زیرا دورویی یک نوع سوء استفادهای است از یک استعداد کمالی بشری. آنچه کمال است قدرت بر استتار و رازداری و مکتوم نگه داشتن عقیده و فکر و احساسات درونی است. این در ذات خود کمال است و عیبی ندارد. در همه ظروف و احوال مقتضی نیست که آدمی عقیده خود را ظاهر کند؛ زیرا ممکن است دیگران استعداد پذیرفتن آن را نداشته باشند یا آنها سوء نیت داشته باشند و موجب مزاحمت صاحب عقیده را فراهم کنند. همچنین مقتضی نیست که آدمی در همه جا احساسات خود را آشکار کند. از آداب معاشرت این است که اگر انسان غم و غصه ای دارد آن را از چهره خود ظاهر نسازد و موجب ملال خاطر دیگران نگردد. آن چیزی که نقص است و نام نفاق و دورویی دارد این است که آدمی از همین قدرت و استعداد خود برای فریب دادن و گمراه ساختن و گول زدن دیگران استفاده کند. پس نفاق و دورویی در عین این که از مختصات انسان است کمال انسانی نیست،