❤ |
ویرایش توسط ناظرسایت : 14-05-2019 در ساعت 02:55
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (20-02-2016), مدير کل انجمن (22-02-2016), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (20-02-2016), حسنعلی ابراهیمی سعید (12-03-2016), شهاب منتظر (27-02-2016)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- رنج های فاطمه (سلام الله علیها) از زبان علی...
- مجموعه ی چهل حدیث فاطمی همراه با شعر
- حضرت فاطمه(س) بعد از رحلت پیامبر(ص)
- یاس کبود ۞ نرم افزار پرتابل پاسخ به شبهات...
- خط قرمزهای شادی در ایام فاطمیه
- بانوی بی حرم {ویژه نامه شهادت جانسوزحضرت...
- برحاشیه برگ شقایق بنویسید،گل طاقت بین در و...
- مداحي و مراثي در سوگ حضرت زهرا سلام الله...
- ۩ミ✿ミ۩ یاس بی نشان{ویژه نامه ایام فاطمیه و...
- حرز حضرت زهرا سلام الله علیها
❤ |
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 09-02-2017 در ساعت 10:46
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (20-02-2016), مدير کل انجمن (22-02-2016), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (20-02-2016), حسنعلی ابراهیمی سعید (12-03-2016), شهاب منتظر (27-02-2016)
❤ |
پس از تو غمگین نباید بود.
اکنون که تو رفته ای، تمام دردهایت به پایان رسیده اند.
اینک در جوار پیامبر خاتم نشسته ای و بی شک،
غصه هایت را سر بر دامان او از یاد می بری.
امّا اندوه من از بی تو ماندن است...، از تنها شدنِ حقیقت
بر روی این خاک پرفریب...، از درد دل های تلنباری که
پس از تو تنها قلب پرسکوت چاه، یارای شنیدنش را خواهد داشت.
تو را پنهان از چشم های بخیل روزگار به خاک سپردم تا حسرت
دیدار مزارت تا قیامت، دل های گنه کارشان را به آتش بکشد.
تو را که ناموس حق بوده ای، دور از دست ها و چشم های
نامحرم زمین دفن کردم.
بگذار همه تا ابد بدانند دختر معصوم رسول خدا چنان از امت
خویش در ستم بود که نخواست هیچ کس نشان مزارش را بداند.
بگذار این بی نشانی، به نشانه اعتراضی ابدی در دل تاریخ
جاودانه شود.اینک من برای روزهای بعد از این غمگینم؛
روزهایی که باید بی تو نفس کشید و سکوت کرد و خون دل خورد.
من برای این دنیای ستم کار و در غفلت غمگینم که از
این پس قرار است نشانه های خداوند را بر روی زمین
یک به یک بیازارند و بر گمراهی خویش بیفزایند.
از این پس اندوه من ابدی است؛ تا آن زمان که به تو بپیوندم.
شانه ای که پس از تابوت تو خسته و غمگین به خانه بازمی گردد
هیچ آرزویی جز ندیدن دنیا ندارد.
دیگر دنیا با تمام فراخی اش برای من تنگ است؛ وقتی تو را
در هیچ جای زمین نمی توان سراغ گرفت.
دیگر هیچ کس انگار در دنیا نیست؛ وقتی بین ازدحام مردم
بانوی بهشتی من حضور ندارد.
آه بانو! این کلبه محقر با تو فردوس برین بود برای من...،
برای من و فرزندانی که دیگر طاقت نگاه های سوگوارشان را ندارم.
وقتی که تو بودی، سفره خالی و بی رونقمان گوارا بود؛
آنچنان که گویا مائده های آسمانی برایمان پهن بود و گرسنگی
را کنار این سفره بی نان، با شمیم بهشتی تو از یاد می بردیم.
بانو! هنوز زمین نیازمندت بود. هنوز گرسنگان مشتاقند که
در خانه تو را بکوبند و تو افطار فقیرانه خود و خانواده ات
را انفاق کنی و با لب های روزه دار، از خداوند بشنوی که:
«وَیُطْعِمُونَ الطّعَامَ عَلَی حُبّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَأَسِیراً».
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 09-02-2017 در ساعت 10:47
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (20-02-2016), مدير کل انجمن (27-02-2017), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (20-02-2016), حسنعلی ابراهیمی سعید (02-03-2016), شهاب منتظر (27-02-2016)
❤ |
گذشته نیمه اى از شب، دریغا
رسیده جانِ شب بر لب، دریغا
چراغ خانه مولاست، خاموش
که شمع انجمن آراست خاموش
فغان تا عالم لاهوت مى رفت
به روى شانه ها، تابوت مى رفت
على زین غم چنان مات ست و مبهوت
که دستش را گرفته دست تابوت!
شگفتا! از على، با آن دلیرى
کند تابوت زهرا، دستگیرى!
به مژگان ترش یاقوت مى سُفت
سرشک از دیده مى بارید و مى گفت
که: اى گل نیستى تا بوت بویم
مگر بوى تو از تابوت بویم
جدا از تو دل، آرامى ندارد
على بى تو دلارامى ندارد
چنان در ماتمش از خویش مى رفت
که خون از چشم غیر و خویش مى رفت
که دیده در دل شب، بلبلى را
که زیرِ گل نهان سازد گلى را
ز بیتابى، گریبان چاک مى کرد
جهانى را به زیر خاک مى کرد
على با دست خود، خشت لحد چید
بساط ماتم خود تا ابد چید
دل خود را به غم دمساز مى کرد
کفن از روى زهرا باز مى کرد
تو گویى ز آن رخ گردیده نیلى
به رخسار على مى خورد سیلى!
از آن دامان خود پر لاله مى کرد
که چون نى، بندبندش ناله مى کرد
على، در خاک زهرا را نهان کرد
نهان در قطره، بحر بى کران کرد
گُل خود را به زیر گِل نهان دید
بهار زندگانى را، خزان دید
شد از سوز درون، شمع مزارش
على با آب و آتش بود کارش!
چنان از سوز دل، بیتاب مى شد
که شمع هستىِ او، آب مى شد
غم پروانه اش، بیتاب مى کرد
على را قطره قطره آب مى کرد
چو بر خاک مزارش دیده مى دوخت
سراپا در میان شعله مى سوخت
مگر او گیرد از دست خدا، دست
که دشمن بعد او، دست على بست
استادمجاهدی
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 27-01-2018 در ساعت 09:45
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (20-02-2016), مدير کل انجمن (22-02-2016), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (20-02-2016), حسنعلی ابراهیمی سعید (12-03-2016), شهاب منتظر (27-02-2016)
❤ |
به دلیل حجم بالای مطالب ارسالی دوستان ، امکان قرار دادن لینک ها
در این تاپیک میسرنشد و به همین دلیل تاپیک جداگانه ای جهت درج لینک کلیه
مطالب فاطمی که دوستان ما زحمت کشیده و ارسال کرده اند زده شد .
حتما از این تاپیک بازدید کنید و چنانچه مطلبی در گذشته ارسال کرده اید
که لینکش در تاپیک ذیل نیست و یامطلب تازه ای ارسال کرده اید ,
اعلام بفرمائیدتا لینک آن ها در تاپیک مذکور قرار گیرد
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 27-01-2018 در ساعت 09:46
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*خادمه رقیه خاتون(س)* (20-02-2016), مدير کل انجمن (22-02-2016), نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* (20-02-2016), حسنعلی ابراهیمی سعید (12-03-2016), شهاب منتظر (27-02-2016)
❤ |
در کوچه باد میآید، این ابتدای ویرانی است...».
خبری در راه است؛
خبری عظیم و واقعهای هولناک. بادی که میوزد،
آبستن عزای بزرگی است که خواهد رسید.
بادی که در کوچه سرگردان است
به زودی به توفان بدل خواهد شد؛
توفانی که تنها خانه تو را به لرزه درمیآورد،
توفانی که تنها قصد ویرانی کلبه عشق را دارد؛
کلبه حقیقت، کلبه وحی و توحید.
کاش پنجرهها از این توفان نلرزند!
کاش در خانه را به روی این زلزله ناگهان باز نکنى!
کاش پشت در نایستى!
کاش آشیانهات را شعلههای کینه در کام نگیرند!
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 09-02-2017 در ساعت 10:48
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (20-02-2016), مدير کل انجمن (27-02-2017), حسنعلی ابراهیمی سعید (12-03-2016), شهاب منتظر (27-02-2016)
❤ |
آه! فاطمه جان! سوز، مانند مار زخم خوردهاي در من ميپيچد و
با آتش، بغض در جانم مي دود و وجودم را شعلهور ميسازد.
آن زمان که کودکانت در گوشة خانه، پناه گرفته و مي گريستند
آنقدر معصومانهکه مظلوميت و معصوميت از خود شرم مي کردند.
غم، آنچنان برخانه علي چنبره زده است که
گويي بهتر از اينجا پيدا کرده است،آخر چرا؟!
در، از روي زهرا شرمگين است چرا که ديگر از او جاني
براي عذرخواهي باقي بایقی مانده تا خاکستري بر زخم زهرا شود.
شعلههاي آتش نمي دانند که چگونه از جلوي خانة علي فرار کنند و
سرگردان و گريزان راه به سوي آسمان پيش ميگيرند و از پشيماني
و سرنوشت شومي که براي آنها رقم خورد چهرهسياه مي کنند.
و اما آب، آبي که براي غسل، قرار دادهاند، بيچاره نمي داند که
بر کجا بريزد و سرگردان،انگشت حيرت بر دهان گرفته است.
آيا بر آتش دل کودکان ريزد؟
آيا برتن پاک و معصوم تو آرام و صبور فرود آيد؟
آه! اي جان، چقدر سنگدلي که هنوز در بدن ماندهاي، طاقت را ببين
که چگونه سرگردان و حيران سر به بيابان گذاشته است و دوان دوان
از ميان زخمهاي علي راه بازمي کند و پا به گريز مي گذارد؟!
آه از غربت بي انتهاي علي،
آه که چقدر علي مظلوم و تنها مانده است...
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 09-02-2017 در ساعت 10:49
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (20-02-2016), مدير کل انجمن (22-02-2016), حسنعلی ابراهیمی سعید (12-03-2016), شهاب منتظر (27-02-2016)
❤ |
چه زود رفتی
قرآن را بوسیدم، گلبرگهای یاس
از لابه لای ورق ها فرو ریخت.
یاسها چقدر شبیه تواند،فاطمه!
ای گم گشته بقیع!
کدام گمشده به تو پناه آورد و پیدایش نکردی؟!
ای بهشت گمشده پهلو شکسته، کدام شکسته!
از تو التیام جست و مرهم نگذاشتی؟!
تو، آنسوی خودت بودی و همیشه بهترین را برای دیگران
میخواستی واین است شیوه عشق، که از پدر به تو رسیده بود.
بانوی مهربانی و آیینه ها،
سلام!...
اما چه زود وقت خداحافظی رسید.
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 09-02-2017 در ساعت 10:49
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (20-02-2016), مدير کل انجمن (22-02-2016), حسنعلی ابراهیمی سعید (12-03-2016), شهاب منتظر (27-02-2016)
❤ |
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 27-01-2018 در ساعت 09:49
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (20-02-2016), مدير کل انجمن (22-02-2016), حسنعلی ابراهیمی سعید (12-03-2016), شهاب منتظر (27-02-2016)
❤ |
چگونه باور کردنی است،
آن همه جفا بر آل مصطفی؟
و آن بی حرمتی به حریم فاطمه؟
هر روز، آن رسول بزرگ، هنگام عبور
از برابر خانه فاطمه، به اهل آن خانه
که طاهر و مطهر بودند، سلام می کرد
و آیه تطهیر می خواند.
دست و سینه زهرا، بوسه گاه محمد (ص) بود،
« مودت ذی القربی» سفارش پیامبر و مزد رسالت بود،
چه زود، صاحبان هوس بر اسب فتنه سوار شدند
و میراث نبوی را غارت کردند ، و ودیعه رسول را آزردند!
« بعد از آن همه شهید، بعد از آن همه سفارش اکید،
آن همه حدیث و آیه، وعده و وعید، اینک اهل بیت ،
مانده در کنار، بنگر این جفا به جای آن جفا،
بنگر این ستم به جای آن صفا، چهره زمانه گشته
شرمسار شیعیان راستین فاطمه، دل شکسته،
داغدار و چشم های اشکبار...»
راستی ... قبر فاطمه کجاست؟
و چرا در مدینه، انسان زائر در می ماند
که عقده دل در سوگ « بضعة الرسول»
کجا بگشاید و اشک دیده، پای کدام نخل بریزد
و نشان « بیت الاحزان» را از که بپرسد
و در کجا ایستاده، بر « فاطمه» سلام دهد؟
در مدینه چه گذشت و اکنون چه می گذرد؟
یک سوی، جوشش صداقت و اطاعت و وفا
وعشق به اهل بیت عصمت بود
و شیدایی و شیفتگی سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و...
سوی دیگر ، کینه های بدر و خیبر و حنین.
و اکنون نیز مگر جز این است؟
باز هم صدای پای حمله قبایل قریش،
باز هم مدینه مانده درحصار !
« تا نسوزد دل، نریزد اشک و خون از دیده ها
این نشانه پیوند و همدلی با فاطمه
و همدردی با علی و زینب است.
نام « فاطمه» ، از تاردل ها نوای غم بر می آورد.
یاد « زهرا»، واژه های محزون وغربت زده را
به « غمنامه» تبدیل می کند.
و ... « ایام فاطمیه» ، مجموعه ای است
از جگرهای سوزان، چشمهای گریان،
عزاداران سیه پوش، عاشقان درد آشنا،
شیعیان وفادار، احساس های یتیمانه و دردهای تنهایی.
مرور اوراق کتاب تاریخ، یاد آور
« رنج های شیعه » و درد و داغ « آل الله » است.
خدا را شاکریم که نعمت « غم زهرا» عطایمان کرده
و ما را نمک گیر سفره « محبت اهل بیت » ساخته است.
از این رو، روحمان با " اولاد علی و فاطمه " همنوایی دارد
و جز از " کوثر ولایت"سیراب نمی شود
و جز از " شراب مودت" جام بر نمی گیرد.
خوشیم که جرعه نوش ولاییم
و اسیر سلسله غم این خاندان.
محبتمان منحصر در " ذی القربی" است.
خاندانی که هم شایسته " دوست داشتن" اند،
هم اشک ریختن بر رنجهایشان
و سوختن در مصیبت ها و داغ هایشان.
امروز ما ، در فاطمیه ای به وسعت ایران اسلامی،
سر بر شانه " مظلومیت شیعه" می گذاریم
و آرام آرام می گرییم ؛ چون شمع می سوزیم
و پیوسته در پی آنیم که جواب سؤال های
بی پاسخ مانده خویش را بیابیم.
می خواهیم باز هم سری به مدینه بزنیم ،
بر سفینه نجات " عترت" سوار شویم و از موج ها بگذریم.
" موج فتنه ها و کینه ها فرا گرفته باز هم ،
دامن مدینه و حجاز را .
" اهل بیت " در میان موج های سهمگین ، یک " سفینه " اند،
ثابت و نجابت بخش و استوار، مایه امید و رشته قرار
لیکن این سفینه نجات هم شکسته است
دست و بازوی امیر عشق بسته است
چشم روزگار، مانده همچنان در انتظار
این دل شکسته، پای خسته، بی شکیب مانده بی قرار "
و ... سوگنامه " بانوی بانوان" را نهایتی نیست.
کتاب غم وغربت زهرا، تا ابدیت
و تا دامنه محشر گشوده است،
تا درس های ناگفته و ناشنوده این مکتب و کتاب،
به گوش همگان برسد.
پایان غم فاطمه ، صبح قیامت است
و عرصات داوری خدا.
سلام بر آن" منظومه غم " که بی پایان است...
جواد محدثی
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 27-01-2018 در ساعت 09:56
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
*خادمه رقیه خاتون(س)* (20-02-2016), مدير کل انجمن (22-02-2016), شهاب منتظر (27-02-2016)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)