نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: زری بافی و ترمه بافی

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    8474
    نوشته
    271
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    116 در 99
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض زری بافی و ترمه بافی

    ترمه به پارچه ظریف و لطیفی گفته می شود که از دو سری نخ تار و پود با دست بافته شده است ،به نحوی که پود آن در پشت پارچه به صورت آزاد و تراکم پودی آن زیاد باشد و همچنین جنس آن از کرک و پشم یا ابریشم با طرحهای سنتی و اصیل ایران است . نخستین مرحله بافت ترمه تهیه کردن مواد اولیه آن است . معمولاً ترمه از پشم و ابریشم می بافند اما پشم سفید رایج ترین پشمی است که در بافت ترمه مورد استفاده قرار می گیرد زیرا میتوان آنرا با هر رنگی که دلخواه است رنگ آمیزی نمود پشم ترمه باید مرغوب باشد و الیاف بلندی داشته باشد که گوسفندان ایران دارای پشمهای نرم و محکم خوبی بوده و تا حدو زیادی براق و سفید است و بهترین پشم گوسفند در ناحیه پهلوها ـ شکم ـ پشت گردن و سر و ساق پا قرار دارد و معمولاً این پشمها برای بافت ترمه استفاده می گردد . نحوه آماده کردن ـ ریسیدن و رنگرزی کردن و بافت پشم در قرن 16 میلادی در ایران پیشرفت زیادی کرد . دوره شاه عباس صفوی را میتوان دوران اوج و شکوفایی صنعت ترمه بافی عنوان کرد.
    به مجموع مشاغل نساجی سنتی یزد از قبیل دارایی بافی ـ احرامی بافی ـ‌ ترمه بافی بافت دستمالهای سنتی و شال و غیره را که به وسیله دستگاه سنتی بافندگی بافته می شود در یزد شعربافی اطلاق می شود.

    انواع ترمه :
    1- ترمه چهرقدی 2- ترمه شال راه راه 3- ترمه اتابکی 4- ترمه شال بندی 5- ترمه شال محرمات 6- ترمه کشمیری 7- ترمه زمردی 8- ترمه امیری 9- ترمه یزدی .
    نکته آنکه ترمه کشمیری نوع ترمه با نقش بته جقه است که در یزد تولید شده و احتمالاً به خاطر بازار فروش مناسب در کشمیر هند به ترمه کشمیری معروف است ، در کتاب ترمه های ایران و هند چاپ فرهنگستان هنر تهران چندین نمونه از ترمه کشمیری تولید خاندان رضایی یزدی که در یزد تولید شده چاپ شده است.
    از جمله افرادی که در یزد بدین رشته مبادرت می ورزند باید از خانواده های ،رضایی،حسینی،هاشمی ، انتظاری و سالاری نام برد وبقیه کارگاههای موجود به صورت نیمه صنعتی فعالیت می کنند.در زمینه تاریخچه و پیدایش دو نوع از پارچه های فاخر و نفیس ایرانی یعنی پارچه زری و ترمه بررسی ها و مطالعات مختلفی صورت گرفته است. اما به دلیل اطلاعات کم و یا مطالب ضد و نقیض درباره این هنرها برخی نکات پیرامون این دو بافته همچنان در پرده ای از ابهام است که پی بردن به صحت و سقم آنها تحقیق و تفحص بیشتری می طلبد. برخی پارچه های ترمه را همان زری دانسته و تفاوتی بین آنها قائل نمی شوند. حال آنکه به لحاظ بافت و تزیین و سایر وجوه تفاوت های بسیاری وجود دارد. اکنون این سوال مطرح است که واقعاً چه مشترکات و تمایزاتی را می توان در مقایسه آنها با یکدیگر ذکر نمود؟ و آیا این دو پارچه در تداوم و تکامل هم به وجود آمده اند؟ یا اینکه هر یک مسیر پیدایش و تکامل خویش را داشته است؟ بنابراین شاید مقایسه ای تحلیلی بین این دو بافته از نظر پیشینه، طرح و روش بافت برای رسیدن به نتیجه ای قابل قبول راهگشا بوده و محققان و پژوهشگران را به تحقیقات دامنه دارتری ترغیب نماید. در آغاز تحقیق به تاریخچه بافت پارچه در ایران و مطالبی پیرامون پارچه های زربفت و ترمه از نظر سیر تاریخی آنها اشاره خواهد داشت.

    تاریخچه پارچه بافی
    پارچه بافی از قدیمی ترین هنرهای ایرانی است که همواره در آن ابداعات و نوآوری های بیشماری صورت گرفته است. ایرانیان علاوه بر اینکه در این فن پیشگام بودند، در رشد و تکامل آن نیز نقش به سزایی داشتند. با وجود اینکه به صراحت نمی توان در مورد زمان پیدایش پارچه بافی در ایران اظهار نظر کرد؛ اما با توجه به برخی آثار و مستندات شواهدی مبنی بر آشنایی ساکنین ایران باستان از دوره دوم سنگ با فن پارچه‌بافی موجود است. در کاوش های باستان شناسی از جمله غار کمربند در نزدیکی بهشهر، برخی آثار مکشوف مربوط به 6000 سال پیش گواهی می دهد که در آن زمان فن ریسندگی و تبدیل پشم به نخ رواج داشته است. در فرهنگ اساطیری ایران، جمشید پادشاه کیانی را مخترع دستگاه پارچه بافی می دانند که فردوسی در شاهنامه از آن با همین عنوان یاد کرده است (کریمی، ص 80). در نوروزنامه خیام آمده است: «جمشید دیوان را مطیع خود ساخته و بفرمود تا گرمابه ساختند و دیبا بافتند. و دیبا را پیش از ما دیو باف خواندندی…» اما گردیزی در کتاب معروف خود، زین الاخبار، این بافته دیو را مربوط به زمان طهمورث دانسته و می نویسد: «در دیوان کرم ابریشم را بیاوردند تا بر درخت ابریشم تنید و از آن بپختند، گفتند اینک درخت که جامه ملوک بار آورد …» (پور ابریشم، 1390، ص 54).

    نخستین نشانه ها از وجود پارچه منسوج را در حفریات شوش بدست آورده اند که شامل تیغه هایی مسی1 مربوط به 4000 سال پیش است که آثار پارچه ای (احتمالاً کتانی) بر روی آن مشاهده می شود. همچنین در کاوش های منطقه شوش باستان شناسان با یافتن مهره هایی متعلق به هزاره چهارم این احتمال را می دهند که در شوش هنر پارچه بافی رایج بوده است. در این مهره ها یک دار افقی به همراه بافندگانی در اطراف آن به تصویر کشیده شده اند (تصویر شماره 1). در یک نقش برجسته کشف شده از شهر باستانی شوش نیز یک زن عیلامی را مشغول نخ ریسی نشان می دهد که آن هم سندی دیگر برای این مدعا می باشد.
    تصویر 1: تصویر دار بافندگی بر روی مهره های شوش، هزاره چهارم قبل از میلاد (Barber,1991,84)

    پارچه بافی در دوره ماد و هخامنشی
    از نقش برجسته ها و مجسمه های سنگی به جا مانده از دوره ماد نیز می توان به بافت انواع پارچه های پشمی، کتان و دیگر الیاف گیاهی که با طرح ها و حاشیه های زیبا مزین شده اند پی برد. در جریان حفاری‌های جدید در شهر سوخته2 (3200 قبل از میلاد) نیز ۱۲ نوع پارچه یک رنگ و چند رنگ یافت شده که معرف وجود صنعت پیشرفته پارچه بافی در آنجاست. در عصر باستان پارچه بافی ایران تحت تأثیر تمدن های بین النهرین رشد و توسعه می یابد. آشوری ها در سده هفتم قبل از میلاد در شمال بین النهرین به تولید ابریشم می پرداختند (ریاضی، 1374، ص 50). هخامنشی ها نیز با فراگیری روش تهیه آن از آشوری ها، ابریشم را به یونان صادر می کردند. اسناد بدست آمده حکایت از پرورش تخم نوغان در آسیای میانه و منطقه سغد در عهد باستان و پیش از هخامنشیان دارد؛ که این امر بافت ترمه پارچه های ابریشمی را در ایران زمان هخامنشی تقویت می نماید (امیری، 1387، ص 8). از سده سوم تا اوایل سده هفتم میلادی، منسوجات ابریشمی ایران به دلیل داشتن نقش های پرشکوه و رنگ های شفاف در جهان از اعتبار ویژه ای برخوردار می گردد. کشف قطعات متعدد پارچه های ابریشمی و پشمی ایران در ترکستان چین، ژاپن، قفقاز، فرانسه، سوریه، مصر و ایتالیا این مدعا را ثابت می کند (گیرشمن ، ج 2، ص 229ـ 238).

    پارچه بافی دوره ساسانی
    دوره ساسانی از دوران طلائی تاریخ ایران به جهت رونق بازار هنر و صنعت است. صنعت پارچه بافی از جمله هنرهایی بود که در این دوره ترقی فراوان کرد و در نتیجه این پیشرفت عظیم، مقدار زیادی پارچه های الوان با نقوش گل های زیبا و حیوانات عجیب بافته شد که از راه تجارت در قرون وسطی و در زمان جنگ های صلیبی به اروپا برده شده اند. دردوره ساسانی، واقع شدن ایران در مسیر جاده ابریشم باعث می شود ایران به گذرگاهی مهم برای تجارت کالاهای قیمتی چون ابریشم و پارچه های نفیس به سایر ممالک تبدیل شود. به تدریج پادشاهان ساسانی تجارت ابریشم را به انحصار خود در آورده و رشد و رونق صنعت پارچه بافی را موجب شدند. بر طبق نوشته برخی مورخین در زمان ساسانیان بافت پارچه های فاخر مانند دیبا و زری که مورد استعمال پادشاهان و حکام وقت بوده، ترقی بسیار کرده است. مسعودی در کتاب مروج الذهب در سلطنت شاپور دوم می گوید: «چون شاپور رومیان را شکست داد گروهی از ایشان را آورد و در شوش و شوشتر و جز آن از شهرهای ناحیه اهواز جا داد و نسل ایشان بسیار شدند و در این سرزمین ساکن گردیدند و در این زمان دیبای شوشتر و جز آن معمول شد و انواع حریر را در شوشتر و تافته را در شوش و پرده و فرش را می بافتند و تاکنون معمول است.» بدین ترتیب پارچه بافی ایران در دوره ساسانیان، به مرحله ای از تکامل می رسد که تا سالها پس از انقراض پادشاهی ساسانی، پارچه های این دوره از نظر شیوه بافت و تنوع طرح، همچنان مورد توجه بوده و طرح ها و نقوش آن ها الگوبرداری و تقلید می شده است.



    تصویر 2: پارچه ی ابریشمی با نقش سیمرغ، سده ی 6 میلادی، تصویر 3: پارچه ابریشمی از سده 8-9 میلادی با نقش شیران
    موزه ی ویکتوریا و آلبرت لندن متقابل، موزه لورن در نانسی محل بافت: شرق ایران
    زری بافی
    آنچه که پارچه های ایرانی را در جهان متمایز و خاص می نمود، زیبایی در طرح و نقش و تنوع منسوجات بود. پارچه زری ایرانی از جمله پارچه هایی است که به لحاظ شکوه و جلال موجود در طرح و رنگ آن همواره مورد توجه جهانیان بوده است. طبق نوشته مورخین پارچه های ابریشمی ایرانی که در برخی از آنها تار و پودهای زر و سیم بکار برده می شده است (زری) از نظر زیبایی، نرمی، لطافت و درخشش زبانزد یونانیان بودند (امیری، ص 8). زری یا زربفت پارچه‌ای ظریف و بسیار گران بهاست که چله یا تار آن از ابریشم خالص است و پودهای آن ابریشم رنگی و نخ گلابتون است که می‌تواند زرین یا سیمین باشد. آن چیزی که باعث درخشش و گران‌بهایی ویژه پارچه‌های زربفت می‌شود، گلابتون است. نخ گلابتون همان نخ طلا است؛ که مغز آن از ابریشم خالص بوده و نوار باریکی از طلا به دور آن پیچیده می شود. برای درست کردن گلابتون هنرمند باید مفتولی از طلا و یا نقره به قطر 10 سانتیمتر را به نخ های نازک تبدیل کرده و بر روی ابریشم بپیچد.
    زری بافی در عهد باستان
    بر اساس برخی منابع مکتوب و مستندات تاریخی بافتن پارچه های زری در ایران از دوره هخامنشی تا پادشاهی ساسانی رواج گسترده ای داشته است. بافت پارچه هایی که در متن عناصر تزئینی آن ها نخ های گلابتون به کار می رفت را به دو هزار و پانصد سال پیش نسبت داده اند. طبق نوشته های مورخین، بافت پارچه های زربفت در دوره هخامنشی صورت می گرفته است. البته نمونه های این پارچه ها امروزه موجود نیست. در این مورد می توان به نوشته های مورخین و منابع مکتوب آن دوره و نقوش آثار باستانی از جمله نقش برجسته های تخت جمشید، شوش و پاسارگاد استناد کرد.
    در دوره ساسانی پارچه بافی ایران شهرتی جهانی یافته و انواع بافته ها از جمله پارچه های زر بافت به عنوان هدیه از طرف پادشاهان ایرانی و نیز از طریق بازرگانان راهی ممالک غربی و روم می گردند. نقوش منسوجات ساسانی با الهام از طبیعت و مفاهیم دینی و تاریخی، مشخصه این دوره و از عوامل محبوبیت آن است. امروزه آثار بسیار نفیسی از پارچه های زربفت ایرانی با نقوش ساسانی در موزه ها و کلیساهای مختلف جهان نگهداری می شود؛ مانند پارچه زربفت کلیسای شهر نانسی فرانسه که 1200 سال پیش مسافران اروپایی باقیمانده صلیب مقدس را در آن پیچیده و به اروپا بردند (تصویر شماره 3). پارچه، نقش دو حیوان خیالی کنار درخت زندگی در قاب دایره را دارد که از طرح های رایج ساسانی می باشد. این پارچه مربوط به قرون سوم و چهارم هجری است که هنوز نقوش و سنن هنر ساسانی در پارچه بافی ایران دیده می شود (بهنام، 1342، ص 3).
    زری بافی در دوره اسلامی
    با استناد به منابع مختلف می توان اظهار داشت که کارگاه های پارچه بافی دایر در شهر های شوش، شوشتر و جندیشاپور که از زمان ساسانیان شهرتی ویژه در تولید انواع پارچه های ابریشمی داشتند، پس از اسلام نیز فعالیتشان تداوم یافت. از پارچه هایی که در قرون اولیه اسلامی از تار و پود ابریشم و زر و نقوش رنگین بافته می شد می توان به: نگار، طراز، ملحم، سقلاطون، قصب و مثقل اشاره کرد.

    دولت آل بویه که در سده های چهارم و پنجم بر تمامی ایران و عراق عرب غیر از خراسان سلطه داشتند، در رونق بخشیدن به هنر و صنعت ایرانی – اسلامی با مفاهیم و عناصر مذهبی کوشیدند. در عهد آل بویه، مراکز عمده بافندگی، مرو و نیشابور و مهمترین آن ری بود. طبق نوشته محققین در این مراکز انواع پارچه های ابریشمی و زری بافته می شد. در شیراز، پارچه سقلاطون که پارچه ابریشم آمیخته به رشته های فلز طلاست می بافتند. در رسم آن دوره اجساد بزرگان را در ابریشم، زری و پارچه های نشان دار می گذاشتند که در حاشیه محل بافت شان نوشته شده بود (فتحی، لیدا، 1388، ص 43). مجموعه ای از منسوجات و پارچه های زری مکشوفه از قبور شهر ری و بقعه بی‌بی شهر‌بانو و کوه های نقارخانه متعلق به این عهد می باشد که دارای نقوش پرندگان و عقابهای دو سر است (تصویر شماره 4).

    تصویر 4: پارچه خط نوشته با نقش پرنده برای پوشش قبر، دوره آل بویه، قرن 4 هجری

    دوره سلجوقی و در پی آن دوره مغول صنعت نساجی سیر نزولی پیموده و به سال های فترت خود می رسد. اما همچنان بافت پارچه های زربفت با طرح های لطیف و شاعرانه ملهم از نقاشی های هم عصر و نقوش ایرانی تداوم می یابد. طبق نوشته ابن بطوطه در عهد ایلخانی بافت نوعی پارچه زربفت مرغوب در تبریز رونق داشته است. این شهر و شهرهای سمرقند و هرات در دوره تیموری به تولید زری معروف بودند. نقوش منسوجات متعلق به این عهد عموماً به سبک چینی است. قطعه پارچه نفیسی متعلق به موزه ایران باستان نمونه پارچه ابریشمی زربفت باقیمانده از قرن نهم هجری که نقش آن عبارت از جنگ سیمرغ و اژدهاست. اژدها طرحی است که در چین معمول و مرسوم بوده و ایرانیان آن را از هنر چین اقتباس نموده‌اند ولی سیمرغ از نقوش متداول و معمول دوران ساسانیان است که در اوستا نیز از آن نام برده شده‌است ( برزین، 1346).


  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi