نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6

موضوع: جايگاه رفيع ادب دراسلام

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض جايگاه رفيع ادب دراسلام

    جايگاه رفيع ادب دراسلام




    ادب را جایگاه رفیعی در قاموس انسانیت است، که حکایت از اهمیتبسیار آن در راستای
    ساختار ابعاد درونی و بیداری روحی انسان دارد. ادب در حقیقت رشد
    و شکوفایی شخصیت یک
    فرد است، که منهای آن در هر درجه و سطحی باشد فاقد ارزش و
    بهاست.

    ادب در شریعت اسلامی نیز از جایگاه و مقام ویژه‌ای برخوردار است ودر سربلندی و عزت انسان نقش
    حایز اهمیتی دارد. بطور یقین رعایت آداب در هر یکی از
    مراحل زندگی انسان را از ورطه
    هلاکت در آورده، بسوی وادی سعادت و خوشبختی رهنمون
    می‌سازد، و درخت خشکیده عزت انسان را
    به ثمر می‌نشاند
    .

    رعایت ادب نقش بسیاراساسی و مهمی را در زندگی معنوی انسان ایفا می‌کند. بگونه‌ای که
    ابتدایی‌ترین پله
    ترقی و عروج بسوی معنویات و حقایق دینی همین ادب می‌باشد. و آنانی که به
    این خصلت
    بارز انسانیت ارج ننهاده، در رعایت آن سستی و اهمال می‌ورزند، در همان آغاز راه،
    مرکب همتشان از حرکت باز می‌ایستد و نمی‌توانند به مسیر معنوی خویش ادامه دهند
    . چنین
    شخصی نه تنها خود از این فیض محروم می‌گردد بلکه بسیاری دیگر را بسوی این عمل
    نافرجام
    سوق می‌دهد و شیطان‌گونه بر یاران وهمرهان این کاروان نامبارک
    می‌افزاید.

    مولانا رومی چه خوش می‌سراید:
    از خــدا جــوییم تــوفــیقادب بی‌ادب محروم گشت از فضل رب
    بی ادب تنها نه خود را داشتبد بـلکــه آتــش در هـــــمه آفــاق زد
    یقیناً آتشی که بی‌ادبمی‌افروزد خود او اولین کسی است که در آن می‌سوزد،
    و زبانه‌های این حریق زندگی او
    را فرا می‌گیرد
    امضاء


  2. تشكر

    عهد آسمانى (07-01-2011)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : جايگاه رفيع ادب دراسلام

    رعایت ادب نسبت به ساحت انبیا، صحابه، اسلاف، ائمه دین، اساتیدعظام و همچنین رعایت ادب نسبت به شعایراسلامی مثل مساجد، سنن، کتابهای علمی و دینیجزء اساسی‌ترین مواردی می‌باشند که انسان صادق و طالب حقیقت باید در رعایت ادبشانکوشا بوده و ا زهیچ سعی و تلاشی دریغ نورزد.
    اگر به تحلیل و بررسی زندگی بزرگاندین و پیشکسوتان اصلاح و تهذیب پرداخته شود، این امربوضوح مشاهده می‌گردد که آناندر رعایت آداب و حفظ شعایر اسلامی بسیار پیش قدم بوده‌اند، و این امتیاز بزرگ همیشهدر زندگی آنان متمرکز و در شخصیت آنان تبلور خاصی داشته است.
    و از همین روست کهگفته‌اند: ما فاز من فاز الا بالادب و ما سقط من سقط الا بسوء الادب.(1)
    هرکس که برمدارج کمال و کامیابی گام نهاده است، سرمنشأ آن رعایت ادب بوده و هرکس از مرتبه‌ایسقوط کرده است یقیناً درنتیجۀ اساءة ادب بوده است.
    در حقیقت ادب تاج عزت و بزرگیو کارنامه کامیابی و موفقیت است که انسان را به اوج سربلندی و بلندای مجد و سعادتسوق می‌دهد.
    شاعر مشرق زمین دکتر محمد اقبال چنین می‌سراید:
    دین سراپا سوختناندر طلب انـتهـایــش عشـــقآغــازش ادب
    آبروی گل زرنگ وبویاوست بی‌ادب بی‌رنگ و بو بی‌آبروست
    نـوجــوانی را چـو بـینمبی‌ادب روز من تاریک می‌گردد چو شب
    آدمـیت احـــترام آدمـی باخــبر شـــو از مـقام آدمــی
    بزرگان فرموده‌اند: من ترک الادب عوقب بحرمان السنة و من ترک السنة عوقب بحرمان الفریضة و من ترکالفریضة عوقب بحرمان المعرفة.(2)
    یعنیترک ادب موجب محرومیت از سنت می‌گردد و ترک سنت باعث محرومیت از فرایض می‌گردد وترک فرایض موجب حرمان از معرفت می ‌گردد.
    پس آنانی که از زیر بار ادب شانه خالیمی‌کنند و از رعایت آداب طفره می‌روند، یقیناً انجام شان محرومیت از معرفت است؛ چهگناهی بزرگتر از اینکه دروازه‌های معرفت بر او مسدود خواهند بود، و ابواب فضل ورحمت ایزدی نیز بر چنین شخصی بسته خواهند شد
    امضاء


  5. تشكر

    عهد آسمانى (07-01-2011)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : جايگاه رفيع ادب دراسلام

    کسی که از معرفت خداوند محروم گرددو اندرونش را با نور معرفت منور و باطنش را معمور نگرداند. قلب او ظلمت‌کده غمها وحسرتها خواهد شد و همواره درکمند زبونی و ذلّت گرفتار خواهد آمد و چه عذابی فراتراز این که انوار معرفت خداوندی برقلب بنده‌ای نتابد و باطن او را غبار اندوه وبی‌تابی فرا گیرد.
    آدب را در حقیقت می‌توان به ریشه‌های یک درخت تشبیه کرد کهرشد و شکوفایی تنه و شاخه‌ها از آنجا نشأت گرفته و سر برمی‌آورند، چه آنکه درختبی ‌ریشه رشد و نموی را به خود نمی‌بیند و یا می‌توان ادب را به وضو برای نماز تشبیهکرد که وضو رکن بنیادین و شرط اساسی نماز بشمار می‌رود و نماز بدون وضو هر چند باخشوع و خضوع و تعدیل ارکان انجام گیرد باز هم فاقد ارزش و اعتبار است.
    بی‌ادبمرد کی شود بهتر گرچه او را جلالت و نسب است
    با ادب باش تا بزرگ شویکه بزرگی نتیجه ادب است
    ادب شعایر دینی:
    یکی از خصائص ویژه و ممیزات بارز اسلاف امت وراهنمایان دین، ارج نهادن و ادای ادب و احترام نسبت به شعایر دینی و اماکن مقدسه(در حد مشروع) می‌باشد و به همین سبب است که می‌بینیم خداوند در علم و عمل و عمر وزندگی‌شان برکت داده آنها را به مقامهای عالی رساند.
    از امام ابوحنیفه رحمه‌اللهنقل شده است که فرمودند: ما مددت رجلی نحو دار حمّاد إجلالا له، و ان بین داری وداره سبع سلکٍ.(3)
    من به پاس احترام و اکرام حماد - استاد امام ابوحنیفه- هیچگاه پایم را بسوی خانه او دراز نکردم، در حالی که خانه من از خانه او هفت کوچهفاصله داشت.
    و از امام مالک نقل شده است که ایشان به پاس احترام جسد مطهر ومبارک پیامبر گرامی صلی‌الله‌علیه‌وسلم در مدینه منوره سوار بر مرکب نمی‌شدند وبدون وضو هیچگاه حدیث بیان نمی‌کردند.(4)
    و درمورد امام بخاری نیز روایت شده است که روزی به نماز مشغول بودند که زنبوری هفده جااز بدن ایشان را نیش زد. وقتی نماز را به پایان رساند فرمودند: ببینید این چه چیزیبود که در نماز آزارم می‌داد. چون نگاه کردند، دریافتند که زنبور هفده جا از بدنایشان را نیش زده است، اما باز هم نماز را قطع نکردند.(4)
    امام بخاری در مورد کتاب گرانسنگ خویشاظهارمی‌دارد:
    ما وضعت فی کتاب الصحیح حدیثا الا اغتسلت قبل ذالک و صلیترکعتین.(5)
    هیچگاه حدیثی را در کتاب صحیح تحریر ننمودم مگر آنکهقبل از آن غسل کرده دو رکعت نماز می‌خواندم.
    مردان به ادب رسند به جایی کهرسند از بی‌ادبی کسی به جایی نرسد

    مولانا عبدالرحمن جامی می‌فرماید:
    من سگیرا که منسوب به مدینه منوره باشد نیز احترام می‌کنم، چون این سگ با شهر جنابرسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌ وسلم نسبت دارد.(6)
    همچنین حاجی امدادالله مهاجر مکی بدان سبب که غلاف کعبه رنگسیاه داشت، از پوشیدن کفش سیاه امتناع می‌کرد و بدین منظور عمامه‌ای سیاه بر سرمی‌گذاشت.
    أولئک آبائی فجئنی بمثلهم إذا جمعتنا یا جریر المجامع
    امضاء


  7. تشكر

    عهد آسمانى (07-01-2011)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : جايگاه رفيع ادب دراسلام

    اماکسانی که به آن توجه نکرده، با غرور و نخوتی که دارند نسبت به شعایر اسلامی، کلامالله، احادیث پیامبر و بزرگان دین ادب را رعایت نمی‌کنند، علاوه بر این که از ترقیو تعالی باز می‌مانند، در باتلاق حیرت و محرومیت سرگردان گشته، به بلاها و مصایببیشماری گرفتار خواهند شد.
    بعنوان مثال چند مورد ذکر می‌گردد.
    1- شخصی اینآیه را تلاوت کرد: «قُل أرایتم ان أصبح ماؤکم غورا فمن یاتیکم بماء معین». ملحدی درتکذیب و تردید آیه مذکور گفت: من می‌توانم آب بیرون بیاورم، شب چون بخواب رفت، درخواب دید که چشم او را کسی درآورد و گفت اگر می‌توانی دوباره آن را باز گردان، وقتیبیدار شد چشمش کور شده بود.
    2-در حدیث آمده است که شخصی نزد رسول اکرمصلی‌الله‌علیه‌وسلم با دست چپ غذا می‌خورد، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم به اوفرمودند: «با دست راست بخور». او گفت: نمی‌توانم.
    پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلمفرمودند: «نخواهی توانست». کبر مانع او از خوردن با دست راست شد؛ پس نتوانست کهدستش را به دهان ببرد.(7)
    مفتی محمد تقی عثمانی- حفظه‌الله- می‌فرمایند: پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم او را چنان بد دعا کرد که با وحی وغیرهفهمید که او در این اعتذارش دروغ می‌گوید و جز غرور چیزی دیگری مانع او نشد.(8)
    3- شخصی در مدینه منورهماست خرید و گفت: این ماست ترش است و در هندوستان ماست بهتر از این یافته می‌شود. شب در خواب دید که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم به او فرمودند: «ای بی‌ادب! ایمحروم از عشق! از مدینه خارج شو»!
    پس باید در این راستا مقام و مرتبه هر فردی راتشخیص داده نسبت به ادب واحترام آن اهتمام ورزید؛ چون به مجرد تذکره و یادآوریخاطرۀ اسلاف و گذشتگان رحمتهای خداوندی سرازیر می‌گردند، چه رسد به ادب و احترامآنان.
    «اذا ذکر الله نزل الرضوان و اذا ذکر رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم نزلتالمحبة و اذا ذکر الله الصالحون نزلت الرحمة».(9)
    هنگام یاد خداوند رضایت او فرود می‌آید و هنگام یادرسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم دروازه‌های محبت گشوده می‌گردند و هنگام یاد صالحان،رحمت فرو می‌ریزد.
    به همین جهت هنگامی که از حضرت عمربن عبدالعزیز در مورد اهلصفین جویا می‌شوند پاسخ می‌دهد:
    تلک دماء کف الله عنها یدی، لا ارید ان الطخ بهالسانی.(10)

    آنهاخونهایی بودند که خداوند دستهایم را از آن بازداشت، چرا زبانم را با ذکر آن آلودهگردانم.
    یکی دیگر از مواردی که باید نسبت به آن توجه داشت، آنست که مقام و منزلتصحابه کرام ویاران جانثار پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم محفوظ گردد و لب‌گشایینسبت به آنان و متهم کردن آنان به آنچه آنها از آن بری هستند، عواقب وخیمی را برایگوینده دربر دارد. چه بسا با این عمل نامبارک آتش به خرمن اعمال خویش زده و زندگیدنیوی و اخروی خویش را در لهیب سوزان آن برباد کند.

    ادب اسلاف و بزرگان:
    یکیاز موارد دیگری که در این مرحله قابل توجه است، رعایت ادب نسبت به بزرگان و اسلافامت می‌باشد. از آنجایی که اسلاف ما پیشکسوتان نهضت علم و معرفت بوده اند، بطوریقین در رسیدن علوم و معارف به ما و آیندگان نقش بسزا و قابل توجهی را ایفاکرده‌اند. اگر زحمات و تلاشهای این فرهیختگان و پرهیز گاران نمی‌بود، شاید سهم ونصیب چندانی از علوم و معارف گذشتگان به ما نمی‌رسید.
    پس آنان محسنین به این امتبوده و لب‌گشایی بی‌جا نسبت به آن مردان ایمان و عمل نوعی ناسپاسی و کفران نعمتمی‌باشد. چه بسا افرادی که دست به چنین کاری می‌زنند، مورد غضب و کیفر خداوند قرارگرفته و از برکات علم و معرفت بی‌بهره خواهند شد.
    هیچ قومی را خدا رسوانکرد تا دل صاحبدلی نامد بدرد اساءۀ ادب نسبت به ساحت علمای پیشین وبزرگمردان تاریخ اسلام، در حقیقت صورت خویشتن درآیینه دیدن است. در واقع آنها درآیینه صورت حقیقی خویش را مشاهده کرده به غلط آنان را مورد اتهام قرارمی‌دهند درحالی که عیب نه از آیینه بلکه از خود آنهاست.
    و از آنجایی که بزرگان فرموده‌اند«لحوم العلماء مسمومة» چنین عمل نافرجامی عاقبت نیکی نخواهد داشت.
    اندیشمنداناسلامی و علمای گذشته در حقیقت نماد ادب و عزت بوده‌اند و خداوند آنان را بهمقامهای عالی و بلندی رساند. ما در اینجا به ذکر نمونه‌هایی از آنمی‌پردازیم:
    1-از امام شافعی رحمةالله‌علیه منقول است که ایشان نماز فجر رانزدیک قبر امام ابوحنیفه رحمه‌الله خواند و قنوت را ترک کرد. سؤال شد که چرا چنینکردی؟ فرمود: بپاس احترام صاحب این قبر یعنی امام ابوحنیفه رحمه‌الله.(12)
