نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: حریم روابط دختر و پسر از نگاه قرآن

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض حریم روابط دختر و پسر از نگاه قرآن

    حریم روابط دختر و پسر از نگاه قرآن


    ما هنوز نتوانسته ایم الگوی کاملی از روابط مطلوب دختر و پسر ارائه دهیم و با توجه به ضرورتها قرآن را می گشاییم و دلهای خویش را در آبشخور کوثر آن شستشو می دهیم . باشد که از نورش بهره گیریم و به پاسخ مطلوب برسیم . در قرآن کریم ، در سوره های قصص ، احزاب ،یوسف ، مریم ، در این رابطه این گونه سخن به میان آمده است .

    بررسی ارتباط کلامی زن و مرد از دیدگاه قرآن

    در قرآن ، مسئله ارتباط دو جنس در ابعاد گوناگون و در گستره بسیار وسیعی مورد بررسی قرار گرفته است و شامل گفت و گوی دو جنس ، نظر و نگاه ، دست دادن و مصافحه کردن ، مساعدت . کمک کردن ،تنهایی و خلوت گزینی و دیگر انواع ارتباط می شود . ما در
    آیات 22 به بعد سورۀ قصص ، با جونی پر شور روبرو هستیم ، جوانی که به خاطر مبارزه با نظام فاسد ، از دیار خویش می گریزد و به شهر مدین پناه می برد . در مدین کنار چاه آب ، نگاهش در میان چوپانان که برای آب دادن گوسفندانشان آمده اند ، به دو دختر جوان می افتد . با طرح یک سوال سر از کارشان در می آورد : ” چه می کنید ؟ کارتان چیست ؟ ” . آنان در پاسخ می گویند : ” ما به گوسفندان آب نمی دهیم تا آنکه چوپانان آب بردارند و سرچاه را خلوت کنند ” . در ذهن جوان ، سؤال دیگری جوانه می زند و می پرسد : ” مگر شما کسی را ندارید که در کارها کمکتان کند ؟ ” ذهن زیرک دختران جوان ، منظور جوان را به خوبی در می یابد و در ادامه می گویند : ” پدر ما پیری سالخورده است ”.

    نکته :تا اینجا از آیه استفاده می کنیم که ارتباط دو جنس مخالف ، درحد مکالمه وگفتگو نهی نشده است .

    نتیجه : ارتباط کلامی بین دختر و پسر اشکالی ندارد !

    سوال : آیا قرآن برای گفتگوی دو جنس با یکدیگر قید و شرط و حد و مرزی از نظر کمیت و کیفیت قائل شده است ؟ یا اینکه دختر . پسر بی هیچ قید و شرط و با هر شکل و شیوه ای می توانند با هم ارتباط گفتاری داشته باشند ؟

    در این زمینه نیکوست با یکدیگر نگاهی به سورۀ احزاب بیافکنیم . در آیه 32 این سوره خطاب به زنان پیامبر ( ص ) می فرماید :
    ”ای همسران پیامبر ! شما مانند هیچ یک از زنان [دیگر ] نیستید ، اگر سر پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلش بیماری است طمع ورزد ؛ و گفتاری شایسته گویید ” . گرچه خطاب آیه به زنان پیامبر (ص) است اما تعلیلی که در آخر آیه آمده ، همه زنان و مردان را در بر می گیرد . جان کلام آن که ؛ آیه 32 سوره احزاب ، ارتباط کلامی بین دو جنس را از دو طرف کنترل می کند . از طرفی ، دختران هنگام سخن گفتن باید عفت کلام را رعایت کنند و به گونه ای سخن نگویند که همراه عشوه و ناز باشد تا دلها را مجذوب خود سازد و از سوی دگر به پسرانن نیز سفارش مس کند که در مواجه با جنس مخالف ، با دلی پاک ( نه آکنده از تمایلات جنسی ) روبرو شوند .

    بررسی ارتباط دختر و پسر در بعد مساعدت و یاری رساندن به یکدیگر

    برای روشن شدن اصل مساعدت به قرآن باز می گردیم . در آیات سورۀ قصص موسی را دیدیم که به کمک دختران شتافت . اما نکته ای در ادامه ی آیه آمده که در خور تأمل فراوان است . قرآن می گوید : ” [موسی جوان] پس برای آن دو [گوسفندان را] آب داد ، آنگاه به سوی سایه برگشت. “ همین و بس . اما پس از مساعدت به دختران دیگر آنجا نایستاد ، به رویشان لبخند نزد ، از نام و نشانشان نپرسید ، از آنها نخواست تا به او بگویند خانه شان کجاست ؟ با که زندگی می کنند ؟ تا در منزلشان همراهی شان کند یا نه ؟ قرآن فقط می گوید : برایشان آب کشید ، آنگاه به سایه رفت . سپس دست به دعا برداشت و گفت : ” پروردگارا ! من به هر خیری که سویم بفرستی سخت نیازمندم .“
    (قصص/28،24)

    نمونه های فراوانی در قرآن نشان از آن دارد که مردانی تنها به انگیزه مساعدت ویاری رساندن به نیازمندان ، نه ایجاد پلی برای رسیدن به غریزه ها و اشباع نامشروع آنها ، به یاری و مساعدت زنان شتافته اند و گرفتاری آنها را بر طرف کرده اند . بنابراین نکته اصلی که از این آیات به دست می آید این است که ارتباط دختر و پسر در بعد مساعدت و یاری رساندن مورد نکوهش قرار نگرفته است
    امضاء


  2. تشكرها 2

    parsa (17-04-2010), شهاب منتظر (15-03-2013)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : حریم روابط دختر و پسر از نگاه قرآن

    بررسی حیا در پندار ، گفتار و رفتار دختر و پسر

    در ادامه سورۀ ( قصص/26،28) می خوانیم : یکی از آن دو دختر که با شرم و حیا قدم بر می داشت نزد وی [موسی] آمد و گفت : ”پدرم تو را می طلبد تا تو را به پاداش آب دادن [گوسفندان] برای ما ،مزد دهد . “

    در تفاسیر آمده است ،به خاطر مساعدت موسی ، دختران زودتر از همیشه به خانه رسیدند . پدر علت را جویا شد . آنان داستان جوان را برای پدر تعریف کردند . پدر یکی از آنها را به دنبال جوان فرستاد . قرآن می گوید : یکی از آن دو – در حالی که با آزرم قدم بر می داشت – نزد وی آمد . یعنی آن دختر در حالی که با شرم قدم می زد نزد موسی آمد .. پرسشی که در اینجا رخ می دهد و پاسخ به آن در بحث ” ارتباط دختر و پسر “ راهگشا است که آیا شرم و حیا از حالتهای روح انسان است یا از صفات جسم ؟ به عبارت دیگر وقتی می گوییم : ” شرمگین شدم“ منظور این است که روح ما شرمنده می شود یا اینکه کالبد یا چهره ما ؟ مسلم است که شرم و حیا از صفات روح است نه جسم و در حدیثی از پیامبر (ص) آمده است : ” هر گاه از حیا برخودار نباشی ، هر چه می خواهی بکن “ گفته اند منظور از این حدیث آن است که اگر حیا نباشد ، انسان دست به هرکار زشتی می زند . این نکته بیان گر آن است که گرچه شرم و حیا یک حالت روانی و روحی است . اما آثار و نشانه های آن می توانند در کالبد ، ظاهر و اندام خود را نشان دهد . ما این حیا و شرم و یک حالت را نه تنها در رفتار و راه رفتن دختر شعیب می بینیم بلکه در گفتار و سخن او با موسای جوان نیز می بینیم – به این بخش از آیه دقت کنیم :” گفت : پدرم تو را می طلبد تا تو را به پاداش آب دادن [گوسفندان ]برای ما ،مزد دهد . “ (قصص/24،28) به لحن و گفتار دختر توجه کنید . وقار و حیا از فتارش پیداست . دختر برای دعوت از موسی آمده است . برای آنجام این مقصود ،کلمات را در ذهن خویش زیرورو می کند و به دنبال جمله مناسبی می گردد ” به خانه ما بیا “ اندکی به آن می اندیشد . نه ،نه . جمله خوبی نیست . خوب است از پدر مایه بگذارم . بله ، این بهتر است . به موسی می گوید : ”پدرم تو را می طلبد “ یعنی من دعوت کننده تو نیستم . من تو را به خانه خویش نمی خوانم این پدر من است که تو را به خانه خویش خوانده است .آیا در ذهن کنجکاو موسی این سوال سبز نشدکه برای چه از من دعوت کرده اید تا به خانه تان بیایم ؟ ما که یکدیگر را نمی شناسیم . اما زیرکی دختر فرزانه شعیب حتی این پرسش را هم بدون جواب نمی گذارد . در ادامه می افزاید : ”پدرم تو را می طلبد تا تو را به پاداش آب دادن [گوسفندان] برای ما ،مزد دهد .“ خاطرت جمع، ای جوان ! منظور از این دعوت یک مسئله اقتصادی است . پاداش دادن توست .

    پیش از این یاد آور شویم که برای گفتار دختر و پسر دو نکته اساسی باید در نظر گرفته شود :

    1- کنترل بر صدا از سوی دختران ؛

    2- کنترل و انگیزه های درونی از سوی پسران (با نیت سوء بر خورد نکردن )

    ما این دو نکته را به روشنی در مکالمه حضرت موسی (ع) با دختر شعیت می بینیم . به ویژه هنگامی که می بینیم پس از قبول شعیب ، دختر از جلو و موسی از پشت سر حرکت می کند . بادی می وزد و جامه دختر را به بازی می گیرد . موسی چه می کند ؟ دختر را صدا می زند و به او می گوید : " ای کنیز خدا نمی خواهم دوربین ذهن من هر لحظه از اندام موزون تصویر بردارد . آیا جلوه های رفتاری و گفتاری جوانی را بهتر و دقیق بر از این می شود به تصویر کشید ؟ آیا بهتر از این می توان نظارت بر عمل ها و عامل ها ، نظارت بر انگیزۀ های رفتاری و انگیخته های گفتاری را تبیین کرد ؟
    امضاء


  5. تشكرها 2

    parsa (17-04-2010), شهاب منتظر (15-03-2013)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : حریم روابط دختر و پسر از نگاه قرآن

    برخى از جنبه هاى منفى دوستى هاى افراطى بین جوانان عبارت اند از:




    با توجه به این پیامدهاى منفى اخلاقى و روانى دوستى هاى افراطى، شایسته است جوانان و نوجوانان در انتخاب دوست دقت کنند و پس از آن که افرادى را شایسته ى دوستى دانستند، حدود دوستى را در روابط خود رعایت نمایند.
    روابط نامشروع چه تأثیرى در روحیه و ایمان و اعتقادات جوانان دارد؟
    ابوالقاسم مقیمى حاجى
    غریزه ى جنسى یکى از غرایز نهفته در نهاد انسان است که همانند سایر غرایز، خواست طبیعى خویش را طلب مى کند و انسان ناچار است به این غریزه پاسخ بگوید.
    اما آنچه انسان را از حیوان ممتاز مى سازد، حکومت عقل بر اعمال انسانى است و از آن جا که در انسان، غرایز مختلفى وجود دارد و هر یک از آنها بر اساس حکمت و هدفى در نهاد او قرار گرفته است، سعادت و خوش بختى و دست یابى به آرامش واقعى او در گرو پاسخ گویى متوازن و متعادل به این غرایز است.
    تمرکز بیش از حد روى یک غریزه و ترجیح دادن آن بر دیگر خواسته هاى عقلایى و فطرى، همانند رشد نامتعادل یکى از اندام ها ـ مثلاً یک دست ـ و متوقف شدن رشد سایر اعضاست. بى شک چنین هیکلى ناقص و بدمنظر خواهد بود. 2. ممکن است در زندگى تغییر و تحولاتى رخ دهد و موجب دورى و جدایى دوستان شود. دانش جویان پس از پایان دوره ى تحصیلى هر کدام به شهر و دیار خود بازمى گردند و یا ممکن است با ازدواج از یکدیگر دور شوند، اگر دوستى بیش از اندازه باشد، تحمل دورى و جدایى از دوستان بسیار سخت و ناگوار خواهد بود و در پاره اى موارد، ضربه ى عاطفى شدیدى در پى خواهد داشت. 3. مسائلى در زندگى انسان وجود دارد که نباید هیچ فردى از آن مطلع شود، این گونه مسائل را حتى با نزدیک ترین و صمیمى ترین دوستان خود نباید بازگو کرد، این خود عاملى است که دایره ى دوستى انسان را محدود و مشخص مى کند. 4. دوستى هاى افراطى به نحوى مانع رشد فکرى افراد، به خصوص جوانان و نوجوانان است; زیرا به سبب وابستگى شدید دوست دارند همیشه با هم و در کنار یکدیگر باشند، روابط عاطفى آنان با خانواده کمرنگ مى شود، هم نوایى و تقلید از دوستان منبع اصلى هنجارهاى رفتارى آنان قرار مى گیرد و گاه ممکن است همین دوستى هاى افراطى باعث شود از مسائل عبادى، معنوى و یاد خدا غافل شوند.
    1. هیچ ضمانتى وجود ندارد که این دوستى ها پایدار بماند; چه بسا ممکن است فردى که مورد اعتماد و اطمینان ماست، پس از مدتى به راه هاى خلاف کشیده شود. اگر دوستى بیش از حد عمیق و صمیمى باشد، این احتمال وجود دارد که نتوانیم از وى فاصله بگیریم و به اعتبار این که دوست ماست اعمال وى را توجیه کنیم.
    امضاء


  7. تشكرها 2


  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : حریم روابط دختر و پسر از نگاه قرآن

    پیامدهاى منفى روابط نامشروع در بین جوانان

    اگر انسان ارضاى غرایز و شهوات را تنها هدف زندگى بداند، دیگر معنا ندارد که راه مخصوصى را براى آن در نظر بگیرد، بلکه در نظر او هر عاملى که بهتر و بیش تر در خدمت شهوات قرار گیرد، (چشم چرانى، روابط نامشروع، خودارضایى، میل و اعتیاد به تماشاى عکس ها و فیلم هاى مبتذل و...) موجه و پسندیده خواهد بود; هرچند در ستیز با ضوابط عقلى و دینى باشد و به نابودى شرافت انسانى و جامعه ى بشرى منجر شود.[8]
    عامل اصلى انحرافات اخلاقى و تضعیف باورهاى اعتقادى در غرب، همین طرز تفکر، یعنى نگرش استقلالى به غرایز است. این مسئله باعث شده که تمامى ارزش هاى انسانى زیرپا گذاشته شود و افراد در مسیر انحطاط و تباهى سیر کنند.
    در واقع مشکلات و معضلات اخلاقى و اجتماعى، چون: قتل، جنایت، خودفروشى، اختلالات روانى، تزلزل پیوند خانوادگى و... همه معلول اصل لذت جویى و حکومت غرایز و روابط آزاد و مختلط و از میان رفتن اهداف بلند انسانى است.www.zibaweb.com
    2. سلب آرامش روانى و ایجاد اضطراب و افسردگى:
    روابط آزاد و نامشروع، باعث مى شود سلامت روانى افراد به شدت آسیب ببیند و فطرت پاک انسانى وى به گناه آلوده شود. عده اى هم چون فروید[9] و راسل[10] آزادى هاى جنسى را براى دست یابى به آرامش روانى و برطرف شدن عقده هاى درونى پیشنهاد نمودند، امّا نتیجه اى که به دست آمد دقیقاً خلاف آن بود.
    این فقط مشکل غرب نیست، بلکه در سایر جوامع که به پیروى از غرب رو آورده اند نیز روز به روز آمار اختلالات و بیمارى هاى روانى و جنایات ناشى از ناکامى ها افزایش مى یابد.
    استاد شهید مطهرى (ره) گسترش محرّکات جنسى را عامل اصلى انحرافات اخلاقى و غرق شدن در شهوات مى داند:
    (این نوع روابط) هیجان ها و التهاب هاى جنسى را فزونى مى بخشد و تقاضاى سکس را به صورت یک عطش روحى و خواست اشباع نشدنى درمى آورد.
    در رویکرد دینى، غریزه ى جنسى هم چون آتشى است که هرچه بیش تر به آن خوراک بدهند شعلهورتر مى شود و هیچ گاه فرد به ارضاى کامل دست نمى یابد. در نتیجه، اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیرى جنسى، گستره ى خاصى دارد و از آن پس آرام مى گیرد.
    (در این میدان)، هیچ فردى از تصاحب زیبارویان و هیچ زنى از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان، و بالاخره هیچ دلى از هوس سیر نمى شود. از طرفى تقاضاى نامحدود، خواه و ناخواه، دست نیافتنى و همیشه مقرون به نوعى احساس محرومیت است و منجر به اختلالات روحى و بیمارى هاى روانى مى گردد که امروزه در دنیاى غرب بسیار به چشم مى خورد.[11]

    جوانانى که قبل از ازدواج، روابط نامشروع را تجربه کرده و طهارت روح و صفاى باطن خود را لکه دار ساخته اند، انگیزه ى چندانى براى ازدواج ندارند و انتخاب همسر برایشان مشکل مى شود; زیرا از طرفى به همه شک دارند[12] و از طرف دیگر بعد از ازدواج نیز دل کندن از لذت هاى گذشته برایشان مشکل است و تنوع طلبى روانشان را بیمار ساخته و چه بسا بعد از ازدواج، دوباره به منجلاب فساد کشیده شوند. ویل دورانت مى گوید:
    فساد پس از ازدواج، بیش تر محصول عادات پیش از ازدواج است.[13]

    آیات و روایات بسیارى به آثار سوء پیروى از هوى و هوس و شهوات اشاره نموده و انسان را از آن برحذر داشته اند.
    اولین گام در روابط نامشروع، نگاه هاى هوس آلود و چشم چرانى است. خدواند در قرآن، افراد با ایمان را از نگاه هوس آلود و شهوانى نهى فرموده[14] و به این نکته اشاره نموده است که تخلف از دستور الهى موجب خسران انسان در دنیا و آخرت و عامل اصلى انحطاط انسان است. چنان که حضرت على(علیه السلام) مى فرماید:
    حکمت و شهوت در یک قلب جمع نمى شود[15].
    و در روایت دیگرى نیز مى فرماید:
    هیچ چیز به اندازه ى غلبه ى شهوات، تقوا را از بین نمى برد.[16]
    هم چنین مى فرماید:
    کسى که با شهوت همراه شود جان و عقلش مریض و بیمار مى شود.[17]
    با توجه به آیات و روایات، روشن مى شود که انسان، تنها در سایه ى عمل به تعالیم نورانى اسلام مى تواند به سعادت و سلامت روانى دست یابد و به خدا نزدیک تر شود; اما با تخلّف از دستورات الهى و رعایت نکردن حدود اسلامى در روابط با دیگران، از رحمت الهى دور مى شود و به سوى فساد و تباهى گام برمى دارد.
    براى جلوگیرى از روابط نامشروع چه راه حلّى پیشنهاد مى شود؟
    ابوالقاسم مقیمى حاجى
    در میان غرایز درونى انسان، غریزه ى جنسى، نمود خاصّى داشته و از بدو بلوغ، خودنمایى مى کند و اندک اندک بر همه ى خواسته هاى جوان حاکم شده و روح و جان او را تسخیر و بر اندیشه و اعمال او سایه مى اندازد.
    بدون تردید براى ارضاى این غریزه ى طبیعى و نیرومند، باید چاره اى اندیشید و راه درستى انتخاب نمود. جامعه ى غرب که نظریه ى فروید، راسل و... را در آزادى بى قید و شرط شهوت رانى پذیرفته است، شاهد پیامدهاى منفى آن بوده و آمار فاجعه هاى شهوانى در رسانه ها و نوع روابط ناهنجار دختران و پسران، مرد و زن و ... شواهد گویاى این مطلب است. اگر بر فرض از وجود فرزندان نامشروع بى سرپرست، نوزادان پیدا شده در زباله دان ها و توالت ها، کورتاژها و قتل ها و ضایعه هاى دیگر اخلاقى و انسانىِ ناشى از آزادىِ جنسى چشم پوشى کنیم، با این فاجعه ى بزرگ که نابودى شخصیّت انسانى زن و تبدیل شدن او به توپى شهوانى که هر لحظه مورد حمله ى چشم ها، لمس ها و قوّه ى شهوانى مردانِ شهوت ران است چه کنیم؟[18] با بازیچه شدن زندگى پر از آمال و اهداف انسان که باید به سوى کمال و تعالى رشد نماید، چه مى توان کرد؟
    در چنین جامعه ى پرالتهابى از در و دیوار، کوچه، خیابان، مدارس و اداره ى آن، جز شهوت و خودنمایى و ناز و نیاز دیده نمى شود و همه ى امور، در عین رنگارنگ بودنشان تنها یک رنگ داشته و آن هم رنگ لذّت جویى است. حال اگر لذّت بیش تر در ظلم و تعّدى بر حقوق دیگران باشد، فرقى نمى کند; چون هدف، حفظ منافع شخصى و لذت فردى است. براى افراد چنین جامعه اى، سرنوشت اخلاقى جامعه، حقوق دیگران و آینده ى نسل بشر اهمیّتى ندارد.
    دنیاى غرب، انسان آزاد و شرافتمند را اسیر و ذلیل لذّت جویى هاى زودگذر نموده است. اگر مى توانستند ادعا کنند که حدّاقل در کام یابى هاى جنسى و ارضاى کامل شهوات انسانى و به قول فروید براى حل عقده هاى روانى و ایجاد عشق و محبّت موفّق بوده اند باز خوب بود، امّا در همین نیز با مشکل روبه رو هستند.
    شهید مطهرى در این باره مى گوید:
    در مورد غریزه ى جنسى و برخى غرایز دیگر، برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقعى را مى میراند و طبیعت را هرزه و بى بندوبار مى کند، در این مورد هرچه عرضه بیش تر گردد هوس و میل به تنوع افزایش مى یابد.[19]
    این که راسل مى گوید: «اگر پخش عکس هاى منافى عفّت مجاز شود پس از مدّتى مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند کرد» شاید در باره ى یک عکس به خصوص و یک نوع بى عفّتى به خصوص صادق باشد، ولى مطلقاً در مورد همه ى بى عفّتى ها صادق نیست; یعنى از یک نوعِ خاصِّ بى عفّتى خستگى پیدا مى شود، نه بدین معنا که تمایل به عفاف جانشین آن شود، بلکه بدین معنا که آتش و عطش روحى زبانه مى کشد و نوعى دیگر را تقاضا مى کند و این تقاضاها هرگز تمام شدنى نیست. ..
    1. از بین رفتن کرامت انسانى و غرق شدن در شهوات: 3. کاهش میل به ازدواج و تشکیل زندگى شرافتمندانه: 4. تضعیف باورهاى اعتقادى و ایمان:
    امضاء


  9. تشكرها 2


  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. تشكرها 2


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi