صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 28

موضوع: ویژه نامه وفات جانسوز همسر عصاره هستی ، حضرت خدیجه علیهاالسلام

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض






    کوچه‏ های شهر را غمی سنگین فرا گرفته است.
    فضای مکه گویی آکنده از اندوه است!

    کعبه نیز چند روزی است بر فرشته‏ای لبخند نمی‏زند
    و مگر می‏توان چهره نورانی رسول‏ خدا صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله را
    گرفته و اندوهناک دید و بی‏ تفاوت بود؟!


    وقتی شب پیش، یکی از اصحاب در کنار زمزم،
    آهسته در گوش دیگری گفت:
    «خدیجه همسررسول‏خدا صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏آله سخت بیمار است»،
    زمزم گویی دیگر نمی‏ جوشید،اشک می ‏افشاند!

    حتی سنگریزه ‏های حرم نیز دریافته‏ اند
    دل رسول‏ خداصلی‏ الله‏ علیه‏ و ‏آله از چه لبریز غم است.

    این رسول‏ خداست که از خان هبیرون می‏آید؛ چقدر شکسته شده!
    آه، این قطرات اشک است که از چشمان آسمانی‏اش می‏ریزد؛ چه شده؟
    خدای من، چه بر زبان زمزمه می‏کند؛

    «انّالِلّهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ»





    ویرایش توسط مدير محتوايي : 04-06-2017 در ساعت 19:40
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  2. تشكرها 4



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    مادر معمای آفرینش



    مگر می شود آسمان دل پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
    نگیرد و سیل اشکش به راه نیفتد؟!


    او تنها یک همسر برای رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نبود،
    که هم سرِّش بود، انیس و قرین غربت هایش بود. در عطش دعوت های نبوی
    صلی الله علیه و آله وسلم ، چشمه های معنوی و مادی خود را به روی
    پیام های تشنه و آسمانی محمد صلی الله علیه و آله وسلم گشود.


    خدیجه علیهاالسلام با سلاح صبر و سپر امیدش به آینده روشن اسلام،
    به مصاف زنان مکّه می رفت و آنها را از کویر سوزان دل و فقر
    معنوی سرزمین جانشان باخبر می کرد؛

    همان زنانی که در کوچه های شهر مادیّت، با خارهای سرزنش، پای
    دل خدیجه را بارها و بارها زخمی کردند.

    آن ها که با تیر ملامت و گوشه کنایه هایشان، گوشه های دل
    او را مجروح کردند؛ خدیجه مال دار کجا،
    و محمد صلی الله علیه و آله وسلم فقیر کجا؟!


    مگر می شود آسمان دل محمد امین صلی الله علیه و آله وسلم
    نگیرد و سیل اشکش به راه نیفتد؟


    او خدیجه اش را از دست داد که غم رفتنش، رفت و آمد
    پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به میان مردم را کم رنگ کرده بود؛

    تا جائی که آن سال، سال بی قراری و حزن رسول
    خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، (عالم الحزن) نام گرفت.


    خدیجه علیهاالسلام تنها همسر پیامبر نبود؛
    که مادر فاطمه علیهاالسلام ـ معمای خلقت افلاک ـ بود؛

    کسی که بزرگ ترین هدیه و گوهر این جهانی و آن جهانی
    را برای رونق بازار روشن گری، دریافت کرد


    مگر می شود آسمان دل خاتم الانبیاء نگیرد؟!
    مگر می شود سیل اشک پیامبر، از گوشه های چشمان نازنینش به راه نیفتد؟

    محمدحسین قدیری





    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 15-06-2016 در ساعت 18:09
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  5. تشكرها 3


  6. Top | #13

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    با سلام و عرض تسلیت خدمت همه مومنین
    رحلت ام المومنین خدیجه بنت خویلد سلام الله را خدمت سادات گرامی مخصوصا قطب عالم امکان تسلیت عرض میکنم

    "گل بطحى"
    اى دامنت دانشگه زهرا خديجه
    اى همدم تنهايى طاها خديجه
    نوشيده آب از چشمه ى چشم تو كوثر
    اى باغبان شاخه ى طوبى خديجه
    هستى فداى هستى احمد نمودى
    هستى فداى هستيت بادا خديجه
    زخم زبان بسيار از مردم شنيدى
    اما نيفتادى دمى از پا خديجه
    آموختى درس فداكارى به عالم
    ارث از تو دارد زينب كبرى خديجه
    روزى كه دندان پيمبر را شكستند
    افروختى چون لاله ى صحرا خديجه
    روزى كه زهرايت به كوچه خورد سيلى
    بودى كجا اى محرم زهرا خديجه
    روزى كه زهرا پشت در فرياد مى ‌كرد
    اى كاش بودى ياورش آنجا خديجه
    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را




  7. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    دلدار رسول

    کوچه پس کوچه های دلگیر مدینه را با پای دل می پویی.
    خاطرت، با مهر بزرگ بانویی آمیخته است؛ «خدیجه».


