نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: دلائل ناصبى بودن ابن تيميه‏ (1)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کارشناس افتخاری سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2479
    نوشته
    929
    تشکر
    1,108
    مورد تشکر
    4,595 در 919
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض دلائل ناصبى بودن ابن تيميه‏ (1)

    در ميان دانشمندان اهل سنت فراوان هستند كسانى كه بر ناصبى بودن ابن تيميه تصريح نموده‏ اند.

    برخى از دانشمندان وهابى كه از وهابيت دست كشيده‏ اند مى ‏گويند: با خواندن «منهاج السنه» ابن تيميه ما نسبت به على عليه السلام نفرت پيدا مى ‏كرديم و جنگ‏ هاى او و بيعت نكردنش بر ابوبكر را محكوم مى‏ كرديم و ....

    اينك ما اولًا به سخنان خود او كه دلالت بر ناصبى بودنش مى‏ كند اشاره كرده و سپس در پست های بعد برخى از سخنان علماى اهل سنت را ذكر خواهيم كرد.

    ابن تيميه مى‏ گويد:
    همانا على براى رياست جنگيد و به خاطر آن خلق زيادى كشته شدند. در زمان خلافت على نه با كفار جنگيده شد و نه سرزمينى فتح گرديد و نه خيرى براى مسلمانان اضافه شد. (1)

    باز همو مى‏ گويد: «كشتن انسان فساد كارى است و هر كه به خاطر اطاعت از خودش مردم را بكشد، خواستار برترى جوى و فساد در زمين است. و اين حال فرعون است كه خدا مى‏ فرمايد: «اين است خانه‏ آخرت كه ما آن را براى كسانى قرار مى‏ دهيم كه در زمين خواستار علو و فساد نيستند ....» (2)

    آن‏گاه جاى ديگر مى‏ گويد:
    «على براى اين جنگيد كه ديگران از او اطاعت كنند و بر مال و نفس مردم مسلط شود. پس چگونه مى‏ شود جنگ او را جنگ براى دين دانست.» (3)

    باز هم ابن تيميه مى‏ گويد:
    «على تنها براى اين جنگيد كه در زمين برترى جويد و فقط براى اين جنگيد كه تنها از او اطاعت شود.» (4)

    يادآور مى ‏شويم كه امروزه وهابى‏ ها براى فريب مردم مى ‏گويند: «ابن تيميه اين سخنان را از زبان ناصبى ‏ها نقل كرده است، نه اينكه نظر و عقيده خودش باشد. و اين سخن بى اساس و فريب آشكار است و خيلى از وهابى‏ ها نيز امروزه روحيه دشمنى با اميرالمؤمنين عليه السلام را با مطالعه اين سخنان ابن تيميه و امثالش در قلبشان جا داده ‏اند. گرچه آن‏ها بدبينى خود نسبت اميرالمؤمنين عليه السلام را در بين مردم مخفى مى‏ كنند، ولى گاهى در خلال سخنانشان آن را آشكار نيز مى‏ سازند در اين سه‏ مورد كه ما آورديم تنها در يك مورد ابتدا ابن تيميه از زبان ناصبى‏ ها مطلب نقل كرده و بعد نظر خودش را گفته است و دو مورد ديگرش نظر و اعتقاد خود اوست و هيچ ربطى به ديگران ندارد. بنابر اين بايد به اين حقيقت توجه داشته باشيم.


    منابع:


    1. منهاج السنة، ج 6، ص 191.
    2. همان، ج 4، ص 500.
    3. همان، ج 8، ص 329.
    4. همان ج 4، ص 500.


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    کارشناس افتخاری سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2479
    نوشته
    929
    تشکر
    1,108
    مورد تشکر
    4,595 در 919
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    دلائل ناصبی بودن ابن تیمیه از نگاه علمای اهل سنت (2)

    نه تنها علمای شیعه ابن تیمیه را فردی گمراه می دانند، بلکه علمای اهل سنت هم به گمراهی و نفاق ابن تیمیه اذعان دارند، در این پست کوتاه به نظریه علمای اهل سنت درباره شخصیت ابن تیمیه می پردازیم

    ابن حجر عسقلانى مى‏ گويد: «برخى از مردم، ابن تيميه را به خاطر نسبت‏ هاى ناروايى كه به على داده است منافق دانسته ‏اند؛ به مانند اينكه ابن تيميه گفته است: «على به هر جا روى آورد خوار گشت بارها سعى كرد خلافت را به دست آورد، ولى موفق نشد و على تنها به خاطر رياست جنگيد نه براى دين على رياست را دوست داشت.» (1)

    باز ابن حجر مى‏ گويد: «در اين حديث (حديث عمار را گروه ظالم مى‏ كشد) نشانه نبوت و فضيلت آشكار براى على و عمار است و ردى است بر ناصبى‏ ها كه گمان مى‏ كنند «على در جنگ‏ هايش در راه حق نبود.» (2)

    اين بيان روشنى است در ناصبى بودن ابن تيميه از زبان ابن حجر؛ زيرا او از كسانى است كه به اميرالمؤمنين عليه السلام فراوان به خاطر جنگ جمل و صفين طعنه مى ‏زند.

    علامه كوثرى حنفى مى‏ گويد: «در سخنان ابن تيميه نشانه‏ بغض و دشمنى‏اش با على آشكار است.» (3)

    عبد الله غمارى شافعى مى‏ گويد: «علماى زمانش ابن تيميه را به خاطر گمراهى ‏اش از على منافق خوانده‏ اند.» (4)

    حسن بن على سقاف شافعى (كه از علماى معاصر است) مى‏ گويد: «ابن تيميه كسى است كه پيروانش او را شيخ الاسلام مى‏ نامند و گروهى نيز به سخنانش استدلال مى‏ كنند، در حالى كه وى ناصبى و دشمن على است و به فاطمه نسبت نفاق داده است.» (5)

    اين برخى از اعترافات و تصريح علماى اهل سنت بر دشمنى ابن تيميه با اهل بيت عليه السلام و ناصبى بودن اوست.

    منابع:


    1. درر الكامنة ابن حجر، ج 1، ص 49 و 50.
    2. فتح البارى، ج 1، ص 452؛ حاشيه سير اعلام النبلاء، ج 7، ص 80، ح 61، ج 8، ص 210، ح 37.
    3. الحاوى فى سيرة الطحاوى، ص 26.
    4. الرسائل الغمارية، ص 120 و 121.
    5. التنبيه و الرد، ص 7.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi