و پی در پی، خویش را چون سایه ای
همراه و همدم خویش می دید. آن چه را که با زبان زمزمه می کرد، از دل می شنید.
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ایستاد و تکیه بر عصای موج دار
موسایی اش زد و با تبسمی به خواب رفت و چون به خویش آمد، محو در نگاه
دریایی خدیجه، غوطه در شوریدگی سرشار خویش می زد و از عشق می سرود.
و پیامبر چون خوب نگریست، با بی تابی تاول خورده اشک هایش هم نوا
و هم آهنگ شد. دلی شوریده داشت و سری شوریده تر.
که او پیام آور لحظه های زلالی و روشنی بود؛
برای لحظه های روشنی جو، برای لحظه های به خواب غفلت رفته.
محمّد صلی الله علیه و آله وسلم آمد، تا بلال و ابوذر و مقداد
و عمار و یاسر، سر از پای نشناسند و سرمست از شمیم زلال
«لا اله الا اللّه و محمّدٌ رسول اللّه » شوند.
محمّد صلی الله علیه و آله وسلم پیامبر شد، تا ریشه های یقین را
در ذهن خشک و خاک آلوده انسان جاری کند و معرفت و بینش و ایمان را به
بار نشاند و شاخه های نیایش و شکوه و تماشا را شکوفه پوش کند.
محمّد صلی الله علیه و آله وسلم پیامبر شد، تا قلب های عاشق
را به تکاپو وا دارد و چشم های مشتاق را به تماشای روشنی رهنمون شود.
محمّد صلی الله علیه و آله وسلم پیامبر شد، تا جاهلیت جنون زده
انسان را در بن بست نیستی مدفون کند و کوچه های دلتنگ را منتهی به گل و
آبشار و نور کند. محمّد صلی الله علیه و آله وسلم پیامبر شد، تا خورشید،
بر فراز مکه چرخ زند و چرخ، تا خواب مقدس خدیجه تعبیر شود
و محمّد صلی الله علیه و آله وسلم پیامبر شد، تا تمام ستارگان
خود را به حبل المتین دامنش بیاویزند و در پناه روشنایی او سوسو زنند.
محمّد کامرانی اقدام
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 14-04-2017 در ساعت 11:19
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (15-05-2015), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (15-05-2015), شهاب منتظر (15-05-2015), صبور (16-05-2015)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)