هفتم: جوی؛ مهر و محبت باطنی نسبت به معشوق است، .
هشتم: تیم؛ مرحلهای است که عاشق از دلدار ظاهرا دوری میگزیند و در طلب معشوق خیالی که مخلوق فکر و خلجان روحی اوست، بر میآید،
.
نهم: تبل؛ در این مرحله از عشق، بر اثر شدت علاقه به دلدارش، ناتوان و بیمار شده و نیروی حیاتی او به کلی سقوط میکند. اشتهای بیمار به غذا یا هر نوع دلبستگی به زندگی از بین میرود و بر اثر عدم فعالیت جهاز هضم و اخلال گردش خون در رگها و نرسیدن مواد حیاتی به اعضا و اجزای بدن، به تدریج تمام نیروی او تحلیل میرود،
.
دهم: تدلیه و آن مرحلهای است که عاشق بر اثر بحرانهای روحی، قوای عاقله خود را از دست میدهد .
.
یازدهم: هیوم که آخرین مرحله عشق است. در این دوره عاشق در معشوق فانی میشود و در عالم جز او کسی را نمیبیند و نمیجوید.