بنام خدا و عرض سلام
دوستان عزیز در نظر داریم در این تاپیک کلیه اشعار
و دوبیتی و دکلمه های ویژه خانم فاطمه زهرا سلام الله
علیها را قرار دهیم . از حضور شما در این تاپیک
و قرار دادن بهترین اشعار استقبال می کنیم
❤ |
بنام خدا و عرض سلام
دوستان عزیز در نظر داریم در این تاپیک کلیه اشعار
و دوبیتی و دکلمه های ویژه خانم فاطمه زهرا سلام الله
علیها را قرار دهیم . از حضور شما در این تاپیک
و قرار دادن بهترین اشعار استقبال می کنیم
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 15-07-2016 در ساعت 18:20
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (07-12-2015)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- ▌▬◄ برگزيده اي از بهترين اشعارشاعران نو...
- شعری بسیار زیبا و پرمعنا با تمام حروف الفبا...
- مناجات
- بانک اشعار و دوبیتی های فاطمی { دل من در پی...
- ❀ ❀ ❀ عشقبازی به همین آسانی ست... ❀ ❀ ❀
- فیض نور خداست در دل ما
- جوابيه آيت الله خامنه اي به شعر چشم بيمار...
- من آمدم دراین جا کز تو جدا نگردم╣◄*►╣ مدح و...
- دعای جوشن کبیر به صورت شعر زیبا
- باز بوی باورم خاکستری ست
❤ |
زهرا و وصف خالق دادارش
زهرا و مدح احمد مختارش
نازد هماره قدر به تقدیرش
ریزد هماره روح ز گفتارش
طوبای راست قامت باغ وحی
گل های گلشن نبوی، بارش
دُرّی که هدیه کرد ز سوی حق
ختم رسل به حیدر کرّارش
طوطی باغ وحی به مدح او
ریزد مسیح از سر منقارش
این است نخل آرزوی احمد
کآمد ثمر ائمه اطهارش
گلبوسه های دم به دم احمد
انداخت گل به مصحف رخسارش
حیدر، جمال حیّ تعالی را
می دید لحظه لحظه به دیدارش
میکال نخله ای به لب جویش
جبریل لاله ایست به گلزارش
ایمان کمال قنبر درگاهش
قرآن زبان فضة دربارش
مأمور احترام، رسول الله
از سوی ذات خالق دادارش
زهرا سجیّه اش همه دم احسان
زهراست لطف و جود و کرم کارش
مسکین کوی فاطمه باید شد
هرکس که هست حاجت بسیارش
کالای هر که دوستی زهراست
بالله قسم خداست خریدارش
هرکس که خصم اوست، خدا خصمش
هرکس که یار اوست، خدا یارش
یک خلقتند سائل درگاهش
یک امّتند بردة بازارش
خاک درش شفاست، عجب نبود
ناز ار کشد مسیح ز بیمارش
قرآن نیازمند به تأویلش
اسلام متکی است به ایثارش
جان بر کف علی نبود باکی
از تازیانه و شرر نارش
زهرا چه کرده بود؟ که از امت
بر جان رسید این همه آزارش
ثابت قدم ستاد که در این راه
آمد فشار از در و دیوارش
با چشم او چه شد؟ که در آن کوچه
روز مدینه گشت، شب تارش
داغی است در میان در و دیوار
رازی است بین سینه و مسمارش
باید ز گوشواره او پرسید
از ضرب دست، قاتل خونخوارش
مهدی کنار تربت پاک اوست
بیش از هزار سال عزادارش
"میثم"! گذشت فاطمه اما دل
خون شد ز بی وفایی، انصارش
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 15-07-2016 در ساعت 18:14
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (07-12-2015)
❤ |
دریا ست نبی و گوهرش فاطمه است
یکتاست علی و همسرش فاطمه است
با آنکه پناهه همه خلقست حسین او
هم به پناه مادرش فاطمه است
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 15-07-2016 در ساعت 18:13
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
این آبشار نیست که ریزد که چشم کوه
بر چهره خزانی من گریه میکند
فردا مدینه نشنود آوای گریهام
بر مرگ ناگهانی من گریه میکند
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (13-11-2016)
❤ |
در بین کوچه های مدینه شهید شد
آن مادری که یک شبه مویش سپید شد
در، هم زبان به شکوه گشود و در آن غروب
آتش برای فتح حریمش کلید شد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (13-11-2016)
❤ |
غرقاب غمم دگر مرا ساحل نیست
جز اشک فراق دیگرم حاصل نیست
ای مرگ بیا!که زندگی کردن من
بی فاطمه جز خوردن خون دل نیست
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (13-11-2016)
❤ |
زهراست ، یادگاری نور خدای من
خورشید صبح و ظهر و غروب سرای من
پرواز می کنیم از این خانه تا خدا
من با دعای فاطمه او با دعای من
ما نور واحدیم ، نه فرقی نمی کند
من جای او بتابم یا او جای من
مست تجلیات خداوندی همیم
من با خدای اویم و او با خدای من
یک طور حرف می زند انگار بوده است
در ابتدای خلقت و در ابتدای من
دنیا ! تمام آنچه که داری برای تو
یک تار موی خاکی زهرا برای من
کاری که کرد فاطمه کار امام بود
زهراست پس علی من و مرتضای من
ما یک سپر برای جهازش فروختیم
چیزی نبود تا که بمیرد به پای من
هر شب دلم به گفتن یک فاطمه خوش است
از من مگیر دلخوشی ام را خدای من
علی اکبر لطیفیان
❤ |
زهرایی و تلألو نور محبتت
در سینه ام ز روز ازل لم یزل شده است
با نام تو هوای غزل معنوی شده است
بی اختیار وارد این مثنوی شده است
❤ |
بدون خنده در این خانه هیچ شوری نیست
بخند ، خنده ی تو آرزوی دوری نیست
همیشه سنگ مرا می زدی به سینه ، نگو
نگو که درد مر ا چاره جز صبوری نیست
سپید و سرخ ؟ ! نه این لکه های خونابه
برای پیرهنت وصله های جوری نیست
بگو از چه کسی رو گرفته ای ؟هر قدر
نگاه می کنم این جا فقیر کوری نیست
گمان نکن که حضور تو آه ماه بلند
در آسمان زمین خورده ام ضروری نیست
کبوتری که پرش را شکسته صاعقه ای
به فکر راه رهایی پر عبوری نیست
کسی نبود بداند قلم اگر میخ است
برای کندن بر لوحه ی بلوری نیست
بخواه بر دل من داغ آرزویی را
بخند ، خنده ی تو آرزوی دوری نیست
امیر اکبر زاده
❤ |
دریا ست نبی و گوهرش فاطمه است
یکتاست علی و همسرش فاطمه است
با آنکه پناهه همه خلقست حسین
او هم به پناه مادرش فاطمه است
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)