نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: ╬~••••~╬ باقیات صالحات کارهای ماندگار انسانها ╬~••••~╬

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض ╬~••••~╬ باقیات صالحات کارهای ماندگار انسانها ╬~••••~╬

    از نظر قرآن، اعمال انسانی دارای وجوهی چند است. هر عملی که از انسانی صادر می شود، می تواند دارای حسن فاعلی و یا قبح فاعلی باشد.



    هرچند که براساس آموزه های قرآنی، همه چیز از نوعی ماندگاری و بقا به ویژه در آثار آن برخوردار است ولی برخی از کارها نه تنها آثار آن باقی می ماند، بلکه اصل

    آن نیز از ماندگاری برخوردار بوده و دامنه آن از دنیا فراتر می رود و درعوالم دیگر از جمله آخرت نیز باقی می ماند. اما پرسش این است که در اصطلاحات قرآنی به

    چه چیزی باقیات صالحات اطلاق می شود و این چیزها ازچه ویژگی هایی برخوردار است که به عنوان باقیات صالحات از سوی خداوند معرفی شده است؟



    نویسنده دراین مطلب برآن است تا مصادیق و آثار و اهمیت باقیات صالحات را براساس آموزه های قرآنی تبیین کند.





    امضاء



  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    وجوه گوناگون عمل


    از نظر قرآن، اعمال انسانی دارای وجوهی چند است. هر عملی که از انسانی صادر می شود، می تواند دارای حسن فاعلی و یا قبح فاعلی باشد؛ چنان که می تواند از نظر فعل نیز دارای حسن و قبح باشد. به این معنا که متعلق فعل آدمی می تواند امری خیر یا شر، خوب و بد، صالح و طالح باشد. همچنین نیت و انگیزه ای که موجب می شود تا عملی از انسان صادر شود نیز می تواند به قصد خیر یا شر باشد.

    بنابراین می توان چهار نوع عمل برای اعمال آدمی تصور کرد: ۱ فعل و فاعل، حسن است؛ مانند احسان به فقیر به قصد رضایت خداوندی؛ ۲ فعل و فاعل قبیح است؛ مانند؛ قتل بی گناه به قصد ظلم؛ ۳ فعل حسن و فاعل قبیح است؛ کمک به فقیر به قصد ریا؛ ۴ فعل قبیح و فاعل حسن است؛ مانند دروغ به قصد مصالحه و آشتی.
    از نظر آموزه های قرآنی، صورت نخست همان مطلوب قرآنی است؛ چنان که صورت دوم به عنوان امری باطل و نادرست معرفی شده است. همچنین صورت سوم به سبب آن که نیت فاعل در فعل، ریایی است و از اخلاص برخوردار نمی باشد هرچند که از نظر توده های مردم امری پسندیده است، از نظر آموزه های قرآنی هیچ ارزشی ندارد؛ اما صورت چهارم که از نظر مردم به سبب قباحت دروغ امری باطل و ناپسند است، ولی از نظر اسلام امری پسندیده و دارای ارزش و پاداش است. این همان مفاد ضرب المثل شیرین فارسی است که می گوید:دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز.

    همچنین از نظر قرآن، هر عملی از اعمال انسانی دارای دو وجه الهی و غیر الهی است. وجه الهی عمل، باقی و برقرار است چنان که وجه غیر الهی آن فانی می شود؛ چرا که وجه غیر الهی، درحقیقت چیزی جز عدم وجود نیست و با دم مصنوعی وجه الهی زنده و باقی است. از این وجه غیر الهی گاه به باطل نیز یاد می شود. باطل هر امر غیروجودی و غیر الهی است که با بهره گیری از نیروی حق زنده است و می توان آن را از انگلی دانست که زندگی و حیات خود را مدیون حق است.

    براساس آموزه های قرآنی، مقتضای جهان مادی و دنیوی این است که باطل بتواند از حیات انگلی برخوردار باشد و با دم مصنوعی و جه الهی به حیات خود ادامه دهد؛ اما درجهان آخرت، باطل راهی ندارد؛ زیرا مقتضای آن جهان، بروز و ظهور مطلق حق است به گونه ای که جایی برای باطل نمی ماند. باطل همانند شبهات عمل می کند و با شبیه سازی خود با حق زنده می ماند.
    خداوند در آیات بسیاری براین نکته تاکید می کند که تنها وجه الهی هر چیزی باقی می ماند و وجوه غیرالهی آن به عنوان باطل دچار نیستی و مرگ می شود. (قصص، آیه ۸۸؛ الرحمن، آیات ۲۶ و ۲۷)
    از این رو خواهان توجه به وجوه الهی عمل می شود و از انسان ها می خواهد تا درپی این بخش از چیز باشند که حقیقتی برقرار و باقی است. (بقره، ۱۴۸ و ۲۷۲)



    امضاء



  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    باقیات صالحات، وجه الهی اعمال


    چنان که گفته شد، هر عملی دارای دو وجه الهی و غیرالهی است. از نظر آموزه های قرآنی تنها وجه الهی هر چیزی باقی می ماند که از صورت های چهارگانه عمل همان قسم نخست و چهارم است؛ اما دو قسم دیگر، به سبب آن که آمیختگی باطلی دارد هرگز باقی و برقرار نخواهد ماند و سودی برای شخص نخواهد داشت؛ از این رو در قیامت کسانی که زندگی خویش را با دو صورت عمل دوم و سوم سامان داده اند دست خالی خواهند بود و هنگامی که بر میزان و ترازوی عدالت قرار گیرند سبک و خفیف خواهند بود؛ زیرا باطل را وزنی نیست تا در ترازوی سنجش اعمال، خود را نشان دهد. (اعراف، آیه ۹؛ مومنون، آیه ۱۰۳؛ قارعه، آیه ۸)
    هرچند که صورت چهارم از صورت های چهارگانه عمل دارای نقص است؛ زیرا از حسن فعلی برخوردار نمی باشد؛ ولی حسن فاعلی و انگیزه خیرخواهانه و وجه الهی آن چنان قوی است که آن نقص را جبران می کند. این یکی از معانی روایت «نیه المومن خیر من عمله؛ نیت مومن بهتر از عملش است» می باشد، زیرا عمل، قبیح ولی نیت، بسیار نیک و خیرخواهانه و الهی است.
    به هرحال، انسان اگر بخواهد عملی را انجام دهد می بایست همواره به وجه الهی عمل توجه داشته باشد، حتی اگر آن عمل، عبادتی چون نماز باشد که می خواهد بدان به خدا تقرب جوید. چنین شخصی از نظر خداوند در مقام احسان قرار می گیرد. به سخن دیگر، بال های ایمان و عمل صالح یعنی نیت الهی و اخلاص از سویی و عمل صالح و خیر از سویی دیگر، (فاطر، آیه ۰۱) موجبات بقای عمل می شود و انسان را در مقام احسان قرار می دهد (نساء، آیه ۱۲۵)
    خداوند از مومنان می خواهد تا همه زندگی خویش را در چارچوب احسان سامان دهند و وجه الهی را در تمام زندگی خویش مراعات کنند. (انعام، آیه ۹۷)
    این درحالی است که بسیاری از مردم، حقیقت و بقا را در اموری دیگر می جویند. خیلی از انسانها با تحلیل نادرست از حقیقت زندگی دنیا، زینت ها و آرایه های مادی دنیوی را که خاص این زندگی دنیوی است، به عنوان عامل بقا و آرایه های واقعی زندگی دانسته و در جست وجوی حیات باقی و ماندگار به دنبال آن می روند. این گونه است که مال و فرزند و مانند آن را که از زینت های زندگی دنیوی است به عنوان حقیقت حیات پذیرفته و آن را جست وجو می کنند و از وجه الهی غافل می شوند. (کهف، آیه ۶۴)
    از نظر قرآن ثروت و قدرت (در آیه فوق فرزندان، نشانه قدرت معرفی شده است) هرچند که دوپایه اساسی زندگی مادی و دنیوی است، ولی هرگز اصالتی ندارد و این امور از اقتضائات زندگی دنیوی است و انسان نمی بایست در دام این ظاهر فریبنده بیفتد و گمان کند که حقیقت زندگی همین قدرت و ثروت است و در جست وجوی آن، سرمایه زندگی و عمر خویش را تلف کند.

    از نظر قرآن آنچه را که انسان به عنوان دو رکن اساسی حیات گمان کرده و براساس آن زندگی خویش را سامان داده و در جست وجوی آن عمر خود را صرف می کند، زینت های دنیا و زندگی است؛ زیرا این قدرت و ثروت از مقتضیات زندگی دنیوی است و به سبب فناپذیری آن، سودی برای آخرت و زندگی اخروی بشر نخواهد داشت؛ بنابراین قرآن توصیه می کند که بینش و نگرش خود را نسبت به دنیا تغییر دهند و گمان نکنند که قدرت و ثروت رکن حیات است؛ بلکه رکن حیات امور دیگری است که انسان می بایست در جست وجوی آنها برود و بقا را درآنها بیابد.
    به سخن دیگر، تحلیل و تبیین نادرست از حقیقت حیات، موجب می شود تا انسان امری را که از مقتضیات زندگی دنیوی و آرایه های آن است، به عنوان حقیقت حیات و ارکان آن شناخته و در پی آن برود. پس لازم است تا این بینش و نگرش نادرست را اصلاح کند و بداند که حقیقت حیات و ارکان آن امور دیگری است؛ زیرا حقیقت حیات خداوندی است که الحی القیوم است و اموری که آن را در این دنیا و آخرت به عنوان رکن همراهی می کند، وجه الهی آن می باشد. پس انسان می بایست در جست وجوی وجه الهی هر چیزی برود که آن ماندگار و باقی است و حقیقت حیات را سامان می دهد.
    قرآن با تغییر در بینش و نگرش انسان های مؤمن، از او می خواهد تا باقیات صالحات را به عنوان حقیقت وجه الهی و حیات بشناسند و در پی آن بروند: المال و البنون زینه الحیوه الدنیا و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا. (کهف آیه ۶۴؛ و نیز مریم آیه ۶۷)
    به هرحال، از آیات قرآنی این معنا به دست می آید که باقیات صالحات، همان اعمال نیک و صالحی است که انسان به نیت خلوص الهی انجام می دهد و در آن وجه الهی عمل را در نظر دارد و برای شخص در زندگی دنیوی و اخروی باقی می ماند و زوال و نابودی در آن راه ندارد و موجب سنگینی نامه اعمال وی در روز قیامت می شود.



    امضاء



  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مصادیق باقیات صالحات


    اما چه اعمالی به عنوان باقیات صالحات به شمار می رود؟ شکی نیست که هر عملی که در آن وجه الهی عمل مراعات شده باشد، حتی قدرت و ثروت، به عنوان باقیات صالحات مطرح می شود، زیرا قدرت و ثروت، دارای یک وجه الهی و یک وجه غیرالهی است. اگر انسان قدرت و ثروت را به عنوان تقرب به خداوند و وسیله و ابزاری برای کارهای خیر و نیک بداند، همین چیز به عنوان باقیات صالحات می شود و آثار آن در قیامت نیز بروز و ظهور خواهدکرد.
    براساس آنچه از آیات قرآنی به دست آمده می توان به صراحت و قطع گفت که به کارهایی شایسته و فرمانبرداری از خدا و هر کار نیکی، «باقیات صالحات» گفته می شود، چرا که این ارزش ها، به بیان «ابن عباس» و «قتاده» جاودانه و ماندگارند، و پاداش آنها برای انسان از زر و زیور دنیا و فرزندان آن بهتر است. این بدان دلیل است که پاره ای از ارزش ها و دلبستگی های انسان، پنداری و دروغین هستند و بسیار ناپایدار؛ اما ارزش ها و دلبستگی های سرای آخرت و آرمان های آن، حقایقی راستین و پایدارند، چرا که هرکسی که کار شایسته ای را به امید پاداش انجام دهد، بی تردید به پاداش درخور و آرزوی شایسته خود می رسد. (مجمع البیان، علامه طبرسی، ذیل آیه ۶۴ سوره کهف)
    علامه طباطبایی نیز در ذیل آیه می نویسد: این آیه به منزله نتیجه گیری از مثلی است که در آیه قبل آورد و حاصلش این است که: هرچند که دلهای بشر علاقه به مال و فرزند دارد وهمه، مشتاق و متمایل به سوی آنند و انتظار انتفاع از آن را دارند و آرزوهایشان براساس آن دور می زند ولیکن زینتی زودگذر و فریبنده هستند که آن منافع و خیراتی که از آنها انتظار می رود ندارند، و همه آرزوهایی را که آدمی از آنها دارد برآورده نمی سازند بلکه صد یک آن را واجد نیستند. پس در این آیه شریفه به طوری که ملاحظه می فرمایید انعطافی به آغاز کلام یعنی آیه شریفه «انا جعلنا ما علی الارض زینه لها» و آیه بعدی اش وجود دارد.
    و مراد از «باقیات الصالحات» در جمله «والباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا» اعمال صالح است، زیرا اعمال انسان، برای انسان نزد خدا محفوظ است و این را نص صریح قرآن فرموده است. پس اعمال آدمی برای آدمی باقی می ماند. اگر آن، صالح باشد «باقیات الصالحات» خواهد بود، و اینگونه اعمال نزد خدا ثواب بهتری دارد، چون خدای تعالی در قبال آن به هر کس که آن را انجام دهد جزای خیر می دهد و نیز نزد خدا بهترین آرزو را متضمن است، چون آنچه از رحمت و کرامت خدا در برابر آن عمل انتظار می رود و آن ثواب و اجری که از آن توقع دارد بدون کم و کاست و بلکه صددرصد به آدمی می رسد.
    پس این گونه کارها، از زینت های دنیوی و زخارف زودگذر آن که برآورنده یک درصد آرزوها نیست، آرزوهای انسان را به نحو احسن برآورده می سازند و آرزو هایی که آدمی از زخارف دنیوی دارد اغلب آرزوهای کاذب است و آن مقدارش هم که کاذب نیست فریبنده است.
    علامه طبرسی درباره مصادیق باقیات صالحات براساس روایتی می نویسد: به باور عده ای، «باقیات صالحات» کارهای شایسته ای است که چهره های ارزشمندی چون: «بلال»، «سلمان»، «حبیب» و دیگر مسلمانان تهی دست انجام می دادند و می گفتند: «سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر...».
    از پیامبر گرامی(ص) آورده اند که به پیروان خویش فرمود: هان ای بندگان خداجو! ای توحیدگرایان بااخلاص! سپر خویشتن را برگیرید.
    گفتند: ای پیامبر خدا برای چه؟ برای اینکه به وسیله آن از دشمن و هجوم آن از خود دفاع کنیم؟
    فرمود: هان ای مردم! سپر خود را برگیرید تا شما را از آتش دنیا و آخرت حفظ کند.
    پرسیدند: چگونه؟
    فرمود: بگویید: «سبحان الله و الحمدالله ولااله الا الله و الله اکبر».
    خدا، پاک و منزه است و ستایش تنها از آن اوست و خدایی جز خدای یکتا نیست و او بزرگتر است.
    آنگاه فرمود: هان بدانید که این کلمات و عقیده به اینها و عمل براساس اینها وسیله پیشرفت انسان، باعث پذیرفته شدن او و دعایش در پیشگاه خدا، نگهبان انسان در برابر بلاها و آفت ها و «باقیات صالحات» او هستند.
    این روایت را دانشمندان ما نیز از امامان نور، و آنان از پیامبر گرامی(ص) آورده اند که این جمله نیز ادامه آن است که: «و لذکر الله اکبر» و یاد خدا بزرگ تر و پرشکوه تر است.

    گفتنی است که یاد خدا آن است که انسان در برخورد با هر کار روا و حلال و یا ناروا و حرامی به یاد خدا باشد و خداپسندانه رفتار کند؛ قال: ذکر الله عند ما احل او حرم.

    و نیز از پیامبر گرامی(ص) آورده اند که فرمود: اگر از شب زنده داری و عبادت خدا و جهاد در روز ناتوان هستید از این کار ناتوان نیستید که با همه وجود بگویید.

    «سبحان الله و الحمدالله و لااله الا الله و الله اکبر» و آنگاه یادآوری فرمود که اینها «باقیات صالحات» هستند، پس فراموش نکنید.

    به باور گروهی از جمله «ابن مسعود» و «سعیدبن جبیر»، نمازهای پنجگانه انسان کارهای شایسته ای هستند که ماندگارند و به راستی «باقیات صالحات» هستند.

    از امام صادق(ع) نیز از نمازهای شبانه روزی به ارزش های شایسته و ماندگار تعبیر شده است.

    و نیز از آن حضرت آورده اند که: نمازهای نافله شب کارهای شایسته و ماندگارند.
    پاره ای بر آنند که تربیت دختران شایسته کردار، «باقیات صالحات» هستند.

    و به باور ما آیه شریفه همه اینها را شامل می شود، چرا که همه اینها در قلمرو فرمانبرداری خداست.
    و نیز در کتاب «ابن عقده» است که حضرت صادق(ع) فرمود: هان ای «حصین»! دوستی ما خاندان رسالت را کوچک مپندار که این از ارزش های جاودانه است: لاتستصغر مودتنا فانها من الباقیات الصالحات.

    او گفت: ای پسر پیامبر! من به آن مباهات می کنم و خدای را بر این نعمت گران می ستایم.

    البته به این دلیل فرمانبرداری خدا و انجام کارهای شایسته را «صالحات» و یا ارزش های پایدار نامیده اند که اینها شایسته ترین کارهایند، چرا که خدا به انجام آنها فرمان داده و در برابر آنها نوید پاداش و بهشت پر طراوت و زیبا داده و از ترک آنها برحذر داشته است.
    علامه طباطبایی نیز درباره مصادیق باقیات صالحات می نویسد: از طرق شیعه و سنی از رسول خدا(ص) و از طرق شیعه از ائمه اهل بیت(ع) روایت شده که منظور از «باقیات الصالحات» تسبیحات چهارگانه یعنی «سبحان الله و الحمدلله و لااله الا الله و الله اکبر» است. (نور الثقلین، ج ۳، ص ۴۶۲ ح، ۸۹؛ الدر المنثور، ج ۴، ص ۵۲۲ و تفسیر طبری، ج ۵۱، ص ۶۶۱؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۰۷۲، ح ۵)
    و در بعضی دیگر از منابع روایی آمده که مراد از آن نماز است. (تفسیر برهان، ج ۲، ص ۰۷۴، ح ۴ و منهج الصادقین، ج ۵، ص ۷۵۳) و در بعضی دیگر نیز آمده که مقصود از آن مودت اهل بیت است و همه اینها از باب ذکر مصادیق آیه است که جامعش این می شود که منظور از «باقیات الصالحات» اعمال صالح است. (منهج الصادقین، ج ۵، ص ۸۵۳)
    به هر حال، حقیقت زندگی، دست یابی به باقیات صالحاتی است که همان حقیقت رسیدن به وجه الهی و تقرب به خداوند است. کسی که در هر کار نیکی تنها خداوند را مدنظر دارد، به خداوند با این اعمال نزدیک می شود و اسمای الهی را در خود تحقق می بخشد و تخلق به اخلاق الهی پیدا می کند که همان اسماء و صفات حسنای الهی می باشد. این گونه است که شخص، متاله و خدایی می شود و بقای او به بقای ذات الهی خواهد بود. از این رو خداوند همواره بر انجام باقیات صالحات تشویق و ترغیب می کند. (کهف، آیه ۶۴؛ مریم، آیه ۶۷) و از مردم می خواهد تا خود را از گمراهی دور نگه دارند؛ زیرا گمراهی موجب می شود تا امری را که حقیقت حیات و بقا نیست به عنوان حقیقت بقا و حیات بشناسند و در پی آن بروند و درنهایت زیانکار شوند. (مریم، آیات ۵۷ و ۶۷)



    امضاء



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi