❤ |
ویرایش توسط ناظرسایت : 19-05-2019 در ساعت 21:16
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (24-12-2015), شهاب منتظر (24-12-2015)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- غنچه نشکتفه دشت کربلا{ویژه نامه ولادت حضرت...
- ویژه نامه میلاد فرخنده پیامبراکرم و...
- ▐●●*^*●● ▐ويژه نامه ولادت سرو قامت آل ياسين...
- ویژه نامه ولادت امام جواد علیه السلام{روح...
- طلوع سپیده سعادت * ویژه نامه ولادت با سعادت...
- **•.✿.•**بحرکرامت * ویژه نامه ولادت باسعادت...
- نیمه شعبان ღ چه روز قشنگی *ویژه نامه ولادت...
- ویژه نامه ولادت امام حسن عسکری (ع){یازدهمین...
- •*♥*•ويژه نامه ولادت فرخنده حوراي بهشتي ؛...
- نماهنگ ديدني «کریم آل طه» با شعر حامد عسگري...
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (24-12-2015), شهاب منتظر (24-12-2015)
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (24-12-2015), شهاب منتظر (24-12-2015)
❤ |
جهان سرسبز و خرم گشت از میلاد پیغمبر
منور قلب عالم گشت از میلاد پیغمبر
بده ساقى مى باقى که غرق عشرت و شادى
دل اولاد آدم گشت از میلاد پیغمبر
تعالى الله از این نعمت کز او اسباب آسایش
براى ما فراهم گشت از میلاد پیغمبر
ز لطف و رحمت ایزد ز یمن مقدم احمد
ظهور حق مسلم گشت از میلاد پیغمبر
به شام هفده ماه ربیع و سال عام الفیل
رسالت ختم خاتم گشت از میلاد پیغمبر
بشارت ده به مشتاقان که ز امر قادر منّان
دل ما عارى از غم گشت از میلاد پیغمبر
ز ناموس قدر بشنو تو گلبانگ خطر زیرا
سر نابخردان خم گشت از میلاد پیغمبر
بناى جهل ویران شد ز یمن منجى ات تارک
جهان از علم اعلى گشت از میلاد پیغمبر
دوصد اعجاز شد ظاهر که در عرش عُلى حیران
دوصد عیسى بن مریم گشت از میلاد پیغمبر
بشد دریاچه ساوه تهى از آب و برعکسش
سماوه همچنان یم گشت از میلاد پیغمبر
بشد این فارس چون شمعى، بشد آتشکده خاموش
جهان حق مجسم گشت از میلاد پیغمبر
ز یمن مقدمش منشق جِدار طاق کسرى شد
که حیران خسرو جم گشت از میلاد پیغمبر
بناى ظلم شد ویران ولى در سایه ایمان
بناى عدل محکم گشت از میلاد پیغمبر
قدم در ملک هستى زد چو ختم الانبیاء احمد
مقام ما مقدم گشت از میلاد پیغمبر
نواى بانگ جاء الحق به باطل چیره شد اى دل
نظام دین منظم گشت از میلاد پیغمبر
ز حسن پرتو رویش خجل در مغرب و مشرق
مه و خورشید اعظم گشت از میلاد پیغمبر
من «ژولیده» مى گویم بگو بر دوستارانش
که شرّ دشمنان کم گشت از میلاد پیغمبر
شاعر:ژولیده نیشابوری
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 24-12-2015 در ساعت 02:27
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (24-12-2015), شهاب منتظر (24-12-2015)
❤ |
فرهنگی : ادبی - صوتی - تصویری
ویرایش توسط ناظرسایت : 19-05-2019 در ساعت 21:17
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (24-12-2015), شهاب منتظر (24-12-2015)
❤ |
مقالات و سایر مطالب مرتبط:
ویرایش توسط ناظرسایت : 19-05-2019 در ساعت 21:22
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (24-12-2015), شهاب منتظر (24-12-2015)
❤ |
بوی بهار می رسد
نسیم از درختان آویزان شده است
خورشید در شبه جزیره می رقصد
بیابان ها، به استقبال صبح فرش شده اند
پرتوهای هدایت، درخشیدن گرفته اند شب، مرده است
و فانوس رستگاری، بر فراز کوه ها حکم می راند.
«ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد»
زمین، به ارث صالحان رسیده است و ندای
برادری، از دل میدان های جنگ قبایل برمی خیزد.
دل ها، در آستانه کلام وحی، به زانو درآمده اند و
رنگ ها، از سیاه تا سفید، در یک صف
نشسته اند تا سرود وحدت بخوانند.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
شهاب منتظر (24-12-2015)
❤ |
«مصطفی صلی الله علیه و آله »، نور برگزیده ای است
بر مأذنه ها که با آمدنش، بوی بهشت در زمان امتداد می یابد.
امروز هر انسانی یک مدیحه دلگشاست و غنچه های گل محمّدی
باز شده اند برای شامّه نوازیِ این قصاید مفرّح.
مژده از قلم آغاز می شود. و چه رسالت سنگینی به دوش قلم است
که امروز را بشارت دهد و در این پیام رسانی، موجودی را از قلم نیندازد.
بارانِ جلوه های اشراقی است که از چشمانِ «ربیع» می بارد
و اینک نام دیگر زمین، بهار است و انسان، بهاری ترین موسم حال.
«ساوه» و «فارس» و «مدائن»، می خشکند و می میرند و می لرزند؛
اما «ابوجهل»، بت بی اهمیت دیگر است که نه می تواند ببیند
طلوع عید را و نه می تواند بشنود بانگ نجات را.
امروز، عطر حضور و مبارک بال های صلوات، به هم پیوند خورده است.
این تصویر از زیباییِ فرشته ها، پیش افتاده است.
به سپاس آمده اند دهان هایی شریف که بوی عید می دهند و
دل هایی نجیب که رنگ صلوات را قاب گرفته اند: «صلّوا علیه و آله».
شب، چیره شده بود که ناگاه دستانِ «ربیع الاول»، قطعه حجیم
امید را آورد و جهان از خنده های چشم روشنی پُر شد.
تبسّم ها چشم دوخته اند به تلاقی رحمت و نور.
یعنی: کائنات، روبه روی عطر پیامبر در دامان آمنه.
هیچ چیز ناممکن نیست. اینک فرصتی است تا احساس های
تازیانه خورده از شرک و نفاق، سبزتر از جنگل برویند.
حتی در صحرای سوزان حجاز.
از سمت قبله گاهِ دل، آفتاب رسالت برآمده است
و بر لبان لحظه های روشن، بوی گل های تبریک نشسته است.
توجه سبز اندیشه ها به کتاب نورانیِ «مکّه» است که در متن
آن، خواندنی ترین فصل، همراه با نام «محمد» شکفته است.
روح نواز است، سطرهای سبز محمدی صلی الله علیه و آله .
این اتفاق، آن قدر روشن است که میمنت و فرخندگی اش
دل های محمدی را همه سال در شبستانِ تسکین، به پرواز درمی آوَرَد.
لکّه های رذالت را از رخسار آینه های پاک بزدائید و
به تذهیبِ تقوا بیاراییدشان که حسن ختام محفل شفافیت
ـ محمد صلی الله علیه و آله ـ طلوع کرده است.
قریه های ایمان را نویدی از این خوش تر نیامد که با
حسِّ فیروزه ای عید، پرچم «یا محمد صلی الله علیه و آله »
را در کوچه ها عَلَم کرده باشند.
دستان جاهلیت، زهر تیرگی را در جام تاریخ ریخته بود
که آمدنِ پیامبری به شیوه مهربانی کافی بود تا شرایط
کِدِر دنیا رو به نجات پیش رود...
و محمد صلی الله علیه و آله آمد.
ارزش ها، پس از سالیان خاک خوردگی رخ نموده است
و زمزمه عطرآگین «لااله الااللّه» با مولودِ امروز
رایج شده است.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
شهاب منتظر (24-12-2015)
❤ |
بر تو درود
ای که میلادت، نقطه عطف خلقت است!
بر تو درود که عشق، خود را با نام تو تجلی داد
و خلقت، بی وجود تو معنایی نداشت؛
ای بهترین خلق که پیامبران سلامت می کنند
و تو را سید خویش می خوانند؛
ای آن که خدا از نور خویش، تو را آفرید و بر تو
سلام داد و جهانی را در رکاب تو گذاشت تا معلوم شود
که تاریخ انسان، چون تو نداشته و چون تو نمی آورد؛
و ای چراغ رها شده در پرواز!
تو، عاشقانه سرود زندگی در گوش خلق زمزمه کردی؛
بر تو درود!
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
شهاب منتظر (24-12-2015)
❤ |
پابه پای میلاد سبز اولین فرستاده
صدای قدسی اشراق، با عطر صلوات درآمیخته است.
تولد گل های محمدی، رویشی از مهتاب
را سر باغچه لحظه ها ریخته است.
زمین، حق دارد در خود نگنجد از این بشارت حجیم.
مژده امروز، چونان چشمه ای از امید، در همه جا جاری است.
کاخ های هراس، به خاکستر شومی خویش نشسته اند.
لرزه بر طاقت طاق کسرا افتاده است.
آتشکده فارس، مرده ای بیش نیست؛
مقابل خورشید لایزال حجاز.
نسیم بهاری، لابه لای درختان اندیشه وزیدن گرفته است.
قلم، با طرز دیگری از عشق روبه رو شده است.
سلام است و جلوه های سپید در زمین، ترنم، رونق گرفته است.
صدای شادی و صلوات، به موازات خرد شدن بت های جاهلی، شنیده می شود.
نیک خویی و پارسایی، به زوایای مختلف زندگی کشیده می شود.
تکرارهای هوس آلود مشرکان، درهم شکسته می شود.
عمری بود که رنج های بشر از بیهودگی زندگی، از شماره
گذشته بود. سال ها زور و جهل، بندگان را
در کام خویش فرو می کشید.
امروز اما، روز رهایی از یوغ تاریکی شب های یلدا است.
برخیزیم؛ ما نیز با نقل و صلوات، به استقبال امروز برویم!
محمدکاظم بدرالدین
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
شهاب منتظر (24-12-2015)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)