❤ |
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 06-01-2017 در ساعت 19:53
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
آسمان، دیده بر زمین گشوده بود و مدینه،
شب انتظارش را به دست صبح امید می سپرد
که ناگاه در صبح دمی حیات بخش، آفرینش،
تولّدی دوباره کرد ویازدهمین روشنگرش رابه هستی بخشید.
عرش، به برکت میلاد جهان افروز امام عسکری علیه السلام
بَزم شادی گستراند و باران صلواتش را
بر سرای امامِ هدایت و هادی دین فرو فرستاد.
زمین در تولّد نوگل بوستان ولایت،
دامان سخاوتش را به روی طبیعت گشود
و از عطر حضورش که الهام بخش جان ها بود، لبریز گشت.
فضای مدینه در میلاد امام عسکری علیه السلام
پر شده بود از عطرِ خدا و شمیم گل سوسن
و پرواز فرشتگانی که به طواف خانه دوست می آمدند
تاتبریک خدا را در میلاد کودکی که زمین انتظارش را می کشید،
به دامان ولایت امام هادی علیه السلام بیفشانند،
و مژده رسان امامتی گردند که وجودش، روشنگر تیرگی ها
و گشایش بخش قلوب انسان های اندوهناک است
و عنایت بی نهایتش، کلید جمله برکت ها و تمامی نعمت هاست.
او موعودی را بشارت دهنده است که ظهورش، سپیده دمی است
به سوی روشنایی و مرهمی است بر تمامی رنج ها
و مقصد همه رفتن ها و رسیدن هاست
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
مولا جان، یا ابا محمّد،
ای آیینه جمال الهی!
ای منظری که معرّف زیبایی و شکوه خداوندی!
امروز دریاب دل های شیفته ای را که مفتون اجابت نگاهت شده اند.
دریاب در اجابت سبز دعایت، قنوتِ دست هایی
که دخیل به «سامّرای» یادت بسته اند
و تو را به عظمتِ «موعود واپسین» قسم می دهند.
برآور حاجت هایمان را مولا!
مولا! امروز، نام و یادت آسمان و زمین را مفتون خویش کرده است
و دل ها، پر از شادمانه های «ولایت» توست!
چه غرورانگیز است یادمانه های امروز و چه مبارک است
طلوع خورشیدی که مولودش، بشارت رسان «موعود» است.
مولاجان، یا ابامحمد،
یا حسن بن علی علیه السلام !
درود خداوند بر تمام لحظه های آسمانی زندگی ات؛
چه در مدینه،چه در سامّرا!
چه آنگاه که «عطر ولادتت»، مشام مدینه را نواخت؛
چه آنگاه که «سوز شهادتت»، سینه سامّرا را گداخت.
درود خداوند بر تو و بهاری ترین لحظاتِ خاندانت؛
که سرشار از شادی و شور است!
درود خداوند بر تو و شادمانی های امام هدایت
امام علی بن محمّد علیهه السلام
درود خداوند بر تو و بهاری که در راه است.
مولاجان، دردمندانیم، بسته به آستانت نظر!
عطایمان کن در دنیا زیارتت را و در آخرت شفاعتت را.
سید علی اصغر موسوی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
آسمان دیده بر زمین گشوده بود
و مدینه، شب انتظارش را به دست صبح امید می سپرد
که ناگاه در صبح دمی حیات بخش آفرینش،
تولدی دوباره کرد و یازدهمین روشنگرش را به هستی بخشید.
عرش به برکت میلاد جهان افروز امام عسکری (ع) بزم شادی گستراند.
تولد او موعودی را بشارت دهنده است که ظهورش،
سپیده دمی است به سوی روشنایی و مرهمی
برتمامی رنج ها و مقصد تمام رفتن ها و رسیدن ها.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
«... و عشق، امروز زیباترین تصویر خلقت را به نمایش میگذارد»
شمیم گلهای «ربیع الثانی»، فضای «مدینه» را فرا میگیرد
و لحظه ها آکنده از عطرِ «صلوات» میشود.
خانه «امامت» را اینک پایان انتظار است؛
انتظاری که آمدنش را با «انتظاری» شگفت و گسترده،
پیوند خواهد زد.
کسی میآید از آن سوی کهکشان ها، ـ
عطر شکوفه بر لب ـ تا غربت سرایِ مدینه را
غرق شادی و شور نماید؛ غرق عطر حضور!
کسی میآید که ادامه «طلوع»
در تاریکستان قهقرایی زمان است.
کسی میآید تا «انسان»، به حق راستین خویش برسد؛
حقی که روزی در تمام نگاهها متجلّی خواهد شد.
کسی میآید که نقطه عطفی در پیوندِ باورهای
«نخستین» و «واپسین» خواهد بود
و در دامان حق نمایِ ولایتش،
نجات دهنده حقیقی و موعود ازلی «عج»
را پرورش خواهد داد!
کسی میآید که ادامه «خیر» است؛
از «آدم» علیه السلام تا «خاتم» صلی الله علیه و آله
و از حضرت خاتم صلی الله علیه و آله، تا وارث حقیقیِ خیر؛
«حضرت بقیة اللّه الاعظم، مهدی عجلاللهفرجه »!
کسی میآید که روح «حقیقت»،
در کالبد زمان است و چلچراغ ولایت علوی علیه السلام
را در تاریکنای جهالت «عباسیان» روشن خواهد کرد.
کسی میآید که بهارانه ربیع الثانی را
علت طراوت و درون مایه شگفت زیبایی ست.
بهار تازه و گل تازه و چمن تازه ستاره
یار و فلک یار و دورگردون، یار
هر آن که بر گل رخسار تو گشاید
چشم بهار را چه کند؟
ای به «چهر» رشکِ بهار!
درخت اگر گل سوری، به باغ آورده
نهال قامت تو، آفتاب دارد بار!
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
«ابومحمد» میآمد
تا تبسم را به انسان تعارف کند.
«ابومحمد» میآمد تا تردید در خاک خیال تاریخ ریشه ندوانَد
که روشنی اولین اصلِ حقیقی زیستن است.
«ابومحمد» میآمد تا «معتمدها» را
به تماشای فروپاشی شیطان و عصیان دعوت کند.
«ابومحمد» میآمد تا پشت میلههای زندان را خم کند.
میآمد تا خمی به ابرو نیاورد.
میآمد تا تمام سیاه چالها را
در معرض تابش آفتاب سیمای خویش قرار دهد،
میآمد تا زنبقها در تاریکترین لحظهها برویند.
میآمد تا پشت میلههای زندان را خم کند،
میلههایی که هیچ زمانی آسمان را درک نمیکنند
و چشمه را نمیفهمند.
«ابومحمد» میآمد تا حقارت به اوج تاریخ رسیده را خط بطلانی بکشد.
«ابومحمد» میآمد تا زمینه ساز طلوع فراگیر زندگی باشد.
از پشت پرده با خلق سخن میگفت
تا نقش پرده غیبت را بر ضمیر روشن دلان هوشیار، حک کند.
از پشت پرده با خلق سخن میگفت تا غربت خویش را بپوشاند
و زمینه ساز غیبت آخرین حجت خداوندی باشد.
«ابومحمد» میآمد تا هزار توی دلهره و هراس را
با گامهای استوار خویش به لرزه درآورد.
میآمد تا تشنهترین مدارهای مداوم را
اسیر جاذبه کهکشانی خویشتن سازد.
«ابومحمد» میآمد پا به پای ذوالفقار علی علیه السلام میرفت
شانه به شانه قافله سالار کربلا و میماند پهلو به پهلوی فاطمه علیهاالسلام
همیشه پا در رکاب انتظار بود و چشم انتظار پا در رکابترین لحظهها.
سینهاش موج خیز التهاب بود و شانهاش، تبعیدگاه زنجیرها،
آن قدر زلال بود که در حسرت تمام رودها جاری بود.
آن قدر آرام میشکست که قلبش بدون صدا ترک برمیداشت.
آن قدر ستاره بود که تمام شبها، رؤیایش را به خواب میدیدند
و آن قدر «محمد صلی الله علیه و آله» که «ابو محمد» شد.
"محمد کامرانی اقدام"
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
میپیچد عطر حضور فرشتهها،
در دهان «مدینه النبی».
کوچههای مدینه دوباره عطر یاس گرفتهاند
و صدای بال فرشتگان، روی شانههای شهر جاری است.
خانه، خانه هادی امت است.
«حَسن»، به حُسن ازلی و تبسم نبوی، چشم میگشاید.
میآید تا تداومبخش چشمهسارهای زلال زمزم پیامبر باشد.
میآید تا وامدار کرامت و احسان حسنی باشد.
میآید تا شانههایش، ادامه پرچم خونین حسینی باشد.
میآید تا تداوم سجدههای طولانی سجاد(ع) باشد.
تا وارث بلاغت علوم باقری باشد.
تا مدرس منابر «حکمت» صادقی و «مذهب» جعفری باشد.
تا تداعی رنجهای دیرینه امام کاظم و آینه بیبدیل صبر و استقامت باشد.
تا طلیعه غربت و همدم تنهایی رضوی باشد.
میآید تا سینهاش مالامال از جود و سخاوت امام جواد(ع) و دستهایش،
نشانههای نورانی هدایت امت موحد باشدکه از پدر به ارث برده است.
میآید تا چلچراغ عشق و سکان کشتی دین را
به دست کسی بسپارد که از صلب مطهر او خواهد آمد.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
این بوی یاس، از سمت کدام کوچه میوزد
که مدینه را اینچنین مدهوش کرده است؟!
او میآید و ربیع الثانی،
هشتمین روزش را قد راست میکند.
آسمان میچرخد و فرشتگان،
دف زنان و هلهله کنان به چشم روشنی «حُدیث» میآیند.
تو میآیی و خانه «هادی آل محمد صلی الله علیه و آله» را
ستارگانی بی شمار، قرق میکنند.
خاک، نفس میکشد و پنجرههای شهر،
دل به آفتابی میسپارند که از چشمان علوی تو میدرخشد.
نگاه کن، ببین چگونه بادها خبر آمدنت را در چهار گوشه جهان، فریاد میکنند،
گرچه تو بزرگ تر از آنی که در محدوده یک خبر شنیده شوی.
رنگین کمانها، آسمان را طاق نصرت بستهاند.
پرندگان به مبارکباد تولدت برفراز درختان، سرود شوق میخوانند.
ای امام آینه و عشق! اگر تو نبودی،
زمین در بهت بی کسیاش سرگردان میماند.
این همه سپیدار و صنوبر از جوشش رودخانه تو سر بر ابرها میسایند.
تبار عاشقت را سیبهای سرخ نجابت، خوب میشناسند.
شیعه تو را دارد که این گونه سربلند،
بر تارک زمین و زمان ایستاده است.
نامت، قفل ثانیهها را میگشاید.
کلامت، آشتی دهنده آب و آتش است.
نخلهای راستی، سایه تو را بر سردارند.
تو ورد زبان مهربان پروانهها خواهی ماند.
درود و سلام خداوند برتو و بر سلاله آینه سانت باد!
میلادت مبارک باد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)