    2- از حاتم اصم روایت کنند که هنگامداخل شدن به مسجد پای چپ خود را در مسجد نهاد و درحالی که رنگش تغییر یافته بود،بیمناک از مسجد بیرون آمد و دیگربار به مسجد برفت و این نوبت پای راست خود را درمسجد نهاد. سبب این عمل ار از او پرسیدند گفت: می‌ترسم اگر ادبی از آداب دین رامتروک دارم خدای تعالی آنچه ار از خزانۀ غیبش مرا بخشیده است باز ستاند.
    3-خطیب بغدادی می‌نویسد: علی بن‌صالح بن‌حی و حسن بن‌صالحبن‌حی، دو برادر دوقلو بودند. البته علی ساعتی قبل از برادر دیگرش دیده به جهانگشود. بنابراین حسن بنابر همان یک ساعتی که برادرش پیش از او متولد شده بود، احتراماو را پاس می‌داشت و هیچگاه او را با اسم صدا نمی‌زد، بلکه می‌گفت: قال ابومحمد،قال ابو محمد (استعمال کنیت درزبان عربی، نوعی احترام و ادب است) و هنگامی که علی- بن صالح درجایی می‌نشست، حسن به پاس احترام برادرش در آنجا نمی‌نشست. (13)
    4- حاجیامدادلله مهاجر مکی رساله‌ای به رشتۀ تحریر درآورده و برای تصحیح به مولانا محمدقاسم نانوتوی سپردند. از نظر علمی اشتباهی در آن مشاهده کرد. مولانا محمد قاسمننوشت که از شما اشتباهی رخ داده است، بلکه در آنجا دایره‌ای کشید و نوشت: این لفظدر فهم من نمی‌گنجد.
    انجام عواقب سوء ادب:
    همانگونه که رعایت ادب در ترقی و تعالیانسان نقش دارد، سوء ادب نیز در ایجاد افت شخصیت و انحطاط مؤثر است و چنانکه قبلاًذکر شد سوء ادب انسان را از رتبۀ کمال و عزت تنزل داده و به وادی سرگردانی گرفتارخواهد کرد. سوء ادب زنجیر و طوق بی‌حیایی است که بی‌ادب برگردن می‌آویزد و چنینشخصی خود را از سریر عزت به باتلاق تکبر و غرور می‌افکند.
    بی‌ادبی در ایمانانسان نیز تاثیرمی‌گذارد و شاید در اثر سوء ادب و عدم رعایت موازین و اصول اخلاقی وشرعی، انسان کلمه‌ای را به زبان آورد که بر ایمان و اعمال او خط بطلان کشیده شده وعدم رضایت خدا و رسول را برای او به ارمغان ‌آورد - اعاذنا الله-
    امام ابویوسفهنگامی که این حدیث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم را روایت نمود: انهصلی‌الله‌علیه‌وسلم کان یحب الدباء (پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم کدو را دوست‌داشتند) شخصی گفت: من کدو را دوست ندارم. امام ابویوسف رحمه‌الله شمشیر کشیده وفرمودند: ایمانت را تازه کن! در غیر اینصورت گردنت را خواهم زد. آن مرد فورا توبهکرده از گفتارش نادم شد.(14)
    امضاء


  9. تشكر

    عهد آسمانى (07-01-2011)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : جايگاه رفيع ادب دراسلام

    این شخص اگر چهدرصدد انکار و معارضه حدیث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم نبود، اما گفتارش به گونه‌ایبود که تصور معارضه می‌رفت، بنابراین مستوجب چنین عقوبتی گردید.
    علما واندیشمندان گذشته، دراین مورد وقایع بسیاری را ذکر کرده‌اند که ما در اینجا به ذکرچند نمونه اکتفا خواهیم کرد.
    1-در شرح حال حافظ ابوالعباس محمد بن موسی بنسندانه، ذکر کرده‌اند که ایشان در آخرعمر کم حافظه شده و اغلب محفوظاتش حتی قرآن رافراموش کرد. گفته شده است که به خاطر کثرت گفتار ناپسند او در مورد مردم، وی رادچار این فرجام بد که عقوبت خداوند بود، کرد.(15)
    2- علامه شمس‌الدین سخاوی می‌نویسد: از محمد بن ابوبکر مصری به من چنین رسیده است کهایشان ابوعبدالله محمد بن عبدالله یمانی را هنگام مرگ در حالی مشاهده کرده است کهزبانش بیرون آمده و سیاه گشته بود و چنان برداشت کردند که این عاقبت و سزای او درمقابل اعتراضاتش (و بدگویی‌اش) نسبت به علامه نووی بوده است.(16)
    3- علامه بزازی کردری صاحب مناقب امام ابوحنیفه از ابوالوفاء سعد بن محمدفقیه شافعی نقل می‌کند که عبدالله بن عبیدالله ریاحی به بدگویی امام ابوحنیفهپرداخته و در مورد ایشان دروغ پردازی می‌کرد. عاقبت منزلش آتش گرفت، او برخاست تادرب منزل را دریابد آن را نیز نیافت، چون آن هم در آن منزل سوخته بود.(17)
    5- همچنین ذکرکرده‌اند که علاءالدین سخومی، زاهد معروف و مصنف شرح مصابیح که تفسیر لطیفی را نیزبه رشتۀ تحریر درآورده است، مسئله "فرو بردن چیزی که در میان دندان روزه دار است" را تدریس می‌کرد. وقتی مذهب امام رابیان کرد، که مقدار فاصل دانۀ نخود است گفت: دندانهای امام چنین و چنان بودند - در این میان کلام نا پسندی گفت - . چند روزی ازاین ماجرا نگذشت که دندانهای محکم و استوارش افتادند.
    حقیقت آنست که ادب یکی ازشاخه‌های مثمر و پربار درخت اسلام و ایمان است که بدون آن، این درخت تنومند درامواج سهمگین بادهای هوی و هوس متزلزل گشته، سقوط خواهد کرد.
    بنابراین یک انسانمؤمن باید به ادب و عزت بنازد، نه آنکه در بی‌ادبی و وقاحت بتازد.
    در واقع عدمرعایت ادب و موازین صحیح اسلامی، ناشی از نوعی کم‌خردی و اختلال درونی است و بایدچنین فردی هرچه زودتر برای معالجه و مداوای خویشتن بسوی پزشکان روحانی و اندیشمندانربانی بشتابد، تا شاید بتواند با درمان این مرض خطرناک خویشتن را از این بیماریبرهاند.
    به گفته مولانا اشرف علی تهانوی رحمه‌الله:
    منشأ اعتراض بر بزرگان دو چیزمی‌باشد، قلت محبت و قلت علم.
    و آنانی که سوء ادب دارند از این دو علت خالینیستند، یا از محبت بی‌بهره‌اند و یا از علم و دانش بویی نبرده‌اند:
    ادب نه کسبعبادت، نه سعی حق طلبی است بغیر نیست شدنهرچه هست بی ادبی است.
    و صلی‌الله‌ تعالی علی خیر خلقه محمد و آله و اصحابهاجمعین.
    برگرفته از فصلنامه دينی , علمی, فرهنگی, اجتماعی،ندای اسلام ، زیر نظردارعلوم زاهدان.
    امضاء


  11. تشكر

    عهد آسمانى (07-01-2011)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : جايگاه رفيع ادب دراسلام

    مصادر:
    1- محمد عوامه،ادب الاختلاف فی مسائل العلم و الدین ص 167، دارالبشائر الاسلامیة
    2- بدیع الزمان فروزانفر، شرح مثنوی: 1/73
    3- حافظ الدین معروف به بزازی کردری، مناقب الامام ابی‌حنیفه ص 275دارالکتاب العربی
    4- دین‌محمد درک ‌زهی، سیرة الأئمة
    5- ابن‌حجر عسقلانی، مقدمه فتحالباری ص 505 دارالریان للتراث
    6- مصدر سابق ص: 513
    7- محمد تقی عثمانی، اصلاحی خطبات 5/333میهن اسلامک پبلشرز
    8- مسلم، کتاب الأطعمة
    9- شمس‌الدین سخاوی، الاعلان بالتوبیخلمن ذم التاریخ ص 28ِِ
    10- ابن عبدالبر، جامع بیان العلم و فضله 2/93 دارالکتب العلمیة
    11- ابن‌حجرمکی، الخیرات الحسان ص 129 دار ارقم- بیروت
    12- علی اکبردهخدا، لغتنامه، ج 5
    13- محمد عوامه،ادب الاختلاف فی مسائل العلم و الدین، ص 166، دارالبشائر الاسلامیة .
    14- محمد یوسف بنوری، معارف السنن 1/14
    15- شمس الدین سخاوی، الاعلان ص60
    16- مصدر سابق ص65
    17- بزازیکردری، مناقب الإمام ابوحنیفه، ص 281، دارالکتاب العربی – بیروت
    18- بزازیکردری، مناقب الإمام ابوحنیفه، ص 281، دارالکتاب العربی – بیروت
    امضاء


  13. تشكر

    عهد آسمانى (07-01-2011)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi