با دستور فرمانده ناوچه، بررسیهای لازم بر روی مشخصات فرکانسهای راداری انجام و مشخص گردید که ناوچههای مذکور از ناوچههای نظامی دشمن هستند. بلافاصله در ناوچه پیکان محل جنگ اعلام شد و کلیه نفرات در محلهای مربوطه قرار گرفتند و سلاحها و سامانههای ناوچه آماده به کار شدند. ناوچه پیکان که در پشت اسکله العمیه قرار داشت به سرعت از پشت آن خارج و به سوی ناوچههای عراقی حملهور شد. سامانه کنترل آتش به روی اولین ناوچه دشمن قفل شد و با شلیک پیاپی توپ 76 میلیمتری، یگالن دشمن را که یک ناوچه اژدرافکن پی-6 بود؛ هدف قرار داد و منهدم کرد.
ناوچههای عراقی که از حضور ناوچه پیکان در این منطقه بیاطلاع بودند؛ غافلگیر شده بودند و در زمان درگیری ناوچه پیکان با یکی از آنها، دو فروند دیگر که از نوع ناوچههای اوزا بودند اقدام به فرار به سوی خور عبدالله نمودند. ناوچه پیکان پس از فراغت از درگیری با ناوچه اول عراقی، به دنبال دو فروند دیگر رهسپار گردید. به دلیل افزایش فاصله ناوچههای عراقی از ناوچه پیکان و خارج شدن آنها از تیررس توپ ناوچه ایرانی، فرمانده تصمیم به استفاده از موشک بر علیه ناوچههای عراقی گرفت و با استفاده از آن، یک فروند دیگر از ناوچههای دشمن را مورد حمله قرار داد که پس از اصابت موشک، اکوی راداری آن از صفحه رادار ناوچه پیکان محو شد. ناوچه سوم از فرصت استفاده کرد و به داخل خور عبدالله فرار کرد.
ناوچه پیکان به بوشهر مراجعت کرد و پس از تکمیل سوخت، مهمات و آذوقه، مجدداً به منطقه عملیات بازگشت و به سوی اسکلهها رفت. تکاوران دریایی در مدت استقرار خود بر روی اسکلههای عراقی، مواد منفجره را در نقاط مختلف و حساس تأسیسات ترمینالها نصب کرده و آماده نمودند.
برابر طرح عملیاتی میبایستی حداقل نفرات برای فعال نمودن فیوزها بر روی هر ترمینال باقی بمانند. لذا بر روی هر اسکله عراقی فقط دو نفر از تکاوران دریایی باقی ماندند و بقیه نفرات به ناوچه پیکان منتقل و از منطقه دور شدند.
صبح روز شانزدهم آبانماه 1359 تکاوران دریایی باقیمانده بر روی ترمینالها پس از فعالسازی فیوزهای مواد منفجره، به بالگردهای اعزامی نداجا از بوشهر سوار شدند و به سرعت از اسکلهها فاصله گرفتند. مواد منفجره نصب شده بر روی ترمینالها، یکی پس از دیگری منفجر شد و تمام آسمان منطقه را دود ناشی از آتشسوزی پدید آمده بر روی آنها، فرا گرفته بود. میلیاردها دلار به تأسیسات آنها و خود اسکلهها خسارت وارد آمد و دیگر امکان صادرات نفت برای عراق از طریق این اسکله از میان رفت و صادرات نفت آن کشور که پشتوانه اقتصادی ماشین جنگی آن کشور بود؛ تا سالها به یک چهارم و آن هم توسط خطوط لوله نفتی از طریق سایر کشورهای همسایه عراق انجام میشد