صفحه 1 از 12 1234511 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 120

موضوع: شعر و شاعران کهن

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    278
    نوشته
    1,355
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    503 در 331
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    شعر و شاعران کهن

    شعر یا چامه یکی از کهن‌ترین گونه های ادبی و شاخه‌ای ازهنر می‌باشد. شعر یک گونهٔ ادبی است که در آن از زیبایی‌های سطح و فرم زبان، بیان هنریاحساسات، و تکنیک‌های خاص بهره گرفته می‌شود.

    هویت و جایگاه ممتاز شعر در فرهنگ ایرانی

    هویت و تاریخی که شعر در حوزهٔ کهن و گستردهٔ زبان و فرهنگ فارسی و در ایران دارد، با هویت و دیرینگی این هنر والا و پرتأثیر در بسیاری از فرهنگ‌ها و کشورهای دنیا، نظیر شعر در زبان انگلیسی، تفاوتهای بنیادی دارد. تأثیر و تاکیدی که فارسی‌زبانان و ایرانیان بر زیبایی وزن و مفهوم شعر داشته‌اند، تقریباً کم‌نظیر است. در حالی‌که ترجمهٔ شعر، بخش اعظمی از این ظرافت را از بین می‌برد و تقریباً تنها زیبایی‌های مفهومی را باقی می‌گذارد، شهرت شعر فارسی در جهان قابل ملاحظه است. مولانا جزو معروفترین شعرای دنیا می‌باشد و به نقل از بی بی سی، در سالهای گذشته محبوب‌ترین شاعر در آمریکا بوده است و این محبوبیت شگفت‌انگیز در حالی رخ داده است که زمان زیادی از ترجمه‌های قوی از کارهای او به زبان انگلیسی نمی‌گذرد. خیام هم از دیگر شاعرانی است که شهرت جهانی دارد. تاثیری که حافظ، شاعر معروف ایرانی، بر یوهان ولفگانگ گوته گذاشته است و دیوانی که این شاعر آلمانی با الهام از حافظ سروده است جای بسی تامل دارد. شعر فارسی کاملاً بر فرهنگ‌ها و زبان‌های مجاور شامل شبه قارهٔ هند و زبان‌های عربی و ترکی تاثیر گذاشته است.


    انواع شعر فارسی

    در زبان فارسی شعر به دو نوع اصلی طبقه بندی می‌شود: شعر کلاسیک (یا کهن) و شعر نو.

  2. تشكرها 2

    عهد آسمانى (08-01-2011)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    278
    نوشته
    1,355
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    503 در 331
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : شعر و شاعران کهن

    شعر کلاسیک فارسی


    شعر کلاسیک یا کهن فارسی به صورت کنونی قدمتی بیش از هزار و صد سال دارد. این گونه شعر کاملاً موزون بوده و وزن آن بر پایه ساختاری است که عروض نام دارد. ساختار اوزان عروضی برپایهٔ طول هجاهاست.و هر مصراع به قالب هایی تقسیم می شود که هجاها باید در آن قالب ها قرار گیرند.و تفاوت شعر هجایی با شعر عروضی در وجود همین قالب هاست که شعر هجایی در قالبی قرار نگرفته و بر اساس هجاهای مصراع ساخته می شود.

    تاریخچهٔ شعر کلاسیک فارسی

    نخستین نمونه‌های به دست آمده از شعر در ایران، پیشینه‌شان به روزگار زرتشت پیامبر و سروده‌هایش در گاهان می‌رسد. این سروده‌ها به گویش گاهانی از زباناوستایی است. همچنین از دوران پهلوانی (اشکانی) منظومه‌هایی - مانند ایاتکار زریران (یادگار زریران) و درخت آسوریک - به زبان پهلوی اشکانی در دست است. افزون بر این نمونه‌هایی از شعر (ترانه‌های خسروانی) به زبان پهلوی ساسانی یافت شده‌است. سروده‌ها و اشعار مانوی به فارسی میانه (پهلوی ساسانی و اشکانی) نیز در نزد اهل فن اهمیتی به سزا دارد. لیکن اجماع علمای فن بر این است که وزن هیچکدام از این اشعار عروضی نیست، بنابراین این اشعار با شعر امروزی فارسی تفاوتی بنیادین دارند.
    نخستین شاعران فارسی‌سرا (مراد از فارسی در اینجا فارسی دری و در مقابل فارسی میانه است) در دربار یعقوب لیث صفاری پدیدار شدند. اگر چه نمونه‌هایی از شعر به زبان فارسی دری، پیش از این دوران وجود دارد، ولی بررسی آنها مشخص می‌کند که در زمان سروده‌شدنشان شعر فارسی هنوز قوام نیافته‌بود، چرا که وزن آنان به طور مطلق عروضی نیست. در اینجا نمونه‌ای از اینگونه اشعار (که تعدادشان انگشت شمار است) می‌آوریم. این قطعه شعری نگاشته‌شده در آتشکده کرکوی واقع درسیستان است:
    فُرخته باذا روش
    خُنیده کرشسپِ هوش
    همی برست از جوش
    اَنوش کن می‌انوش
    دوست بَذآگوش
    بَذآفرین نهاده گوش
    همیشه نیکی کوش
    که دی گذشت و دوش
    شاها خدایگانا
    بآفرین شاهی
    محمد سگزی و بسام کورد از نامهای چند تن از سرایندگان دربار یعقوب است.

  5. تشكرها 2

    عهد آسمانى (08-01-2011)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    278
    نوشته
    1,355
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    503 در 331
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : شعر و شاعران کهن

    مرحله بعدی شکل‌گیری و تکامل شعر کهن فارسی در وارود (ماوراء النهر) و خراسان اتفاق افتاد. علت آن بیش از هر چیز پشتیبانی فرمانروایان ایرانی‌نژاد سامانی از زبان فارسی بود. در این روزگار شاعران بزرگی چون رودکی سمرقندی، شهید بلخی و دقیقی بلخی پدیدار شدند.فردوسی، بزرگ‌ترین حماسه‌سرای ایران، نیز اواخر این دوره را درک کرد.
    با روی کار آمدن غزنویان ترک‌نژاد از رونق شعر فارسی کاسته نشد و ایشان بویژه محمود غزنوی از پشتیبانان جدی سخنوران بودند. در این دوره شاهد برآمدن سرایندگان بزرگی چون فرخی سیستانی و عنصری بلخی هستیم.
    از روزگار غزنوی به بعد بویژه از آغاز پادشاهی سلجوقیان اندک اندک جنبش سرایش شعر به زبان فارسی دری به نواحی مرکزی ایران و حتی نواحی غربی (چون آذربایجان) کشیده شد و شعر و زبان آن تحت تأثیر گویش محلی گویندگان این خطه قرار گرفت. در این عهد شاعران بزرگی چون ناصر خسرو بلخی، قطران تبریزی، فخر الدین اسعد گرگانی و اسدی طوسی پدیدار شدند.
    در سده ششم هجری شاهد پیدایش سرایندگان بزرگی چون عطار نیشابوری، نظامی گنجوی،خاقانی شروانی، جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی،انوری ابیوردی، ظهیر فاریابی و ده‌ها شاعر بزرگ دیگر هستیم.
    سده هفتم هجری اوج شعر فارسی محسوب می‌شود و در آن دو شاعر بزرگ سعدی شیرازی و مولانا جلال الدین محمد بلخی
    آسمان شعر فارسی را روشن کردند. پس از این دو بزرگوار، شعر فارسی در سراشیب و فرود افتاد و اگر چه در سده هشتم هجری با ظهور شعرایی چون عبید زاکانی و حافظ شیرازی اعتلا یافت.
    بعداز حافظ که پایان بخش سبک عراقی است. سبک هندی پیدا شد که شاعران بزرگی چون صائب تبریزی دارد و بیدل دهلوی (که در افغانستان و و تاجیکستان جایگاه بالایی دارد) داشت.
    در دوران مشروطه که اواخر دوران شعر کهن فارسی بود، شاعران نقش مهمی درانقلاب مشروطه داشتند. ازخون جوانان وطن لاله دمیده‌است شعر معروف عارف قزوینی است. میرزاده عشقی را سر میبرند و با ظهور نیما یوشیج دوره تکتازی شعر کهن سر می‌آید. ولی همزمان این شعر همراه با شعر نو ادامه ی حیات می دهد بطوریکه شاعرانی همچون سیمین بهبهانی-مهرداد اوستا- ابراهیم صهبا آن را ادامه می دهند. پدیدار شدند.

  7. تشكر

    عهد آسمانى (08-01-2011)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    278
    نوشته
    1,355
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    503 در 331
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : شعر و شاعران کهن

    انواع شعر کلاسیک فارسی

    مثنوی
    قصیده
    غزل
    مسمط
    مستزاد
    ترجیع بند
    ترکیب بند
    قطعه
    رباعی
    دوبیتی
    تک بیت
    چهارپاره




    سبک‌های شعر کلاسیک فارسی

    سبک هندی
    سبک خراسانی
    سبک عراقی



    گونه‌ها و جریان‌ها در شعر کلاسیک فارسی

    حماسه
    تصوف و شعر عرفانی
    تغزل

  9. تشكر

    عهد آسمانى (08-01-2011)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    278
    نوشته
    1,355
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    503 در 331
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : شعر و شاعران کهن

    مثنوی


    واژه ی مثنوی از کلمه ی "مثنی" به معنی دوتائی گرفته شده است. زیرا در هر بیت دو قافیه آمده است که با قافیه بیت بعد فرق می کند. مثنوی را می توان به شکل زیر تصویر کرد:

    ......................الف///////// ...................... الف
    ...................... ب////////// ...................... ب
    ...................... ج ////////// ...................... ج
    ...................... د ////////// ...................... د


    از آنجا که مثنوی به لحاظ قافیه محدودیت ندارد بیشتر برای موضوعات طولانی به کار می رود.

    خصوصیات مثنوی باعث شده است که داستان ها اغلب در قالب مثنوی سروده شوند. علاوه بر داستان سرایی، برای هر موضوعی که طولانی باشد هم از مثنوی استفاده می شود.

    مثلاً در ادبیات آموزشی مثل آموزه های صوفیان هم از قالب مثنوی بهره می برده اند.

    سرودن مثنوی از قرن سوم و چهارم هجری آغاز شده است که از بهترین مثنوی ها می توان به شاهنامه فردوسی، حدیقه سنایی، خمسه نظامی و مثنوی مولوی اشاره کرد.

    قدیمی ترین مثنوی سروده شده- که اکنون به جز چند بیت چیزی از آن در دست نیست- مربوط به رودکی است که متن کلیله و دمنه را در قالب مثنوی به نظم در آورده بود.



    قصیده

    قصیده نوعی از شعر است که دو مصراع بیت اول و مصراع های دوم بقیه ی بیت های آن هم قافیه اند.
    طول قصیده از 15 بیت تا 60 بیت می تواند باشد.

    قصیده را می توان به شکل زیر تصویر کرد:


    ......................الف///////// ...................... الف
    ...................... ب ////////// ...................... الف
    ...................... ج ////////// ...................... الف


    لحن و موضوع قصیده حماسی است و در آن از مدح و مفاخره و هجو و ذم و .... سخن می رود و مسائل دیگر از قبیل مسائل اخلاقی و دینی و وصف طبیعت در قصیده جنبه فرعی دارد.

    هر چند قصاید شاعرانی چون ناصر خسرو به موضوعات مذهبی و فلسفی و منوچهری و خاقانی به وصف طبیعت و سنایی به عرفان و مسعود سعد به حسبیه معروفند اما مضمون اصلی قصیده مدح است و در قصاید عنصریو انوری نیز موضوع اصلی مدح کردن شاهان است.


    غزل

    "غزل" در لغت به معنی "حدیث عاشقی" است. در قرن ششم که قصیده در حال زوال بود "غزل" پا گرفت و در قرن هفتم رسما قصیده را عقب راند و به اوج رسید.

    در قصیده موضوع اصلی آن است که در آخر شعر "مدح" کسی گفته شود و در واقع منظور اصلی "ممدوح" است اما در غزل "معشوق" مهم است و در آخر شعر شاعر اسم خود را می آورد و با معشوق سخن می گوید و راز و نیاز می کند.
    این "معشوق" گاهی زمینی است اما پست و بازاری نیست و گاهی آسمانی است و عرفانی.

    ابیات غزل بین 5 تا 10 ییت دارد و دو مصراع اولین بیت و مصراع دوم بقیه ابیات هم قافیه اند.

    غزل را می توان به شکل زیر تصویر کرد:


    ......................الف///////// ...................... الف
    ...................... ب ////////// ...................... الف
    ...................... ج ////////// ...................... الف


    موضوعات اصلی غزل بیان احساسات و ذکر معشوق و شکایت از بخت و روزگار است. البته موضوع غزل به این موضوعات محدود نمی شود و در ادب فارسی به غزل هایی بر می خوریم که شامل مطالب اخلاقی و حکیمانه هستند.

  11. تشكرها 2


  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    278
    نوشته
    1,355
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    503 در 331
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : شعر و شاعران کهن

    مسمط


    مجموعه جدید مصراع همقافیه (بند مسمط) و یک مصراع که قافیه آن مستقل است. (رشته مسمط یا مصراع تسمیط) و این شکل چند بار با قافیه های متفاوت تکرار می شود.

    و اما مصراع های جدا با هم قافیه دارند، بدین نحو: الف—الف—الف—ی— ب—ب—ب— ی — ح— ح—ج—ی به مسمط هایی که بند مسمط و رشته مسمط آنها مجموعه سه مصراع باشد مسمط مثلث به چهار مصراع مربع و به پنج مصراعی مخمس و به شش مصرایی مسدس گویند. مسمط حداقل مثلث و حداکثر (معمولاً) مسدس است و همه مسمطات منوچهری مسدس است.





    مانند:
    گویی بط سپید جامه به صابون زده است --- کبک دری ساق پای در قدح خون زده است


    بر گل تر دلیب، گنج فریدون زده است --- لشگر چین در بهار، خیمه به هامون زده است


    لاله سوی جویبار خرگه بیرون زده است --- خیمه آن سبزگون خرگه این آتشین


    باز مرا طبع شعر سخت به جوش آمده است — کم سخن عندلیب،دوش به گوش آمده است


    از شغب مردمان لاله به جوش آمده است --- زیر به بانگ آمده است بم بخروش آمده است


    نسترن مشکبوی، مشک فروش آمده است --- سیمش در گردن است، مشکش در آستین


    مسمط معمولاً ساختمان قصیده را دارد اول آن تغزل است و بعد تخلص به مدح می پردازد. این نوع جدید مسمط است که به ابتکار منوچهری از مسمط قدیم ساخته شده است، مسمط قدیم بیتی است چند لختی که لخت های آن یک قافیه دارند (قافیه درونی) و لخت آخری آن با لخت های آخر ابیات دیگر هم قافیه است (قافیه بیرونی) او گاهی به این گونه اشعار شعر مسجع گویند و نمونه آن در اشعار مولانا زیاد است.


    دیده سیرست مرا جان دلیرست مرا ----- زهره شیرست مرا، زهره تابیده شدم


    شکر کند عاشق حق، کز همه بردیم سبق ---- بر زبر هفت طبق، اختر رخشنده شدم

  13. تشكر

    عهد آسمانى (08-01-2011)

  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    278
    نوشته
    1,355
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    503 در 331
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : شعر و شاعران کهن

    مستزاد




    باش چو شطرنج روان خامش و خود جمله زبان----- کز رخ آن شاه جهان فرخ و فرخنده شدم


    مستزاد شعری است که در آخر مصراع های یک رباعی یا غزل یاقطعه، جمله ی کوتاهی از نثر آهنگین و مسجع اضافه می کنند که از لحاظ معنی به آن مصراع مربوط است ولی با وزن اصلی شعر هماهنگ نیست.

    در واقع کلمه ی مستزاد به معنی "زیاد شده" هم همین معنی را می دهد و علت نام گذاری این نوع شعر هم قطعه اضافه شده در پایان هر مصراع است.





    نمونه ی چند مستزاد

    گیرم که ز مال و زر کسی قارون شد ---------- مرگ است زپی!

    یا آن که به علم و دانش افلاطون شد ---------- کو حاصل وی؟

    اندوخته ام ز کف همه بیرون شد ---------- کو ناله ی نی؟

    ز اندیشه کونین دلم پرخون شد ---------- کو ساغر می؟
    (مشتاق اصفهانی)

    گر حاجت خود بری به درگاه خدا ---------- با صدق و صفا

    حاجات ترا کند خداوند روا ---------- بی چون و چرا

    ز نهار مبر حاجت خود در بر خلق ---------- با جامه ی دلق

    کز خلق نیاید کرم وجود و عطا ---------- بی شرک و ریا
    (سنا)

  15. Top | #8

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    278
    نوشته
    1,355
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    503 در 331
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : شعر و شاعران کهن

    ترجیع بند


    ترجیع بند از چند قطعه شعر تشکیل شده است که هر کدام از این قطعه شعرها دارای قافیه و وزن یکسان هستند و در آخر هر رشته شعر یک بیت یکسان با قافیه ای جداگانه تکرار می شود.

    بهترین ترجیح بندهای مربوط به سعدی، هاتف و فرخی است.

    از ترجیع بندهای معروف ادبی فارسی ترجیع بند هاتف است که بیت ترجیع آن این است:


    که نیکی هست و هیچ نیست جز او ----- وحده لا اله الا هو





    نمونه ای از ترجیع بند از دیوان سعدی

    دردا که به لب رسید جانم ----- آوخ که ز دست شد عنانم

    کس دید چو من ضعیف هرگز ----- کز هستی خویش در گمانم

    پروانه ام اوفتان و خیزان ----- یکبار بسوز و وارهانم

    گر لطف کنی به جای اینم ----- ورجور کنی سرای آنم

    بنشینم و صبر پیش گیرم ----- دنباله کار خویش گیرم

    زان رفتن و آمدن چگویم ----- می آیی و می روم من از هوش

    یاران به نصیحتم چه گویند ----- بنشین و صبور باش و مخروش

    ای خام، من این چنین در آتش ----- عیبم مکن ار برآورم جوش

    تا جهد بود به جان بکوشم ----- و آنگه به ضرورت از بن گوش

    بنشینم و صبر پیش گیرم ----- دنباله ی کار خویش گیرم

    ای بر تو قبای حسن چالاک ----- صد پیرهن از جدائیت چاک

    پیشت به تواضع است گویی ----- افتادن آفتاب بر خاک

    ما خاک شویم و هم نگردد ----- خاک درت از جبین ما پاک

    مهر از تو توان برید هیهات ----- کس بر تو توان گزید حاشاک

    بنشینم و صبر پیش گیرم ----- دنباله ی کار خویش گیرم

  16. Top | #9

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    278
    نوشته
    1,355
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    503 در 331
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : شعر و شاعران کهن

    ترکیب بند


    ترکیب بند از لحاظ ساختار شعری مانند "ترجیع بند" است و تنها تفاوت آن این است که بیت تکرار شده در بین قطعه های شعر یکسان نیستند.

    از ترکیب بندهای معروف ترکیب بند محتشم کاشانی در توصیف واقعه ی کربلاست.




    نمونه ی ترکیب بند از وحشی بافقی

    دوستان شرح پریشانی من گوش کنید ----- داستان غم پنهانی من گوش کنید
    قصه بی سر و سامانی من گوش کنید ----- گفت و گوی من و حیرانی من گوش کنید
    شرح این آتش جانسوز نهفتن تا کی----- سوختم سوختم این سوز نهفتن تا کی
    روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم ----- ساکن کوی بت عربده جویی بودیم
    عقل و دین باخته، دیوانه رویی بودیم ----- بسته سلسله ی سلسله مویی بودیم
    کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود ----- یک گرفتار از این جمله که هستند نبود
    نرگس غمزه زنش این همه بیمار نداشت -----سنبل پر شکنش هیچ گرفتار نداشت
    این همه مشتری و گرمی بازار نداشت ----- یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت
    اول آن کس که خریدار شدش من بودم ----- باعث گرمی بازار شدش من بودم

  17. Top | #10

    عنوان کاربر
    عضو خودماني
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    278
    نوشته
    1,355
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    503 در 331
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : شعر و شاعران کهن

    قطعه


    "قطعه" شعری است که معمولاً مصراع های اولین بیت آن هم قافیه نیستند ولی مصراع دوم تمام ادبیات آن هم قافیه اند. طول قطعه دو بیت یا بیشتر است.

    ......................الف///////// ...................... ب
    ...................... ج ////////// ...................... ب
    ...................... د ////////// ...................... ب

    قطعه را بیشتر در بیان مطالب اخلاقی و تعلیمی و مناظره و نامه نگاری بکار می برند.

    قدیمی ترین قطعه ها مربوط به ابن یمین است و از بین شاعران معاصر پروین اعتصامی نیز بیشتر اشعارش را در قالب قطعه سروده است.

    پروین اعتصامی مناظره های زیادی در قالب قطعه دارد از قبیل مناظره نخ و سوزن، سیر و پیاز و ......

    شکل تصویری قطعه به شکل زیر است:



    علت اسم گذاری قطعه این است که شعری با قالب قطعه مانند آن است که از وسط یک قصیده برداشته شده باشد و در واقع قطعه ای از یک قصیده است.

    نشنیده ای که زیر چناری کدوبنی ----- بررست و بردمید بر او بر، به روز بیست
    پرسیدازچنار که توچند روزه ای؟ ----- گفتا چنار سال مرا بیشتر ز سی است
    خندید پس بدو که من از تو به بیست روز ----- برتر شدم بگوی که این کاهلیت چیست؟
    او را چنارگفت که امروز ای کدو ----- باتو مراهنوز نه هنگام داوری است
    فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان ----- آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست!!!

    (انوری)

  18. تشكر


صفحه 1 از 12 1234511 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi