هیچ کس، تو را نشکست
حتی پهلویت را!
نامِ زیبایت هست...و من ـ امّا ـ هرچند شکستم،
هنوز پهلویت هستم.
چرا بی نشانت می خوانند شاعران؟!
اینها همه نشانههای توست،
اما تو مثل اینها نیستی!
من شاعر نیستم فقط می دانم نامت که می آید،
چشمهایت شمعی در دلم میافروزند
و به داغت می سوزند.
هیچ کس، تو را نشکست.
و دلم می گوید:
«فاطمه، فاطمه است»!