    با پای شوق، در کوچه های تاریخ قدم می زنی
    و نشان از دوستان دیرین خدیجه می گیری؛

    تو را به منزل پیرزنی به نام «اسماء بنت یزید» دعوت می کنند.
    دق الباب می کنی و پای سفره خاطرات پیرزن نورانی می نشینی
    و می پرسی و می شنوی و چه خاطرات تلخ و شیرینی...!

    می پرسی پیامبر، چقدر به خدیجه علاقه مند بود؟
    پیرزن سکوت می کند و به دوردست خیره می شود؛

    انگار نسیم خاطره ای پرده های دلش را می لرزاند
    و گوشه چشمانش را نمناک می کند.


    آهسته لب می گشاید: «روزهای آخر عمر خدیجه، خدمت او رفتم؛
    دیدم سخت محزون است و اشک می ریزد.

    به او گفتم: خدیجه! چرا گریانی در حالی که از بهترین یاران
    رسول خدا بودی و هر چه داشتی در راه دین خدا نثار کردی؟

    خدیجه پاسخ داد: به حال خود نمی گریم!
    به حال دخترم فاطمه می گریم که پس از من چه می کند.

    خصوصا در شب زفافش که باید مادر یار و یاورش
    باشد، مرا در کنار ندارد...

    من گفتم: غمگین مباش! من در پیش خداوند با تو عهد می بندم
    که اگر زنده بودم، در شب زفاف و عروسی فاطمه، وظیفه مادری
    را به جای تو در حقش به انجام برسانم؛ خاطر خدیجه آرام گرفت...

    سال ها بعد، در شب ازدواج فاطمه پس از اطعام و جشن
    پیامبر همه زنان مهاجر و انصار را فرمود تا به خانه هایشان بروند.


    آن گاه تا نگاهش به من افتاد، پرسید: مگر نشنیدی گفته ام را؟
    عرض کردم: چرا یا رسول اللّه ، اما من با خدیجه عهد بستم
    این شب را برای یاری و همراهی در کنار فاطمه بمانم
    و ماجرایم با خدیجه را با او در میان گذاشتم.

    با شنیدن نام خدیجه، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد
    و حضرت شروع به گریستن کرد.


    به من فرمود: «تو را به خدا قسم، آیا تو به خاطر عهدی که
    با «خدیجه» داشتی، اینجا ماندی؟ عرض کردم: آری یا رسول اللّه .

    پیامبر در حق من دعا فرمود و شادمان شد و این گوشه ای
    از عشق پیامبر به خدیجه بود...».

    و تو در تمام زمان بازگشت از این سفر به اعماق تاریخ
    غرق در عظمت و شکوه زنی می مانی که اشرف
    مخلوقات عالم را این چنین دلبسته خود کرد.

    روح اللّه حبیبیان





    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ

  8. Top | #15

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,809
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,209 در 63,585
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    وقتی که خاطرات شیرین تو را ورق می‏زنم،
    تو را سرشار از عشق به رسول خدا۰ص) می‏بینیم.

    از آن ثانیه که میهمان لحظه‏ های عشق عمیق تو
    به محمّد صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم شدم،
    خودم را برای همیشه به پنجره محبت تو گره زدم.

    خوش آن ساعتی که در من طلوع کردی
    و مرا شیفته شخصیت گلبرگ‏های روح خویش ساختی
    و من اسیر و مبهوت آبی بلند تو شدم!

    این امانت و درستی محمّد امین صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم
    بود
    که زبانزد خاص و عام شد و تو را نیز دامن‏گیر کرد
    تا از این مهر لا یزال، تمام نجابت خویش را به پایش بریزی
    و همدم پاکی و شرافت آن مرد آسمانی شوی.

    غنچه محبوب الهی، حق پاکدامنی تو بود،
    ای بانوی آفتاب!
    سینه تاریخ، امین شبنم‏های توست
    که به پای ترویج دین محمّد، از همه آنها گذشتی
    و پیش‏کش آیین اسلام نمودی،
    که شاید اگر ثروت فراوان تو
    و مهر و مرهم‏ های بی ‏بدیل تو نبود،
    رسول خدا
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم
    در تبلیغ رسالتش رفیق توفیق نمی‏شد.

    قارون‏های عرب، خواستار تو بودند،

    امّا تو خواستار امانت و حیای
    محمّد
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم شدی؛
    چه سرزنش‏ها که گل نازکِ خیال تو
    از این پیوند مقدس، شنید که می‏گفتند:

    چرا ثروتمندترین زن جهان عرب باشی
    و با یتیم عبداللّه‏، عقد یگانگی ببندی؟

    امّا تو، نه تنها چروک غم، پای جرأتت را نبست،
    که در اوّلین حماسه، تمامِ غلامان خویش را به او بخشیدی
    و تمام ثروت خود را در راه او جاودانه کردی.

    چه مصیبت جانکاه و جراحت داغی است، زخم وفات تو.
    برای روح نازک محمّد
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم !

    حق بود اگر هیچ یک از همسران پیامبر
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم به جلالت شأن تو نرسند
    و مهر و محبت رسول خدا
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‏ وسلم
    نسبت به هیچ کدامشان به اندازه تو، بی‏اندازه نباشد

    سید عبدالحمید کریمی





    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 16-06-2016 در ساعت 03:42
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #16

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,809
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,209 در 63,585
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض








    خدیجه علیهاالسلام ،

    تجسم حقیقت و نماد مسلمان کامل،

    و تسلیم محض خدا ورسولش بود.

    وی که به تمام صفات والای انسانی آراسته بود،

    از هیچ اقدامی در یاری رسول خدا کوتاهی نمی کرد و در این راه،

    نه تنها اموال،

    بلکه همه هستی خویش را در طبق اخلاص گذاشت.

    وی باسلاح ایمان به حقیقت اسلام و تقوای الهی،

    در برابر تندباد حوادث و سختی ها،

    نستوه و پایدار ایستاد و ذره ای از اخلاص و ایمانش کم نشد.

    سزاوار است امروز که روز وفات آن حضرت است،

    اعمال و رفتار الهی اش را سرلوحه کارهای خود قرار دهیم

    و از زندگی سراسر پربار ایشان،

    درس جاودانگی بیاموزیم.







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #17

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,809
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,209 در 63,585
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    خدایا! به فاطمه صبر بده!
    پیامبر،اندوهگین و افسرده،
    اما لبریز از رضا و صبر، به خانه می‏آمد.

    چشم‏های مبارکش هنوز نمناک از اشک بود
    و دلش سوگوار فراق خدیجه؛ اما اکنون
    به غم دیگری می‏اندیشید؛ غم تسلای دختر یتیم خدیجه.

    آیا قلب کوچک فاطمه، تاب فراق مادر را دارد؟
    در را که گشود، نگاه نگران و به در دوخته فاطمه بود که انتظارش را می‏کشید؟

    فاطمه با دیدن پدر به سوی او دوید و خود را به اوچسباند:
    مادرم کجاست؟ پدر! مادرم خدیجه کجاست؟
    و این تنها سؤالی بود که مدام از زبان کودکانه دختر،
    وجود رسول خدا صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله را آکنده ازاندوه می‏کرد.

    لحظاتی نگذشت که جبرئیل نازل شد و عرضه داشت:
    «ای رسول خدا! پروردگارت می‏فرماید سلام مرا به فاطمه برسان و بگو:
    مادرت در خانه ‏ای بهشتی است که بند بند آن از طلا
    و ستون‏هایش از یاقوت سرخ است و در کنارآسیه (همسر فرعون)
    و مریم دختر عمران به سر می‏برد».

    روح الله حبیبیان











    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #18

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,809
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,209 در 63,585
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    بعد از تو...


    بعد از تو، ستاره های خانه پیامبر کم سو شدند.
    آینه ها در غبار، به فراموشی رسیدند و مهربانی اشک شد.

    عطر خوش بودنت، هنوز از دیوارهای خانه برمی خیزد
    و مهربانی ات هنوز در آینه لبخند می زند.


    هر طرف خانه که قدم می گذارد، چهره آشنای تو پدیدار می شود.
    هر صبح، در این خانه، آفتاب با مهربانی های تو طلوع کرده
    و عشق، با عطر نفس های تو جوانه زده بود.

    حالا خزان در آستانه در ایستاده است تا غربت،
    اتاق های پر از مهربانی تو را محاصره کند.

    بی شک، بعد از تو غریب ترین مرد قریش، محمد صلی الله علیه و آله خواهد بود.
    تو آمدی تا هم قدم و هم شانه شوی برای آخرین و والاترین پیامبران.

    آمدی تا ستاره ها، لبخندهایت را رصد کنند
    و کوچه ها، عطر قدم هایت را نفس بکشند.

    بعد از رفتن تو، دوباره گرد یتیمی، چهره معصومانه
    محمد صلی الله علیه و آله را می پوشاند و غربت و تنهایی،
    بی درنگ او را در آغوش می کشد.

    این روزها، روزهای دیرگذرند؛
    روزهایی که تلخ می گذرند.
    دیگر هیچ آوازی دل غمگین او را شاد نخواهد کرد.

    می ترسم که تکان شانه هایش، شانه های اندوهگین خاک را بلرزاند.
    بعد از تو، تحمل این روزهای دلتنگی و غربت در بین این
    همه دشمن آشنا، سخت تر از پیش خواهد شد.

    بعد از تو، باران ها، بوی چشم های پیامبر را خواهند داد.
    بعد از تو، حتی پرنده ها سر پرواز نداشتند؛
    چه برسد به این درخت هایی که سال هاست هم بستر پاییزهای رنگارنگ شده اند.


    آفتاب، بعد از تو داغ تر از پیش خواهد تابید و عطش تکثیر خواهد شد.
    بی شک، بعد از تو تشنگی سال های نیامده فراوان است.
    بی شک بعد از تو، تنهایی پشت پلک های قریش جریان خواهد یافت.

    بگذار تا همه ترانه های عاشقانه، به بدرقه تو بیاید.
    بعد از تو عشق تنهاست؛ همچون پرنده ای که بی دانه،
    پشت برف ها مانده است.


    بگذار تا حنجره هامان بغض هایشان را برای تو
    آواز کنند و آوازهای عاشقانه ما، از دوری ات اشک شوند!








    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  12. Top | #19

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,809
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,209 در 63,585
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    بعد از تو، ستاره های خانه پیامبر کم سو شدند.

    آینه ها در غبار، به فراموشی رسیدند و مهربانی اشک شد.

    عطر خوش بودنت، هنوز از دیوارهای خانه برمی خیزد
    و مهربانی ات هنوز در آینه لبخند می زند.


    هر طرف خانه که قدم می گذارد،
    چهره آشنای تو پدیدار می شود.

    هر صبح، در این خانه، آفتاب با مهربانی های تو طلوع کرده
    و عشق، با عطر نفس های تو جوانه زده بود.


    حالا خزان در آستانه در ایستاده است تا غربت،
    اتاق های پر از مهربانی تو را محاصره کند.

    بی شک، بعد از تو غریب ترین مرد قریش،
    محمد صلی الله علیه و آله خواهد بود.


    تو آمدی تا هم قدم و هم شانه شوی
    برای آخرین و والاترین پیامبران.

    آمدی تا ستاره ها، لبخندهایت را رصد کنند
    و کوچه ها، عطر قدم هایت را نفس بکشند.

    بعد از رفتن تو، دوباره گرد یتیمی،
    چهره معصومانه محمد صلی الله علیه و آله را می پوشاند

    و غربت و تنهایی، بی درنگ
    او را در آغوش می کشد.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  13. Top | #20

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,809
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,475
    مورد تشکر
    204,209 در 63,585
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    خدیجه یعنی
    کاشانه ایمان در تنگنای دوران.
    پروازش تلخ‌ترین حقیقتی است که امشب گلوی عالم را خواهد فشرد.
    با کوچ تو ای بانو!
    دیگر هیچ کاروانی در بیابان دل‌ها، بی‌شوقِ کعبه یادت قدم نزد؛
    که استواری امروزِ بنای دین،
    از برکت خشتِ نخستینِ توست،
    السّلام علیک ای نور کبری ای نیّره عظمی!


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi