نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: مقالات دینی

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,582
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض مقالات دینی

    عاقل ترین انسان


    عَنْ شَدَّادِ بْنِ أَوْسٍ عَنِ النَّبِىِّ - صلى الله عليه وسلم- قَالَ: «الْكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسَهُ وَعَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ وَالْعَاجِزُ مَنْ أَتْبَعَ نَفْسَهُ هَوَاهَا وَتَمَنَّى عَلَى اللَّهِ».[رواه الترمذی و ابن ماجه]
    ترجمه:
    از شداد بن اوس روایت است که رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند: هوشیار و دانا کسی است که نفس خود را کنترل کند و برای بعد از مرگ آمادگی نماید. نادان و ناتوان کسی است که تابع هواهای نفسانی خود باشد و آرزوهای بی‏جا نسبت به خداوند داشته باشد.
    شرح:
    در این جهان، هوشیار و متفکر به کسی می گویند که راه به دست آوردن مال و منال دنیا را خوب بداند، و انسان نادان، ناتوان به کسی می گویند که در راه بدست آوردن کالای دنیوی، خوب موفق نباشد. در حالی که این حدیث خلاف این تصور را ثابت می نماید؛ چون زندگی واقعی، زندگی آخرت است و این جهان چند روزه، بقایی ندارد و فنا شدنی است، لذا انسان موفق و کامیاب کسی است که هر چه بیشتر برای جهان آخرت خود آمادگی داشته باشد و در این جهان، مطابق رضای الهی زندگی کند، لذا انسان‏های دانشمند و هوشیار کسانی هستند که در این جهان در صدد آمادگی و توشه اندوزی برای آخرت بوده، و بر خواهشات نفسانی مسلط باشند و خود را بنده مطیع پروردگار قرار دهند. اما کسانی که خود را بنده و اسیر شهوت‏های نفسانی کرده و به جای اطاعت و پیروی از دستورات الهی، از تمایالات و خواهشات نفسانی و شیطانی پیروی می کنند، و با وجود این، آرزوها و امیدهای بی ‏جا و بی مورد از خداوند دارند، اینگونه انسانها قطعاً نادان و برای همیشه انسانهای ناموفق خواهند بود. اگر چه در به دست آوردن مال و کالای دنیا موفق باشند، اما باز هم از زیان‏کارترین انسان‏ها بشمار می روند، زیرا از زندگی جاودانه آخرت، غافل بوده و با وجود هواپرستی و پیروی از غرایز نفسانی، خود را طلبکار خداوند می دانند.
    در این حدیث، همچنین تذکری جدی به آن دسته از افرادی داده شده که در زندگی روزمره خود، از احکام الهی و جهان آخرت غافل و بی پروا بوده و تابع خواهشات نفسانی هستند و با وجود این، خود را امیدوار رحمت و کرم الهی می دانند و هنگامی که به آنها تذکر داده شود و یا مورد نصیحت قرار گیرند، اظهار می‏دارند که خدا غفور و رحیم است و ... . این حدیث به آنها هشدار می دهد که عاقبت و سرانجام آنان، ناکامی و خسران خواهد بود.
    پس معلوم شد که امیدوار بودن به رحمت الهی، زمانی مفید و ستوده است که همراه با عمل باشد و امیدی که همراه با عمل نبوده، و با غفلت از آخرت و بی توجهی به احکام الهی همراه باشد، اینگونه امید، نه تنها مناسب نیست، بلکه مکر و فریب نفس و شیطان است.
    اين مطلب از سايت رسمی پايگاه اطلاع رسانی حوزه علميه دار العلوم زاهدان گرفته شده است
    امضاء


  2. تشكر

    عهد آسمانى (07-01-2011)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,582
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : مقالات دینی

    آيا وقت آن نرسيده است که مسلمانان به خود بياييند؟

    اِنَّ اللهَ يامُرُ بِاالعدلِ وَالاِحسانِ وَايتآئي ذِالقٌربي وَ ينها عَنِ الفَحشآ،ِ وَ المُنکَرِ وَ البَغي يعِظُکُم لَعَلَّکم تَذَکَّروُن(90) ترجمه:خدادستور می دهد به انصاف و نیکی و دهش به خویشاوندان و منع می کند از بی شرمی و کار نامعقول و سرکشی و به شما تفهیم می کند تا که شما یاد کنید. (آيه 90 سوره ی شريف نحل)
    این آیه از جامع ترین آیات قرآنی است، که در آن تمامی تعالیم اسلامی در الفاظی چند جای داده شده اند، لذا از عهد مبارک سلف (گذشتگان) تا امروز رایج است که در آخر خطبه های جمعه و عیدین این آیه تلاوت می شود. و حضرت عبدالله بن مسعود می فرماید: جامع ترین آیهء قرآنی در سوره نحل است...
    حضرت اکثم بن صیفی به وسیله ی این آیه مشرف به اسلام شد، امام ابن کثیر از کتاب «معرفة الصحابة» حافظ الحدیث ابویعلی این واقعه را با سند نقل نموده است که اکثم بن صیفی سردار قوم خود بود، وقتی که از ادّعای نبوّت آن حضرت (صلی الله عليه وسلم) و اشاعهء اسلام خبر یافت خواست تا به خدمت آن حضرت (صلی الله عليه وسلم) حاضر گردد، اما افراد قوم به او گفتند: که تو سردار ما هستی، رفتن خود شما مناسب نیست، اکثم گفت: خیلی خوب پس دو نفر از قبیله را انتخاب کنید، تا به آنجا رفته اوضاع را بررسی کرده مرا اطلاع دهند، هر دو به بارگاه نبودت حاضر شده، عرض کردند: ازطرف اکثم بن صیفی آمده ایم، و می خواهیم از شما دو چیز بپرسیم: و آن دو سؤال اکثم بن صیفی از قرار زیر است.
    من انت و ما انت؟ تو که و چه هستی؟
    آنحضرت (صلی الله عليه وسلم) فرمود: پاسخ سؤال اول این است که من محمد بن عبدالله هستم و پاسخ سؤال دوم این است که من بنده خدا و رسول او هستم، سپس آنحضرت (صلی الله عليه وسلم) آیه (90) سوره نحل را تلاوت نمود: (ان الله یامرکم...) (الآیه) آن دو قاصد عرض کردند: این جملات را باز برای ما تکرار کن، آن حضرت (صلی الله عليه وسلم) تلاوت آیه را ادامه داد تا که آن دو قاصد آن را از بر کردند.
    قاصدان برگشته نزد اکثم صیفی رسیدند، و اظها داشتند: اول می خواستیم نسب آن جناب (صلی الله عليه وسلم) را در یابیم اما او به این مطلب چندان توجهی نکرد تنها به بردن نام پدر اکتفا نمود، ولی وقتی که ما از دیگران نسب او را تحقیق کردیم معلوم م شد که او از نسب عالی و خانواده ای شریف می باشد، سپس گفتند: آن حضرت (صلی الله عليه وسلم) چند کلمه ای به ما یاد داده است که ما آنها را بیان می کنیم، چنان که آنها آیه را به پیش اکثم بن صیفی خواندند، اکثم گفت: از این معلوم می شود که او به مکارم اخلاق هدایت می کند، و از اخلاق رذیل و بد باز می دارد، و همه ی شما به زودی در دین او داخل شوید، تا که نسبت به دیگران پیش قدم باشید، تا پیرو قرار نگیرید. (ابن اثیر) (هرچند در تفسیر آیه مذکور واقعات دیگری هم ذکر شده است ولی ما به یکی آن اکتفا می کنیم)
    خواننده عزیز! آیه ای که در اول مضمون نوشته شده همه آنرا در خطبه های نماز جمعه می شنویم؛ ولی شاید تا به حال متوجه نشده باشیم که چه پیام بزرگی در آن نهفته است، که سبب ایمان قومی می شود. سبحان الله گذشتگان چقدر مبارک بودند که با شنیدن یک آیه ای از قرآن دین و مسلک آبا و اجداد خود را (که خیلی مشکل است) رها می کردند. ولی متأ سفانه مسلمانان امروز این قدر همت ندارند که بخاطر خدا عادات رذیله خود را رها کنند... امروزه مسلمانان تمام قرآن را تلاوت می کنند ولی هیچ تغیری در رفتار و کردار بد آنها نمی کند چقدر تفاوت است. باز بسیاری از مردم می نشینند در باره صحابه (رضوان الله علیم اجمعین) قضاوت می کنند...

    امضاء


  5. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,582
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : مقالات دینی

    اسلام وايمان از ديد گاه مفهوم شناسى

    موارد استعمال واژه اسلام:أـ اسلام يعنى ، دين محمد صلى الله عليه وسلم . خداوند جلّ جلاله مى فرمايد : {إن الدين عند الله الإسلام }: ال عمران: 19" همانا دين پسنديده نزد خداوند پاك اسلام است { ومن يبتغ غير الإسلام دينا فلن يقبل منه }: ال عمران: 85" وهركس غير از اسلام دينى دیگر را تلاش كند هر گز از وى پذيرفته نخواهد شد. ونيز فرموده است { اليوم أكملت لكم دينكم وأتممت عليكم نعمتي ورضيت لكم الإسلام دينا}:مائده: 3" وبه اتمام رسانيدم بر شما نعمتم را ورضايت دادم برايتان اسلام را يك دين " ( ذاق طعم الايمان من رضي بالله ربا وبالإسلام دينا وبمحمد نبياً ورسولاً ) مى چشد طعم ايمان را كسى كه خشنود باشد به اينكه الله را پروردگار واسلام را دين خويش بر گزيده است)حضرت عمر فاروق رضى الله عنه مى فرمايد: خشنودم از اينكه خداوند را پروردگار اسلام را دين ومحمد صلى الله عليه وسلم را پيامبر خود برگزيدم". 2ـ اسلام يعنى احكام عملى عضوى ظاهرى خداوند مى فرمايد: قالت لاأعراب آمنا قل لم تؤمنوا ولكن قولوا اسلمنا" اعراب باديه نشين مى گويند ايمان آورديم بگو اى محمد صلى الله عليه وسلم شما ايمان نه اورده ايد ولى بگوييد اسلام را پذيرفته ايم " حضرت محمد صلى الله عليه وسلم مى فرمايد: شهادت دهى به ربوبيت والوهيت خدا ورسالت رسول الله وبه پاى دارى نماز را وادا كنى زكات وروزه رمضان وحج بيت الله را اگر توانى رفتن بسوى آن .
    اسلام اين است كه پرسش نمايى خداوند را وچيزى را با وى شريك نسازى ونماز را اقامه نمايى وزكة را تأديه كنى وروزه رمضان گيرى، موارد استعمال وأژه ایمان : آ ـ ایمان يعنى تصديق قلبى يقينى : خداوند مى فرمايد مثل يكه در آيه ماقبل ذكر شد ( قصه اعراب ) به زبان هاى شان مى گويند ايمان آورده ايم در حالى كه قلب هاى شان ايمان نياورده است. مگركسى كه اجبار كرده شود در حالى كه قلب هاى شان ايمان نياورده است. در اين باره آيات وحديث زيادى وارد است چنانكه حضرت محمد صلى الله عليه وسلم هر كسى كه ذره اى ايمان در قلبش باشد او آتش جهنم بيرون آورده مى شود . ونيز مى فرمايد: كسى بيمرد در حالى كه مى داند معبودى جز خدا نيست به بهشت وارد مى شود .
    امضاء


  6. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,582
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : مقالات دینی

    در حديث ابو هريره آمده است كه نبى صلى الله عليه وسلم فرمود اى ابا هريره برو با اين كفشها يم از اين پس آن طرف ديوار هر كسى را ديدى كه گواهى مى دهد كه نيست معبودى جز الله وقلبش به اين ايمان سر شار ومالا مال از جرم ويقين است وى را به بهشت بشارت ده . ايمان يعنى اعتقاد به اصول عقيده : خداوند مى فرمايد: ولكن البر من آمن بالله واليوم الآخر...... " ولى نيكى كننده كسى است كه ايمان بياورد به خداوند وروز آخرت وفرشتگان وكتاهبها أسمانى وپيامبران. دين از ديد گاه مفهوم شناسى: از ديد گاه مفهوم شناسى دين عبارتست از : مجموعه عقايد و قوانين وموازين اجتماعى وعبادى واخلاقى كه گروندگان آن دين در چارچوب آنها در مسير تكامل مادى و تصعيد روحى گام بر مى دارند. در يك تعبير ساده تر مى توان " دين" را مجموعه دو بخش مهم واساسى دانست كه عبارتند از: ـ نظام اعتقادى. (= گزاره هاى نظرى وتئوريك) ـ نظام عملى.( = موازين عملى وپراتيك) قاعدتاً هر دينى كه در عرصه هناور جامعه بزرطبشرى ظهور نموده است وبا استقبال ر شور طروهى از مردم روبرو شده ودر مدت كوتاهى در بين مردم يشرفت دچشمگيرى حاصل نموده است ويقين داراى اين دو بخش بوده است. يعنى هم توجيه كننده انديشه وطرز فكر يك بوده است وهم جهت دهنده عمل ورفتار فردى وكوشش هاى اجتماعى پس " دين" به معى جامع وصحيح اش: عبارت از آئينى است كه هم داراى بعد اعتقادى باشد وهم داراى بعد عملى. كه هم داراى بعد اعتقادى باشد وهم داراى بعد عملى.هيچوقت يك از آن دو بخش را به تناهى وبه طور مجزا نمى توان " دين" نام نهاد وبعنوان " دين" پذيرفت اعتقاد اجزاء دين را دين ناميدن خطاى فاحش محسوب مى شود .به تعبيرى دين را مى توان به چند صورت ذيل تعريف نمود: دين عبارتست از سيستم اعتقادى. دين عبارتست از سيستم عاملى. دين عبارتست از مجموعه دوسيستم اعتقادى وعملى. الزاما از ميان تعريفات فوق مى بيست يك تعريف صحيح ودو تعريف ديگير غير صحيح باشند بنا بر اين فقط تعريف سوم درست است ودو تعريف اول ودوم غلط اند، وعلت غلط بودن شان اينست كه در هر دو تعريف " دين" به جزئى از مجموع اجزاء تعريف شده است . وهمين است معناى: ( نؤمن ببعض الكتاب ونكفر ببعض) . اسلام يك دين است : از ديدگاه " فهوم شناسى" اسلام يك دين بشمار مى رود كه تعريف آن اين است اسلام دينى است كه داراى دو بخش: 1ـ ايمان= مبانى واصول اعتقادى. 2ـ اسلام= احكام عملى عضوى مى باشد.بر طبق تعريف وترسيم مذكور اسلام هم داراى نظام توجيهى انيشه اى است وهم داراى نظام جهت دهنده رفتارى وعملى فردى واجتماعى. علامه بدر الدين عينى رحمت الله عليه در كتاب عمدة القارى " از بعضى علماء نقل مى كند: ما اين مطلب را نمى پذيريم كه ايمان فقط تصديق قلبى دين گفته شود . بلكه دين عبارتست از مجموع اركان معتبر در هر دين واز جمله اسلام وبه همين دليل گفته مى شود " دين اسلام" ونه " دين " ايمان. عفيف عبد الفتاح طبارة مى گويد: خداوند با ظهور دين اسلام به تمام اديان خاتمه بخشيد وبه محمد نظام تشريعى اعطاء نمود كه با حفظ وآشكار كردن روح دين راستين در خود، كليه شرائع پيشين را منسوخ مى نمايد . اين شريعت با لوازمى كه تطور عقلى انسان اقتضا مى كند تطبيق يافته وبراى هر عصر وسرزمين شايستگى پيدا مى كند . وفقط همين شريعت است كه در حظيره قدس الهى پسنديده شده وهيچ دينى علاوه از آن پذيرفته نخواهد شد . دانشمند محترم سعيد حوى مى نگارد: كلمه اسلام بر دينى اطلاق مى شود كه خداوند پاك آن را بر محمد صلى الله عليه وسلم نازل فرموده است وقران وسنت تفصيلا بيان نموده است ودين اسلام به اين معنى همچنان كه مى بينيم نظام شامل و كاملى است كه تمامى امور زندگى بشريت كه عبارتند از عقايد ، عبادات شرائع ومبانى استدلال آن ، را فرا مى گيرد. پس اسلام مجموعه عقايد، شرائع وشعار است. پوشش فراگيرى براى زندگانى دنيا وآخرت به وسعت زمان ومكان مى باشد. علامه عينى مى گويد: واژه اسلام بر دين محمد اطلاق مى شود ، گفته مى شود دين اسلام چنانكه گفته مى شود دين يهوديت ونصرانيت. از آنچه نقل مى گرديد بدست آمد كه اسلام دينى است كه شامل تمامى عقايد وشرائع وشعائر است. هم داراى سيستم متكامل فكرى است وهم داراى موازين ومبانى حقوقى وبرنامه هاى مترقى ومتعالى فردى واجتماعى . اسلام دين انديشه وعمل، ملت ودولت، عبادت ، وسيا... فردى واجتماع، اخلاق، وهنر علم وابتكار ، صنعت واقتصاد، جنگ وصلح، خشم وألفت ، ماده ومعنى، عدالت و برادرى ودنيا وآخرت است. دين بودن اسلام، واقيعتى است كه دين شناسان نيز طبق اصول وضوابط متعين شده آن را خواه نا خواه مى پذيرد وبعنوان يك دين به رسميت مى شناسد. چرا دين پيامبر، اسلام ناميده شده است ؟ در آغاز اين مبحث در قسمت موارد استعمال واژه اسلام ثابت نموديم كه واژه اسلام در بسيارى از آيات وروايات اسمى براى دين محمد صلى الله عليه وسلم بكار رفته است ودر قبيل از آيات ورويات مراد از اسلام دين محمد صلى الله عليه وسلم است آياتى مانند أيت ذيل او اين قبيل اند: إن الدين عند الله الإسلام.." واژه اسلام نامى است كه در ايمان گذشته در كتابهاى قبلى اشاره كرده است كه دين حضرت محمد نهاده شده وخداوند در كتابهاى قبلى اشاره كرده است كه دين محمد صلى الله عليه وسلم اسلام وپيروانش مسلمين نام دارند . چنانكه خداوند مى فرمايد: خداوند شمارا مسلمان نام نهاد از قبل ودر اين كتاب " قرآن" . اما اينكه چرا دين محمد صلى الله عليه وسلم اسلام نام نهاده شده است ، به اين نكات بايد توجه كرد :
    1ـ روح دين اسلام سراسر انقياد وفرمانبردارى از خداست.
    2ـ چون محور وملاك اصلى اجراى احكام وموازين عملى فردى واجتماعى دين اسلام منوط ومشروط به انقياد وستسلام به احكام عملى عضوى ظاهرى است وتصديق قلبى وايمان، محور سعادت وشقاوت اخروى مى باشد.
    3ـ دين اسلام پشتيبان واحياكننده صلح وسلم است، اخوت ومساوات وعدالت وآبادانى حيات مادى ومعنوى است. با جنگ ونا آرامى دشمنى ونا برابرى وظلم وخراب كارى جدا ناسازگار است .
    4ـ اسلام دين أنس والفت، ومنطق واستدلال است، نه دين خشم وقداره بندى وشمشير. دينى است كه از راه نفوذ در وجدان وانديشه پيش مى رود وبر دلها حكومت مى كند ومانند دين هاى ديگر نيست كه بازور وزور تزوير پيش مى روند وبرتن ها سيادت مى كنند . دين محمد صلى الله عليه وسلم اسلام است چون داراى سالمترين ومسالمت آميز ترين قوانينى است كه با فطرت انسان موافق وملائم است. كلمه اسلام: در صورت نام بودن براى دين محمد صلى الله عليه وسلم به معناى لغوى خود بكار مى رود. نكته مهمى كه ذكر آن ضرورى بنظر مى رسد اينست كه از نظر " مفهوم شناسى" كلمه اسلام در صورتى كه رسمى براى دين محمدصلى الله عليه وسلم استفاده شود به معناى لغوى خود بكار مى رود. اين نكته مورد بسيار ظريفى است كه از نظر بسيارى از گرديده تا قائلين " نظريه وحدت معنايى اسلام وايمان " جهت اثبات نظريه خود به آياتى مانند : إن الدين عند الله الإسلام.." از نظر مفهوم شناسى" واژه اسلام در اين آيات به معناى مطلق انقياد در استلام مى آيد وآن اسمى است براى دين محمدصلى الله عليه وسلم واين واژه در اين مورد استعمال وبه اين معنا با كلمه دين مترادف است ..
    امضاء


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi