صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 45

موضوع: بانک اشعار و دوبیتی های حسینی { هم آیه و هم کتاب می گفت حسین....}

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    سلام ما به شهیدی! که «سیدالشهدا»ست
    خدا جلال و علی صولت و محمد خوست


    ملائک از سر هر مو کنند تمجیدش
    که حمد و شکر خدایش روان ز هر سر موست



    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #32

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    گفتم "حسین" قفل دلم ناگهان شکست
    بغض گلوی مأذنه وقت اذان شکست




    در راه ِعشق اَنگ ِهوس خورد و خُرد شد
    پیش ِهمه غرور زلیخا چنان شکست


    مجنون که بی محلی لیلا کشید ، گفت:
    ظرف ِمرا فقط جلویِ دیگران شکست




    باید که در طریق ِتو زانویِ درس زد
    پیش کسی که پیش شما استخوان شکست




    قُرب ِخدا بدون ِتوسل نمی شود
    بالا نرفت آن که زد و نردبان شکست




    حتی بساط ِچای ِشما غُصه می خورد
    آن هفته خود به خود دو سه تا استکان شکست


    با خطبه ام به کوفه نشان داده ام حسین
    زینب نخورده است در این امتحان شکست




    امروز در محله ی برده فروش ها
    دیدی چگونه حرمت اين خاندان شكست؟!




    سبز و کبود و زرد شده رنگ دخترت
    با پای زجر قامت رنگین کمان شکست




    جوری یزید ضربه ي دستش شتاب داشت
    دندان ِتو که جای خودش ، خیزران شکست


    (رضا قرباني)


    امضاء


  4. Top | #33

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ازبهر ستیز و مرگ، آماده شوید
    در محضر عشق دوست، افتاده شوید


    از خون حسین بشنوید این پیغام
    در طول زمان همیشه آزاده شوید

    امضاء


  5. Top | #34

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض










    وحی خداست در سخنش، کیست این حسین؟


    ریزد شفاعت از دهنش، کیست این حسین؟


    ریحانۀ پیمبر و از سوز تشنگی
    آتش فتاده در چمنش کیست این حسین؟


    سوزد صدایش از عطش سینه سوز و باز
    جاری ست کوثر از دهنش کیست این حسین؟


    در خاک و خون فتاده مناجات می کند
    با ذوالجلال ذو المنن کیست این حسین؟


    زخم هزار و نهصد و پنجاه تیغ و تیر
    بنشسته است بر بدنش کیست این حسین؟


    تا خلعت شهادت زیبای او شود
    زهرا سرشته پیرهنش کیست این حسین؟


    دشنه است روی دشنه و تیر است روی تیر
    مرهم به زخم های تنش کیست این حسین؟


    در عرضه «رضاً بقضائک » فتاده است
    پامال اسب ها بدنش کیست این حسین؟


    دشمن سرش به نیزه نشانده است و می چکد
    آیات وحی از سخنش کیست این حسین؟


    از باغبان دفاع کند با گلوی ناز
    شش ماهه غنچه ی چمنش کیست این حسین؟





    امضاء


  6. Top | #35

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    تا ابد هم که بخوانند همه مرثیه ات
    باز هم روضه‌ی نا خوانده به عالم داری

    این همه زائر دلسوخته‌ی خاکت را
    از ازل داشته‌ای تا به ابد هم داری


    امضاء


  7. Top | #36

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    رو کرد خدا قدرت پنهانی خود را
    تا خلق کند حوری انسانی خود را


    ابلیس بهشتی بشود گر بگذارد
    بر خاک قدم های تو پیشانی خود را


    هفتاد یهودی نه، که سلمان و ابوذر
    مدیون تو هستند مسلمانی خود را


    در بند غمت هر که اسیر است عزیز است
    آزاد مکن یوسف زندانی خود را


    چون مور اگر ریزه خور خوان تو باشیم
    یک روز ببینیم سلیمانی خود را
    رو کرد خدا قدرت پنهانی خود را
    تا خلق کند حوری انسانی خود را


    ابلیس بهشتی بشود گر بگذارد
    بر خاک قدم های تو پیشانی خود را


    هفتاد یهودی نه، که سلمان و ابوذر
    مدیون تو هستند مسلمانی خود را


    در بند غمت هر که اسیر است عزیز است
    آزاد مکن یوسف زندانی خود را


    چون مور اگر ریزه خور خوان تو باشیم
    یک روز ببینیم سلیمانی خود را


    ترسی ز اجل نیست به این شرط که باشیم
    در روضه تو لحظه پایانی خود را


    دل را به منای غم تو ذبح نمودیم
    از یاد مبر این همه قربانی خود را



    ترسی ز اجل نیست به این شرط که باشیم
    در روضه تو لحظه پایانی خود را


    دل را به منای غم تو ذبح نمودیم
    از یاد مبر این همه قربانی خود را




    امضاء


  8. Top | #37

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    رو کرد خدا قدرت پنهانی خود را

    تا خلق کند حوری انسانی خود را

    ابلیس بهشتی بشود گر بگذارد
    بر خاک قدم های تو پیشانی خود را


    هفتاد یهودی نه، که سلمان و ابوذر
    مدیون تو هستند مسلمانی خود را


    در بند غمت هر که اسیر است عزیز است
    آزاد مکن یوسف زندانی خود را


    چون مور اگر ریزه خور خوان تو باشیم
    یک روز ببینیم سلیمانی خود را


    ترسی ز اجل نیست به این شرط که باشیم
    در روضه تو لحظه پایانی خود را


    دل را به منای غم تو ذبح نمودیم
    از یاد مبر این همه قربانی خود را








    امضاء


  9. Top | #38

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    گفتم "حسین" قفل دلم ناگهان شکست


    بغض گلوی مأذنه وقت اذان شکست



    در راه ِعشق اَنگ ِهوس خورد و خُرد شد


    پیش ِهمه غرور زلیخا چنان شکست



    مجنون که بی محلی لیلا کشید ، گفت:


    ظرف ِمرا فقط جلویِ دیگران شکست






    باید که در طریق ِتو زانویِ درس زد


    پیش کسی که پیش شما استخوان شکست



    قُرب ِخدا بدون ِتوسل نمی شود


    بالا نرفت آن که زد و نردبان شکست




    حتی بساط ِچای ِشما غُصه می خورد


    آن هفته خود به خود دو سه تا استکان شکست



    با خطبه ام به کوفه نشان داده ام حسین


    زینب نخورده است در این امتحان شکست




    امروز در محله ی برده فروش ها


    دیدی چگونه حرمت اين خاندان شكست؟!



    سبز و کبود و زرد شده رنگ دخترت


    با پای زجر قامت رنگین کمان شکست




    جوری یزید ضربه ي دستش شتاب داشت


    دندان ِتو که جای خودش ، خیزران شکست


    (رضا قرباني)





    امضاء


  10. Top | #39

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    ان روز حسین یک صدا زینب بود
    آیینه ی غیرت خدا زینب بود


    زینب زینب زینب زینب زینب
    آن روز تمام کربلا زینب بود




    امضاء


  11. Top | #40

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    منم آن دل که زداغ تو به دریا می زد
    روضه خوانی که شرر بر همه دنیا می زد


    نیمه جانی که در آتش پی طفلانش بود
    شعله وقتی ز در سوخته بالا می زد


    مو سپیدی که دو دستش به طنابی بستند
    پیر مردی که نفس در پی آنها می زد


    آن طرف گریه طفلان من و در این سو
    خنده بر خستگی ام دشمن زهرا می زد


    آه از آن بزم شرابی که در آن افتادم
    یاد آن زخم که نامرد به لبها می زد


    یاد آن طفل که زنجیر تنش مانع بود
    تا ببیند که به آن چوب کجا را می زد


    همه قدرت خو دجمع نمید اما دید
    خیزران را به لب زخمی بابا می زد


    ترکه اش گاه به رخ گاه به دندان می خورد
    در عوض عمه ما بود که خود را می زد


    چو دید زینب حزین لب حسین و چوب کین
    به طعنه گفت ای لعین بزن که خوب می زنی




    امضاء


صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi